coital


معنی: مقاربتی، وابسته بجماع ومقاربت
معانی دیگر: وابسته بجماع ومقاربت، مقاربتی

جمله های نمونه

1. Similarly, the post - coital rise in serotonin levels aids both creative thinking and calm logical decision - making.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، افزایش سطح سروتونین پس از مقاربت هم به تفکر خلاق و هم به تصمیم گیری منطقی آرام کمک می کند
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، افزایش پس از افزایش در سطوح سروتونین به تفکر خلاق و تصمیم گیری منطقی آرام کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, in the coital alignment position, a man’s pubic region is pressed against the woman’s.
[ترجمه گوگل]با این حال، در موقعیت همترازی جنسی، ناحیه شرمگاهی مرد در برابر ناحیه شرمگاهی زن تحت فشار قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در موقعیت هم تراز کردن coital، یک منطقه عمومی مرد علیه زن فشار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This coital position increases the chance of pregnancy because it allows for an ejaculation close to the cervix.
[ترجمه گوگل]این وضعیت کویتال شانس بارداری را افزایش می دهد زیرا امکان انزال نزدیک به دهانه رحم را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این موقعیت coital شانس بارداری را افزایش می دهد چون این امکان را برای an نزدیک به دهانه رحم فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The next step to coital climax involves intense genital friction.
[ترجمه گوگل]مرحله بعدی برای رسیدن به اوج مقاربت شامل اصطکاک شدید تناسلی است
[ترجمه ترگمان]گام بعدی در مورد اوج coital، اصطکاک داخلی شدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Coital penetration recovered in 18 of 20 injected patients with erectile failure of functional (psychic) or organic (endocrinic, vasculoganic or neuropathic) origin.
[ترجمه گوگل]نفوذ کویتال در 18 بیمار از 20 بیمار تزریق شده با نارسایی نعوظ با منشاء عملکردی (روانی) یا ارگانیک (غدد درون ریز، عروقی یا نوروپاتیک) بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]نفوذ Coital در ۱۸ از ۲۰ بیمار تزریق شده با شکست erectile کارکردی (روانی)یا ارگانیک (endocrinic، vasculoganic یا neuropathic)بدست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The reason that causes coital ache is very much, all sorts of diseases of genital official and urology, congenital deformation cause possibly.
[ترجمه گوگل]دلیلی که باعث درد مقاربتی می شود بسیار زیاد است، همه انواع بیماری های دستگاه تناسلی و اورولوژی، تغییر شکل مادرزادی احتمالاً باعث می شود
[ترجمه ترگمان]دلیل درد coital بسیار زیاد است، انواع بیماری ها از official آلات تناسلی و اورولوژی، تغییر شکل مادرزادی ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But some who end up being investigated and even surgically treated for such "coital incontinence" may in fact be experiencing ejaculation.
[ترجمه گوگل]اما برخی از کسانی که در نهایت تحت بررسی قرار می گیرند و حتی تحت درمان جراحی برای چنین "بی اختیاری جنسی" قرار می گیرند، ممکن است در واقع دچار انزال شوند
[ترجمه ترگمان]اما برخی از کسانی که مورد بازجویی قرار می گیرند و حتی با جراحی برای چنین \"بی اختیاری coital\" درمان می شوند ممکن است در واقع ejaculation را تجربه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Notice to improve coital method even additionally, caressing woman, the movement when sexual life wants gentleness.
[ترجمه گوگل]توجه کنید برای بهبود روش کوتال حتی علاوه بر آن، نوازش زن، حرکتی که زندگی جنسی نرمی می خواهد
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که روش coital حتی علاوه بر آن، زنان را نوازش کنید، حرکتی که در آن زندگی جنسی به آرامی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reason is feculent to having the person of coital history, must observe pudenda and the position that produce chancre possibly, achieve seasonable discovery, seasonable cure.
[ترجمه گوگل]عقل برای داشتن شخص دارای سابقه همزبانی بسیار خوب است، باید پودندا و موقعیتی را رعایت کرد که احتمالاً شانس تولید می کند، به کشف فصلی دست یافت، درمان فصلی
[ترجمه ترگمان]دلیل این است که عقل حکم می کند که فرد تاریخ coital را داشته باشد، must را مشاهده کند و موضعی را که احتمالا chancre را تولید می کند، به طور مناسب، و به موقع التیام یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Get real, wake up and smell post coital bliss those who embrace women with high libidos are luxuriating in!
[ترجمه گوگل]واقعی باشید، بیدار شوید و بوی خوشبختی پس از ازدواج را حس کنید، کسانی که زنان با میل جنسی بالا را در آغوش می گیرند، در حال تجمل هستند!
[ترجمه ترگمان]از خواب بیدار شوید، بیدار شوید و بوی بدی به مشام می رسد، کسانی که زنان را با آغوش باز در آغوش می کشند، در معرض خطر قرار دارند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Enter the "coital alignment technique" (CAT). It was first introduced back in 198 by sex researcher Edward Eichel, who claimed that it helped women have orgasms during missionary-position sex.
[ترجمه گوگل]"تکنیک همسویی همسویی" (CAT) را وارد کنید اولین بار در سال 198 توسط محقق جنسی ادوارد ایشل معرفی شد و ادعا کرد که به زنان کمک می کند در طول رابطه جنسی در موقعیت میسیونری ارگاسم داشته باشند
[ترجمه ترگمان]تکنیک \"alignment coital\" (CAT)را وارد کنید این اولین بار در سال ۱۹۸ توسط محقق سکس، ادوارد Eichel، معرفی شد او ادعا کرد که به زنان کمک می کند تا در طی رابطه جنسی با موقعیت تبلیغی، اوج لذت جنسی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. “Avoid deep, thrusting, and instead try the Coital Alignment Technique,” says Taylor.
[ترجمه گوگل]تیلور می‌گوید: «از فشار دادن عمیق خودداری کنید و در عوض تکنیک همراستایی را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]تیلور می گوید: \" از عمیق شدن اجتناب کنید و به جای آن تکنیک Alignment Coital را امتحان کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We describe an unusual complication of coital trauma in a 29-year-old man who presented with a 3-year history of hematospermia and post-coital gross hematuria.
[ترجمه گوگل]ما یک عارضه غیرمعمول ترومای مقاربتی را در یک مرد 29 ساله توصیف می کنیم که با سابقه 3 ساله هماتوسپرمی و هماچوری ناخالص پس از مقاربت مراجعه کرده بود
[ترجمه ترگمان]ما یک پیچیدگی غیرمعمول از ضربه روحی را در یک مرد ۲۹ ساله توصیف می کنیم که با سابقه ۳ ساله hematospermia و hematuria ناخالص post ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Head and neck muscles often tighten during sexual activity, and blood pressure can increase at orgasm, causing blood vessels in the brain to dilate, a condition technically named coital cephalgia.
[ترجمه گوگل]ماهیچه های سر و گردن اغلب در طول فعالیت جنسی سفت می شوند و فشار خون می تواند در هنگام ارگاسم افزایش یابد و باعث گشاد شدن عروق خونی در مغز شود، وضعیتی که از نظر فنی سفالژی کویتال نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های گردن و گردن اغلب در طول فعالیت جنسی محکم می شوند و فشار خون می تواند به اوج رسیدن برسد و باعث گشاد شدن رگ های خونی در مغز شود تا وسعتی پیدا کند که به لحاظ فنی به نام coital cephalgia نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقاربتی (صفت)
coital, venereal, sexual

وابسته به جماع و مقاربت (صفت)
coital

انگلیسی به انگلیسی

• of sexual intercourse, of mating

پیشنهاد کاربران

بپرس