coiler

جمله های نمونه

1. At present, coiler control system mostly adopts general FED adjuster.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سیستم کنترل کویل بیشتر از تنظیم کننده عمومی FED استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سیستم کنترل coiler اغلب FED adjuster عمومی را می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The can coiler being used nowadays has heavy mass and big volume, which cause the waste of material and energy, and also become an obstacle of high speed orientation.
[ترجمه گوگل]کویل قوطی که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد دارای جرم سنگین و حجم زیاد است که باعث هدر رفتن مواد و انرژی می شود و همچنین به مانعی برای جهت گیری با سرعت بالا تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]امروزه مورد استفاده قرار می گیرد و حجم زیادی دارد که باعث هدر رفتن مواد و انرژی می شود و همچنین مانع جهت گیری سرعت بالا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wire end from the final block continuous coiler.
[ترجمه گوگل]انتهای سیم از کویل پیوسته بلوک نهایی
[ترجمه ترگمان]سیم پایانی از بلوک نهایی coiler پیوسته به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thus continuous coiler unwinds the wire from immediately preceding block to give a dead cast coil.
[ترجمه گوگل]بنابراین کویل پیوسته سیم را از بلوک بلافاصله قبل باز می کند تا یک سیم پیچ ریخته گری مرده ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]از این رو، coiler پیوسته سیم را از بلوک قبل جدا می کند تا یک سیم پیچ dead بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The control system of down coiler and a simulation model were introduced.
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل کویل پایین و یک مدل شبیه سازی معرفی شد
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل of و یک مدل شبیه سازی معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Size of the coiler trumpet not adjusted to the hank.
[ترجمه گوگل]اندازه ترومپت کویل با هنک تنظیم نشده است
[ترجمه ترگمان]چند تا از صدای بوق coiler را که به او وصل نشده بود به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The traditional un coiler has no coil preparation function, and the coil loading and uncoiling process are conducted once.
[ترجمه گوگل]کویل سنتی uncoiler عملکرد آماده سازی سیم پیچ ندارد و فرآیند بارگیری و باز کردن سیم پیچ یک بار انجام می شود
[ترجمه ترگمان]روش سنتی سازمان ملل برای آماده سازی سیم پیچ و فرآیند بارگیری و uncoiling یک بار انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The expansion of coiler during hot strip coiling was simulated with FEM method.
[ترجمه گوگل]انبساط کویل در هنگام کویلینگ نوار داغ با روش FEM شبیه سازی شد
[ترجمه ترگمان]انبساط of در طول نوار داغ coiling با روش FEM شبیه سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Continuous coiler is used to get the non - stop production in a wire drawing plant.
[ترجمه گوگل]کویل پیوسته برای تولید بدون توقف در کارخانه سیم کشی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]coiler پیوسته برای به دست آوردن تولید - در یک کارخانه طراحی سیمی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mrs. Coiler then changed the subject and began to flatter me.
[ترجمه گوگل]بعد خانم کویلر بحث را عوض کرد و شروع به تملق گفتن من کرد
[ترجمه ترگمان]خانم Coiler موضوع صحبت را عوض کرد و به من تملق گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The investigation showed that after modified PET could be used in electronic junctor, coiler framework, igniting parts.
[ترجمه گوگل]بررسی نشان داد که پس از اصلاح شده PET می تواند در اتصال دهنده الکترونیکی، چارچوب کویل، قطعات جرقه زن استفاده شود
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان داد که پس از این که PET اصلاح شده را می توان در junctor الکترونیک، چارچوب coiler و قطعات مشتعل مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The principle, normal troubles and precautions for bell - jar wire coiler are introduced.
[ترجمه گوگل]اصل، مشکلات معمولی و اقدامات احتیاطی برای کویل سیم بل - جار معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]این اصل، مشکلات عادی و اقدامات احتیاطی برای سیم زنگ - (jar)معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This provides theoretic and experimental base for developing high-level step-by-step control system and improving installation of coiler and quality of production.
[ترجمه گوگل]این امر پایه تئوری و تجربی را برای توسعه سیستم کنترل گام به گام سطح بالا و بهبود نصب کویل و کیفیت تولید فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این امر پایه نظری و تجربی را برای توسعه سیستم کنترل گام به گام و بهبود تاسیسات تولید و کیفیت تولید فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] کویلر - قسمتی از دستگاه کارد و فتیله که فتیله تولیدی را به صورت مارپیچ در بانکه جای می دهد
[ریاضیات] کلاف پیچ

انگلیسی به انگلیسی

• binder; someone or something which winds another object

پیشنهاد کاربران

بپرس