coinsurance

/ˌkoˌɪnˈʃɜːrəns//ˌkoˌɪnˈʃɜːəns/

معنی: بیمه اتکایی، بیمه مشترک
معانی دیگر: بیمه ی جزئی (که بنابر آن شرکت بیمه فقط درصد معینی از خسارت وارده را می پردازد)، بازرگانى : بیمه مشترک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: insurance that is held jointly with another or others.

(2) تعریف: a type of property insurance in which the underwriter pays only part of a loss claim, usu. a certain percentage of the total value of the property.

جمله های نمونه

1. We find out that the theory of coinsurance and that of internal capital market both can not explain the change of special capital structure of China's listed firms.
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که تئوری بیمه مشترک و بازار سرمایه داخلی هر دو نمی توانند تغییر ساختار سرمایه ویژه شرکت های فهرست شده چین را توضیح دهند
[ترجمه ترگمان]ما دریافتیم که نظریه of و بازار سرمایه داخلی هر دو نمی توانند تغییر ساختار خاص سرمایه شرکت های پذیرفته شده چین را توضیح دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Insurers often stipulate deductible amount, coinsurance clause and limit of liability in their contracts, so as to the directors and officers carry one part of the losses and costs.
[ترجمه گوگل]بیمه‌گران معمولاً در قراردادهای خود مبلغ فرانشیز، بند بیمه مشترک و محدودیت مسئولیت را قید می‌کنند تا بخشی از زیان‌ها و هزینه‌ها را بر عهده مدیران و افسران قرار دهند
[ترجمه ترگمان]Insurers اغلب مبلغ مشمول کسر مالیات، شرط coinsurance و محدودیت مسیولیت در قراردادهای خود را تصریح می کنند، به طوری که مدیران و افسران یک بخش از زیان ها و هزینه ها را حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The establishment, modification and revocation of a coinsurance group as well as the formulation and amendment of its articles of association shall be reported to CIRC for archival filing.
[ترجمه گوگل]تأسیس، اصلاح و ابطال گروه بیمه همگانی و همچنین تدوین و اصلاح اساسنامه آن برای بایگانی به CIRC گزارش می شود
[ترجمه ترگمان]ایجاد، اصلاح و ابطال یک گروه coinsurance و نیز تدوین و اصلاح مقالات مربوط به آن باید به بایگانی بایگانی بایگانی گزارش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To establish a coinsurance group, the establisher needs to formulate the corresponding articles of association.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک گروه بیمه مشترک، مؤسس نیاز به تدوین اساسنامه مربوطه دارد
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک گروه coinsurance، the باید مواد مربوطه را تدوین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For example, the plan may allow a greater coinsurance reimbursement for use of a network provider or a low per- visit copay.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، این طرح ممکن است بازپرداخت بیشتر بیمه مشترک را برای استفاده از یک ارائه‌دهنده شبکه یا پرداخت کم به ازای هر بازدید مجاز کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، این برنامه ممکن است به یک بازپرداخت coinsurance بزرگ تر برای استفاده از یک ارائهکننده شبکه یا a low برای هر copay اجازه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The coinsurance effect can explain why the state-controlled companies diversify, and we do not find any proof on the ineffectiveness of internal capital market of non-state-controlled companies.
[ترجمه گوگل]اثر بیمه متقابل می تواند توضیح دهد که چرا شرکت های تحت کنترل دولتی متنوع می شوند و ما هیچ مدرکی مبنی بر ناکارآمدی بازار سرمایه داخلی شرکت های غیر دولتی پیدا نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]اثر coinsurance می تواند توضیح دهد که چرا شرکت های تحت کنترل دولت متنوع هستند، و هیچ مدرکی بر ناکارآمدی بازار سرمایه داخلی شرکت های غیر دولتی نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We find that coinsurance theory and internal capital market theory cann't explain the diversification behavior of China's listed firms.
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که تئوری بیمه مشترک و تئوری بازار سرمایه داخلی نمی‌توانند رفتار متنوع‌سازی شرکت‌های فهرست‌شده چین را توضیح دهند
[ترجمه ترگمان]ما متوجه شدیم که نظریه coinsurance و نظریه بازار سرمایه داخلی، رفتار متنوع شرکت های پذیرفته شده چین را توضیح نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Except for spaceflight consortiums and nuclear insurance consortiums, no reinsurance company may join a coinsurance group.
[ترجمه گوگل]به جز کنسرسیوم های پرواز فضایی و کنسرسیوم های بیمه هسته ای، هیچ شرکت بیمه اتکایی نمی تواند به یک گروه بیمه مشترک بپیوندد
[ترجمه ترگمان]بجز سفره ای فضایی پروازهای فضایی و شرکت های بیمه هسته ای، هیچ شرکت بیمه اتکایی ممکن است به گروه coinsurance بپیوندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coinsurance may appear in the form of establishing a coinsurance group or concluding a coinsurance agreement.
[ترجمه گوگل]بیمه اتکایی ممکن است به شکل ایجاد یک گروه بیمه همگانی یا انعقاد قرارداد بیمه مشترک ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]Coinsurance ممکن است به شکل ایجاد یک گروه coinsurance یا عقد قرارداد coinsurance ظاهر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I. An insurance company that underwrites large-scale commercial insurance business may adopt any of the following methods: underwriting insurance at another locality, coinsurance or master policy.
[ترجمه گوگل]I یک شرکت بیمه که بیمه تجاری در مقیاس بزرگ را پذیره نویسی می کند، ممکن است یکی از روش های زیر را اتخاذ کند: پذیره نویسی بیمه در محل دیگری، بیمه مشترک یا بیمه نامه اصلی
[ترجمه ترگمان]۱ یک شرکت بیمه که تجارت بیمه تجاری با مقیاس بزرگ را ایجاد می کند ممکن است هر کدام از روش های زیر را اتخاذ کند: بیمه بیمه در محل دیگری، coinsurance یا سیاست اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It can segregate the risk, however, it is different from the coinsurance and the original insurance.
[ترجمه گوگل]می تواند ریسک را جدا کند، اما با بیمه مشترک و بیمه اصلی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]با این حال، جدا کردن ریسک از the و بیمه اصلی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیمه اتکایی (اسم)
coinsurance, reinsurance, reassurance

بیمه مشترک (اسم)
coinsurance

انگلیسی به انگلیسی

• joint insurance

پیشنهاد کاربران

بپرس