• : تعریف: a perforated, bowl-shaped container, often with legs, used to drain food.
- A colander is very useful for washing vegetables.
[ترجمه عاطفه] آبکش برای شستن سبزیجات بسیار مفید است
|
[ترجمه گوگل] آبکش برای شستن سبزیجات بسیار مفید است [ترجمه ترگمان] A برای شستن سبزیجات بسیار مفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Use a colander to strain the vegetables.
[ترجمه گوگل]از آبکش برای صاف کردن سبزیجات استفاده کنید [ترجمه ترگمان]از a برای فشار دادن به سبزیجات استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. After four minutes, pour the pasta into a colander to drain.
[ترجمه Z.S] بعد از چهار دقیقه، ماکارونی را داخل صافی ریخته تا آبکشی شود
|
[ترجمه گوگل]بعد از چهار دقیقه پاستا را در آبکش بریزید تا آب آن گرفته شود [ترجمه ترگمان]بعد از چهار دقیقه، پاستا را به یک colander بریزید تا خشک شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Use colander to strain. 5 Tip peas into serving dish. 6 Get butter from refrigerator.
[ترجمه گوگل]از آبکش برای صاف کردن استفاده کنید 5 نخود فرنگی را در ظرف سرو بریزید 6 کره را از یخچال بگیرید [ترجمه ترگمان]از colander برای کرنش کردن استفاده کنید پنج نخود در ظرف غذا ۶ کره را از یخچال بردارید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Drain in a colander, pressing the leaves to extract all the juice.
[ترجمه گوگل]آبکش را در آبکش بریزید و برگها را فشار دهید تا تمام آب آن گرفته شود [ترجمه ترگمان]آن را تخلیه کنید و برگ ها را بگیرید و عصاره تمام عصاره را بگیرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Drain well in a colander and divide them among individual bowls or put them in a large soup tureen.
[ترجمه گوگل]آبکش را به خوبی در آبکش بریزید و بین کاسه های جداگانه تقسیم کنید یا در یک سوپ سوپ خوری بزرگ بریزید [ترجمه ترگمان]ظرف سوپ خوری به خوبی تخلیه کنید و آن ها را در ظرف سوپ خوری بزرگ بریزید و یا آن ها را در یک سوپ خوری بزرگ بریزید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Drain in a colander and remove the basil.
[ترجمه گوگل]آبکش را در آبکش بریزید و ریحان را خارج کنید [ترجمه ترگمان]در یک colander تخلیه کنید و ریحان را حذف کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Drain beans in colander and place in microwave-safe dish.
[ترجمه گوگل]لوبیاها را در آبکش بریزید و در ظرف مخصوص مایکروویو قرار دهید [ترجمه ترگمان]از لوبیا در colander استفاده کنید و در ظرف مایکروویو قرار دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Have ready a colander standing in a deep bowl, and lined with the dampened muslin or cheesecloth.
[ترجمه گوگل]یک آبکش را آماده کنید که در یک کاسه عمیق ایستاده و روی آن را با خراطین یا پارچه پنیر مرطوب شده بپوشانید [ترجمه ترگمان]می تواند a را در کاسه عمیق قرار دهد و با آن موسلین نرم یا cheesecloth چین افتاده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When mussels have opened, drain them in a colander set over a bowl.
[ترجمه گوگل]وقتی صدف ها باز شدند، آنها را در آبکشی که روی یک کاسه گذاشته اید، آبکش کنید [ترجمه ترگمان]هنگامی که صدف ها باز شدند، آن ها را در ظرفی که روی یک کاسه چیده شده بود خالی کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Line colander with clean piece of cloth and pour yogurt into it.
[ترجمه گوگل]آبکش را با یک تکه پارچه تمیز بپوشانید و ماست را داخل آن بریزید [ترجمه ترگمان]colander را با یک تکه پارچه تمیز کنید و ماست را در آن بریزید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Strain the liquid through a colander covered with muslin, and retain the liquid.
[ترجمه گوگل]مایع را از یک آبکش که با موسلین پوشانده شده است صاف کنید و مایع را نگه دارید [ترجمه ترگمان]سپس مایع را از طریق صافی که از چیت پوشیده شده بود، پنهان کرد و مایع را از آن بیرون کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Simply place them into a steamer or colander and set over a pot of boiling water for about one minute.
[ترجمه گوگل]به سادگی آنها را در یک بخارپز یا آبکش بریزید و حدود یک دقیقه روی یک قابلمه آب جوش قرار دهید [ترجمه ترگمان]به راحتی آن ها را در یک کشتی بخار قرار دهید و یک ظرف آب جوش را برای یک دقیقه تنظیم کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cover top of colander with wax paper and set over sink to drain 24 hours.
[ترجمه گوگل]روی آبکش را با کاغذ مومی بپوشانید و روی سینک بگذارید تا 24 ساعت آبکش شود [ترجمه ترگمان]بالای colander را با کاغذ موم بپوشانید و آن را به مدت ۲۴ ساعت کنار بگذارید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For sauce, defrost the berries in a colander over a bowl.
[ترجمه گوگل]برای سس، توت ها را در یک آبکش روی یک کاسه یخ زدایی کنید [ترجمه ترگمان]برای سس، berries را در a روی یک کاسه می گذارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Place the rice in a colander and rinse well under the cold tap until the residue salt has been washed away.
[ترجمه گوگل]برنج را در آبکش بریزید و زیر شیر آب سرد بشویید تا نمک باقیمانده شسته شود [ترجمه ترگمان]برنج را در a قرار دهید و با آب سرد آن را با آب سرد بشویید تا باقیمانده نمک پاک شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• strainer, bowl with small holes for draining off liquids a colander is a bowl-shaped container with holes in it which you wash or drain food in.
پیشنهاد کاربران
colander ( n ) ( kɑləndər ) =a metal or plastic bowl with a lot of small holes in it, used for draining water from vegetables, etc. after washing or cooking
آبکش
colander : آبکش - صافی calendar : تقویم calender : ماشینی که از چند تا رولر تشکیل شده و کارش صاف کردن و برق انداختن کتاب و برگه و پارچه است ( مخصوصا کتاب )