coherency

/ˌkoʊˈhɪərənsi//ˌkəʊˈhɪərənsi/

معنی: چسبیدگی، وابستگی، ارتباط
معانی دیگر: ارتباط مطالب

جمله های نمونه

1. Already the gift of coherency is slipping away.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هدیه انسجام در حال از بین رفتن است
[ترجمه ترگمان]هدیه of داره از بین میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This kind of silk has the coherency.
[ترجمه گوگل]این نوع ابریشم دارای انسجام است
[ترجمه ترگمان]این نوع نخ ابریشم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Phase coherency index of EEG was calculated with real time of gliding window.
[ترجمه گوگل]شاخص انسجام فاز EEG با زمان واقعی پنجره سر خوردن محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]شاخص وابستگی فاز EEG با زمان واقعی از پنجره لغزش محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Plays the community coherency primarily to be able to be higher.
[ترجمه گوگل]انسجام جامعه را در درجه اول بازی می کند تا بتواند بالاتر باشد
[ترجمه ترگمان]\"انسجام جامعه\" در درجه اول باید بالاتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What are the ramifications of quantum entanglement and coherency in computation?
[ترجمه گوگل]پیامدهای درهم تنیدگی و انسجام کوانتومی در محاسبات چیست؟
[ترجمه ترگمان]انشعاب و وابستگی کوانتومی در محاسبات کدامند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The application of the methods can guarantee the coherency of associated data in DB system.
[ترجمه گوگل]استفاده از روش ها می تواند انسجام داده های مرتبط در سیستم DB را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]کاربرد این روش ها می تواند وابستگی داده های مرتبط در سیستم DB را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The chlamydia causes the cervicitis leucorrhea, the coherency is low, and the white size cervix of the uterus secretion increases.
[ترجمه گوگل]کلامیدیا باعث لوکوره دهانه رحم می شود، انسجام آن کم است و اندازه سفید دهانه رحم ترشحات رحم افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]chlamydia باعث می شود که cervicitis leucorrhea، وابستگی پایین باشد و اندازه سفید دهانه رحم افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Coherency is the theoretical basis of dynamic equivalence.
[ترجمه گوگل]انسجام مبنای نظری هم ارزی پویا است
[ترجمه ترگمان]coherency اساس نظری تعادل دینامیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In order to forecast the unstable modes of an electric power system, a new generator coherency identification approach was proposed by analyzing the state matrix of the system in unstable state.
[ترجمه گوگل]به منظور پیش‌بینی حالت‌های ناپایدار یک سیستم قدرت الکتریکی، یک رویکرد جدید شناسایی انسجام ژنراتور با تحلیل ماتریس حالت سیستم در حالت ناپایدار پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]به منظور پیش بینی حالت های ناپایدار یک سیستم قدرت الکتریکی، رویکرد شناسایی \"وابستگی\" ژنراتور جدید با تحلیل ماتریس حالت سیستم در حالت ناپایدار پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The phase balance of the central frequency can ensure the accuracy of the correlation phase, and the residual phase error will only reduce the coherency.
[ترجمه گوگل]تعادل فاز فرکانس مرکزی می تواند دقت فاز همبستگی را تضمین کند و خطای فاز باقیمانده فقط انسجام را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]تعادل فاز فرکانس مرکزی می تواند دقت فاز همبستگی را تضمین کند و خطای فاز باقیمانده فقط وابستگی را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our leaning tends to be towards people playing together over always maintaining coherency of story.
[ترجمه گوگل]گرایش ما به سمتی است که مردم با هم بازی می کنند تا همیشه انسجام داستان را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]تمایل ما به سمت افرادی است که با یکدیگر بازی می کنند و همیشه انسجام داستان را حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If there is contention between SAN clients, NAS - style cache coherency is invoked.
[ترجمه گوگل]اگر بین کلاینت های SAN مشاجره وجود داشته باشد، انسجام کش سبک NAS فراخوانی می شود
[ترجمه ترگمان]اگر اختلافی بین SAN وجود داشته باشد، وابستگی حافظه نهان به سبک NAS احضار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The key factor to influence barm cell concentration was yeast coherency.
[ترجمه گوگل]عامل کلیدی برای تأثیر بر غلظت سلول های بارم، انسجام مخمر بود
[ترجمه ترگمان]فاکتور کلیدی برای تاثیر گذاری بر غلظت سلول barm، وابستگی مخمر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This method can support share of module level design and share of thin granularity and it's very efficiency for web resources to solve data redundancy, coherency and dynamic updating problems.
[ترجمه گوگل]این روش می تواند از سهم طراحی سطح ماژول و سهم دانه بندی نازک پشتیبانی کند و برای منابع وب برای حل مشکلات افزونگی داده ها، انسجام و به روز رسانی پویا بسیار کارآمد است
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند سهم از طراحی سطح ماژول و سهم دانه بندی نازک را پشتیبانی کند و کارایی آن برای منابع وب برای حل افزونگی زمانی، وابستگی و مشکلات به روز رسانی پویا بسیار موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چسبیدگی (اسم)
adhesion, coherence, coherency, inherence, inherency

وابستگی (اسم)
affinity, connection, attachment, association, dependence, dependency, coherence, coherency, affiliation, interdependence, vassalage, pertinence, pertinency, relation, relationship, contiguity, kindred, connexion, interdependency

ارتباط (اسم)
connection, coherence, coherency, correlation, relation, relationship, relevance, communication, correspondence, relevancy, connexion, liaison, correspondency, hookup, intercommunication

انگلیسی به انگلیسی

• sticking together; consistency

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : cohere
✅️ اسم ( noun ) : coherence / coherency / cohesion / cohesiveness
✅️ صفت ( adjective ) : coherent / cohesive
✅️ قید ( adverb ) : coherently
ارتباطی، چسبیدگی، همدوسی
انسجام

بپرس