colander

/ˈkʌləndər//ˈkʌləndə/

معنی: صافی، کفگیر، پالونه
معانی دیگر: آبکش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a perforated, bowl-shaped container, often with legs, used to drain food.

- A colander is very useful for washing vegetables.
[ترجمه عاطفه] آبکش برای شستن سبزیجات بسیار مفید است
|
[ترجمه گوگل] آبکش برای شستن سبزیجات بسیار مفید است
[ترجمه ترگمان] A برای شستن سبزیجات بسیار مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Use a colander to strain the vegetables.
[ترجمه گوگل]از آبکش برای صاف کردن سبزیجات استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از a برای فشار دادن به سبزیجات استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After four minutes, pour the pasta into a colander to drain.
[ترجمه Z.S] بعد از چهار دقیقه، ماکارونی را داخل صافی ریخته تا آبکشی شود
|
[ترجمه گوگل]بعد از چهار دقیقه پاستا را در آبکش بریزید تا آب آن گرفته شود
[ترجمه ترگمان]بعد از چهار دقیقه، پاستا را به یک colander بریزید تا خشک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Use colander to strain. 5 Tip peas into serving dish. 6 Get butter from refrigerator.
[ترجمه گوگل]از آبکش برای صاف کردن استفاده کنید 5 نخود فرنگی را در ظرف سرو بریزید 6 کره را از یخچال بگیرید
[ترجمه ترگمان]از colander برای کرنش کردن استفاده کنید پنج نخود در ظرف غذا ۶ کره را از یخچال بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Drain in a colander, pressing the leaves to extract all the juice.
[ترجمه گوگل]آبکش را در آبکش بریزید و برگها را فشار دهید تا تمام آب آن گرفته شود
[ترجمه ترگمان]آن را تخلیه کنید و برگ ها را بگیرید و عصاره تمام عصاره را بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drain well in a colander and divide them among individual bowls or put them in a large soup tureen.
[ترجمه گوگل]آبکش را به خوبی در آبکش بریزید و بین کاسه های جداگانه تقسیم کنید یا در یک سوپ سوپ خوری بزرگ بریزید
[ترجمه ترگمان]ظرف سوپ خوری به خوبی تخلیه کنید و آن ها را در ظرف سوپ خوری بزرگ بریزید و یا آن ها را در یک سوپ خوری بزرگ بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Drain in a colander and remove the basil.
[ترجمه گوگل]آبکش را در آبکش بریزید و ریحان را خارج کنید
[ترجمه ترگمان]در یک colander تخلیه کنید و ریحان را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drain beans in colander and place in microwave-safe dish.
[ترجمه گوگل]لوبیاها را در آبکش بریزید و در ظرف مخصوص مایکروویو قرار دهید
[ترجمه ترگمان]از لوبیا در colander استفاده کنید و در ظرف مایکروویو قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Have ready a colander standing in a deep bowl, and lined with the dampened muslin or cheesecloth.
[ترجمه گوگل]یک آبکش را آماده کنید که در یک کاسه عمیق ایستاده و روی آن را با خراطین یا پارچه پنیر مرطوب شده بپوشانید
[ترجمه ترگمان]می تواند a را در کاسه عمیق قرار دهد و با آن موسلین نرم یا cheesecloth چین افتاده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When mussels have opened, drain them in a colander set over a bowl.
[ترجمه گوگل]وقتی صدف ها باز شدند، آنها را در آبکشی که روی یک کاسه گذاشته اید، آبکش کنید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که صدف ها باز شدند، آن ها را در ظرفی که روی یک کاسه چیده شده بود خالی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Line colander with clean piece of cloth and pour yogurt into it.
[ترجمه گوگل]آبکش را با یک تکه پارچه تمیز بپوشانید و ماست را داخل آن بریزید
[ترجمه ترگمان]colander را با یک تکه پارچه تمیز کنید و ماست را در آن بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Strain the liquid through a colander covered with muslin, and retain the liquid.
[ترجمه گوگل]مایع را از یک آبکش که با موسلین پوشانده شده است صاف کنید و مایع را نگه دارید
[ترجمه ترگمان]سپس مایع را از طریق صافی که از چیت پوشیده شده بود، پنهان کرد و مایع را از آن بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Simply place them into a steamer or colander and set over a pot of boiling water for about one minute.
[ترجمه گوگل]به سادگی آنها را در یک بخارپز یا آبکش بریزید و حدود یک دقیقه روی یک قابلمه آب جوش قرار دهید
[ترجمه ترگمان]به راحتی آن ها را در یک کشتی بخار قرار دهید و یک ظرف آب جوش را برای یک دقیقه تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cover top of colander with wax paper and set over sink to drain 24 hours.
[ترجمه گوگل]روی آبکش را با کاغذ مومی بپوشانید و روی سینک بگذارید تا 24 ساعت آبکش شود
[ترجمه ترگمان]بالای colander را با کاغذ موم بپوشانید و آن را به مدت ۲۴ ساعت کنار بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For sauce, defrost the berries in a colander over a bowl.
[ترجمه گوگل]برای سس، توت ها را در یک آبکش روی یک کاسه یخ زدایی کنید
[ترجمه ترگمان]برای سس، berries را در a روی یک کاسه می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Place the rice in a colander and rinse well under the cold tap until the residue salt has been washed away.
[ترجمه گوگل]برنج را در آبکش بریزید و زیر شیر آب سرد بشویید تا نمک باقیمانده شسته شود
[ترجمه ترگمان]برنج را در a قرار دهید و با آب سرد آن را با آب سرد بشویید تا باقیمانده نمک پاک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صافی (اسم)
filter, gloss, clearance, serenity, purity, smoothness, strainer, colander, leach, limpidity, scumble

کفگیر (اسم)
colander, spatula, skimmer, splatter

پالونه (اسم)
filter, strainer, colander

انگلیسی به انگلیسی

• strainer, bowl with small holes for draining off liquids
a colander is a bowl-shaped container with holes in it which you wash or drain food in.

پیشنهاد کاربران

colander ( n ) ( kɑləndər ) =a metal or plastic bowl with a lot of small holes in it, used for draining water from vegetables, etc. after washing or cooking
colander
آبکش
colander : آبکش - صافی
calendar : تقویم
calender : ماشینی که از چند تا رولر تشکیل شده و کارش صاف کردن و برق انداختن کتاب و برگه و پارچه است ( مخصوصا کتاب )

ابکش . سبد
ابکش - سبد

بپرس