cold blooded

/koʊldˈblədəd//kəʊldˈblʌdɪd/

خونسرد، بی عاطفه خون سرد، عاری ازاحساسات، (حیوانات) خونسرد، بی عاطفه، سنگدل، شنیع، فجیع، (انسان) سرمایی، حساس نسبت به سرما

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: cold-bloodedly (adv.), cold-bloodedness (n.)
(1) تعریف: of animals such as fishes and reptiles, having blood whose temperature is dependent upon the temperature outside the organism. (Cf. warm-blooded.)
متضاد: warm-blooded

(2) تعریف: done without or lacking kindness or other humane feelings; heartless; cruel.
مشابه: cruel, heartless, ruthless

- a cold-blooded assassin
[ترجمه گوگل] یک قاتل خونسرد
[ترجمه ترگمان] یه قاتل خونسرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: unusually uncomfortable in cold weather.

جمله های نمونه

1. a coldblooded murder
قتل فجیع

2. a coldblooded murderer
آدم کش بی رحم

3. most fish and reptiles are coldblooded
اکثر ماهیان و خزندگان خونسرد هستند.

4. Cold-blooded animals depend on the temperature of their immediate environment.
[ترجمه گوگل]حیوانات خونسرد به دمای محیط اطراف خود بستگی دارند
[ترجمه ترگمان]حیوانات خون گرم به دمای محیط immediate خود وابسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their cold-blooded killers had then dragged their lifeless bodies upstairs to the bathroom.
[ترجمه گوگل]قاتلان خونسرد آنها سپس اجساد بی جان آنها را به طبقه بالا به حمام کشانده بودند
[ترجمه ترگمان]قاتل خونسرد آن ها جسد بی جان آن ها را در طبقه بالا به دست شویی برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This was a brutal and cold-blooded killing.
[ترجمه گوگل]این یک قتل وحشیانه و خونسرد بود
[ترجمه ترگمان]این یک کشتار بی رحمانه و بی رحمانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Snakes and lizards are cold-blooded animals.
[ترجمه گوگل]مارها و مارمولک ها حیواناتی خونسرد هستند
[ترجمه ترگمان]مارها و مارمولک ها حیوانات خونسرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For treachery and cold-blooded murder it has seldom been surpassed.
[ترجمه گوگل]برای خیانت و قتل خونسرد به ندرت پیشی گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]به خاطر خیانت و قتل خونسردی که به ندرت از آن پیشی گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The honey-bush employs the cold-blooded lizards as its thermometers instead.
[ترجمه گوگل]بوته عسل به جای آن از مارمولک های خونسرد به عنوان دماسنج خود استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]به جای آن بوته - بوته، مارمولک خونسرد را به جای آن کار استخدام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its cold-blooded use by cops facing no threat to themselves is plainly inhumane.
[ترجمه گوگل]استفاده خونسرد از آن توسط پلیس هایی که هیچ تهدیدی برای خود ندارند، آشکارا غیرانسانی است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این کار، پلیس به هیچ وجه غیر انسانی و غیر انسانی و غیر انسانی و غیر انسانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Professor Herbert argues that such an arrangement is neither cold-blooded nor out of keeping for a family.
[ترجمه گوگل]پروفسور هربرت استدلال می کند که چنین ترتیبی نه خونسرد است و نه برای خانواده
[ترجمه ترگمان]پروفسور هربرت استدلال می کند که چنین قراردادی نه خونسرد است و نه برای یک خانواده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The entire nation has been shocked by the cold-blooded murder of the two girls.
[ترجمه گوگل]تمام ملت از قتل خونسردانه این دو دختر شوکه شده اند
[ترجمه ترگمان]تمام ملت از قتل خونسردی دو دختر شوکه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why are you protecting these cold-blooded killers, he said, they just murdered two of my friends.
[ترجمه گوگل]او گفت چرا از این قاتلان خونسرد محافظت می کنید، آنها فقط دو نفر از دوستانم را به قتل رساندند
[ترجمه ترگمان]او گفت: چرا داری از این قاتل خونسرد محافظت می کنی، اونا فقط دوتا از دوستام رو به قتل رسوندن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Item - Gaveston had hated Lady Eleanor, and he, so Corbett secretly believed, was capable of cold-blooded murder.
[ترجمه گوگل]مورد - گاوستون از لیدی النور متنفر بود، و به طوری که کوربت مخفیانه معتقد بود، قادر به قتل خونسرد بود
[ترجمه ترگمان]مورد اول، لیدی الی نور از لیدی الی نور نفرت داشت، و او، پس))))))))))پس))))))))))))))))))))- بله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• someone who is cold-blooded shows no pity or emotion.

پیشنهاد کاربران

"Cold - blooded" refers to animals that cannot regulate their body temperature internally and rely on external sources of heat. In a figurative sense, it describes a person who is unemotional, ruthless, or lacking in compassion.
...
[مشاهده متن کامل]

1 - حیواناتی که نمی توانند دمای بدن خود را به صورت داخلی تنظیم کنند و به منابع خارجی گرما وابسته هستند.
2 - به طور استعاری، می تواند به اعمال یا رفتارهایی اشاره کند که حساب شده، بی رحمانه یا فاقد همدلی هستند.
مثال؛
Snakes are cold - blooded animals that rely on the sun to warm their bodies.
“The cold - blooded killer showed no emotion during the trial. ”
In a discussion about a heartless act, someone might say, “The cold - blooded nature of the crime shocked the community. ”
Another might comment, “It’s chilling to witness such cold - blooded behavior towards innocent victims. ”
مترادف: Ruthless, Unfeeling, Heartless
متضاد: Compassionate, Warm - hearted, Kind

۱. خونسرد ۲. بی رحم. بی احساس. سنگدل ۳. بی رحمانه. ظالمانه. فجیع ۴. خودسرانه ۵. سرمایی
کسی که احساس شرم نمیکند
Cold - blooded murder
cold - blooded killer
قاتلی که موقع انجام قتل، خونسرد باشه! همون قاتل بی رحم، قاتل سنگدل
خونسرد بی احساس
بی احساس
معنیه ( سنگدل ) هم میتونه داشته باشع

بپرس