1. to mint copper coinage
سکه ی مسی ضرب کردن
2. "laser" is a recent coinage
((لیزر)) به تازگی ابداع شده است.
3. this money is of recent coinage
این پول تازگی ضرب شده است.
4. The phrase 'glass ceiling' is a fairly recent coinage.
[ترجمه گوگل]عبارت "سقف شیشه ای" یک سکه نسبتاً جدید است
[ترجمه ترگمان]عبارت سقف شیشه ای یک ضرب نسبتا جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The expression 'boy band' is a nineties coinage.
[ترجمه گوگل]عبارت «گروه پسر» یک ضرب سکه دهه نود است
[ترجمه ترگمان]باند چهره پسر یک ضرب در دهه نود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The government has the right of coinage.
7. The coinage was reformed under Elizabeth I .
[ترجمه گوگل]ضرب سکه در زمان الیزابت اول اصلاح شد
[ترجمه ترگمان]این سکه در دوره الیزابت اول اصلاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. All our coinage, even our notes, diminish in size in proportion to what you can buy with it.
[ترجمه گوگل]اندازه تمام سکههای ما، حتی اسکناسهای ما، به نسبت آنچه میتوانید با آن بخرید، کاهش مییابد
[ترجمه ترگمان]همه پول ها، حتی یادداشت های ما، نسبت به آنچه که می توانید با آن خرید کنید، کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The way in which the coinage circulated can be deduced from the proportions in hoards of coins from different mints.
[ترجمه گوگل]نحوه گردش سکه را می توان از نسبت موجود در انبارهای سکه های ضرابخانه های مختلف استنباط کرد
[ترجمه ترگمان]روشی که در آن ضرب سکه را می توان از نسبت های خزانه از mints مختلف استنتاج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Otherwise dates did not appear on western coinage until the thirteenth century.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت تاریخ ها تا قرن سیزدهم در سکه های غربی دیده نمی شد
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، این تاریخ تا قرن سیزدهم بر روی سکه غربی ظاهر نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Coinage was invented only comparatively late in human history.
[ترجمه گوگل]ضرب سکه فقط در اواخر تاریخ بشریت اختراع شد
[ترجمه ترگمان]coinage فقط تا دیر وقت در تاریخ بشر اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Aethelred's new coinage failed in the early 790s and no new coins were minted under Eardwulf.
[ترجمه گوگل]ضرب سکه جدید اتلرد در اوایل دهه 790 شکست خورد و هیچ سکه جدیدی در دوره Eardwulf ضرب نشد
[ترجمه ترگمان]سکه های جدید Aethelred در اوایل دهه ۱۹۸۰ شکست خوردند و هنوز سکه های جدیدی در زیر Eardwulf ضرب نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thus the importance of coinage for our understanding of the past diminishes, generally speaking, the more up to date we come.
[ترجمه گوگل]بنابراین اهمیت ضرب سکه برای درک ما از گذشته کاهش می یابد، به طور کلی هر چه به روزتر می شویم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اهمیت پول برای درک ما از گذشته، به طور کلی صحبت کردن، تا به امروز، بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We use the study of coinage in default of and particularly to supplement other sources of historical information.
[ترجمه گوگل]ما از مطالعه ضرب سکه به صورت پیش فرض و به ویژه برای تکمیل سایر منابع اطلاعات تاریخی استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از بررسی ضرب سکه به طور پیش فرض و به خصوص مکمل دیگر منابع اطلاعات تاریخی استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Recent work on the silver coinage has revealed a complex system of which even Domesday contains little trace.
[ترجمه گوگل]کار اخیر روی ضرب سکه نقره سیستم پیچیده ای را نشان داده است که حتی Domesday نیز ردپای کمی از آن دارد
[ترجمه ترگمان]کار اخیر بر روی سکه نقره، یک سیستم پیچیده را آشکار کرده است که حتی Domesday نیز حاوی اثری کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید