1. So constituting the model of multi agent cognize reasoning must consider the interaction among agents.
[ترجمه گوگل]بنابراین برای تشکیل مدل استدلال شناخت چند عاملی باید تعامل بین عوامل را در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این مدل متشکل از یک استدلال چند عاملی باید تعامل میان عوامل را در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این مدل متشکل از یک استدلال چند عاملی باید تعامل میان عوامل را در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The purpose is to extend the cognize to the structure security of technologist referencestructure engineering.
[ترجمه گوگل]هدف گسترش شناخت به امنیت ساختار مهندسی ساختار مرجع تکنولوژیست است
[ترجمه ترگمان]هدف این است که the را به امنیت ساختاری مهندسی technologist referencestructure بسط دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف این است که the را به امنیت ساختاری مهندسی technologist referencestructure بسط دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Correspondingly, the server is designed to cognize the parameters in order to locate and navigate the resources by semanteme cognition.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، سرور برای شناخت پارامترها به منظور مکان یابی و پیمایش منابع توسط شناخت semanteme طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سرور برای شناسایی پارامترها به منظور یافتن و هدایت منابع از طریق شناخت semanteme طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سرور برای شناسایی پارامترها به منظور یافتن و هدایت منابع از طریق شناخت semanteme طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Cognize yourself as a philosophical task should give place to language game as public life.
[ترجمه گوگل]خود را به عنوان یک وظیفه فلسفی بشناسید که باید به بازی زبانی به عنوان زندگی عمومی محل دهد
[ترجمه ترگمان]خود را به عنوان یک وظیفه فلسفی در نظر بگیرید که به عنوان یک زندگی عمومی به بازی زبان اختصاص یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خود را به عنوان یک وظیفه فلسفی در نظر بگیرید که به عنوان یک زندگی عمومی به بازی زبان اختصاص یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They believe differently: they think, cognize, conceptualize, perceive, understand, comprehend, and cogitate differently.
[ترجمه گوگل]آنها به طور متفاوتی باور دارند: آنها به طور متفاوت فکر می کنند، می شناسند، مفهوم سازی می کنند، درک می کنند، می فهمند، درک می کنند و فکر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها متفاوت فکر می کنند: آن ها فکر می کنند، تصور کردن، درک کردن، درک، درک، درک، درک کردن، و cogitate متفاوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها متفاوت فکر می کنند: آن ها فکر می کنند، تصور کردن، درک کردن، درک، درک، درک، درک کردن، و cogitate متفاوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Using high resolution image sampling system to re cognize interference fringes is the premise of improving the measurement accuracy of gauge block length.
[ترجمه گوگل]استفاده از سیستم نمونهبرداری تصویر با وضوح بالا برای تشخیص حاشیههای تداخل، پیشفرض بهبود دقت اندازهگیری طول بلوک گیج است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سیستم نمونه برداری تصویر با رزولوشن بالا، حاشیه تداخل re، فرضیه بهبود دقت اندازه گیری طول بلوک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سیستم نمونه برداری تصویر با رزولوشن بالا، حاشیه تداخل re، فرضیه بهبود دقت اندازه گیری طول بلوک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. However, we must cognize the anti - monopoly clearly.
[ترجمه گوگل]با این حال، ما باید ضد انحصار را به وضوح بشناسیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما باید به وضوح the را تایید کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما باید به وضوح the را تایید کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Following, we give nerve control cognize control and autonomic control principle and implement method.
[ترجمه گوگل]در ادامه، کنترل عصب را کنترل می کنیم و اصل کنترل خودکار را می شناسیم و روش پیاده سازی می کنیم
[ترجمه ترگمان]در ادامه، کنترل عصبی کنترل کنترل عصبی و اصل کنترل خودکار و روش اجرای آن را به دست می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ادامه، کنترل عصبی کنترل کنترل عصبی و اصل کنترل خودکار و روش اجرای آن را به دست می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is impossible to cognize the real Chinese history culture if ignoring this fact.
[ترجمه گوگل]با نادیده گرفتن این واقعیت، شناخت فرهنگ واقعی تاریخ چین غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]غیر ممکن است که فرهنگ تاریخ چین واقعی را نادیده بگیریم اگر این واقعیت را نادیده بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غیر ممکن است که فرهنگ تاریخ چین واقعی را نادیده بگیریم اگر این واقعیت را نادیده بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What still remains is culture, to cognize and grasp history and culture is wisdom.
[ترجمه گوگل]آنچه هنوز باقی می ماند فرهنگ است، شناخت و درک تاریخ و فرهنگ حکمت است
[ترجمه ترگمان]چیزی که هنوز باقی مانده است فرهنگ است، فرهنگ را درک کرده و درک می کند و فرهنگ حکمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیزی که هنوز باقی مانده است فرهنگ است، فرهنگ را درک کرده و درک می کند و فرهنگ حکمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To cognize and deal with the void contract is a very important problem in legal study and practices.
[ترجمه گوگل]شناخت عقد باطل و برخورد با آن مشکل بسیار مهمی در مطالعات و اعمال حقوقی است
[ترجمه ترگمان]پرداختن به قرارداد خالی یک مشکل بسیار مهم در مطالعه حقوقی و اعمال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرداختن به قرارداد خالی یک مشکل بسیار مهم در مطالعه حقوقی و اعمال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Therefore, to discuss how to cognize it has some realistic meanings for judicatory practice.
[ترجمه گوگل]بنابراین، بحث در مورد چگونگی شناخت آن معانی واقع بینانه ای برای رویه قضایی دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برای بحث در مورد اینکه چگونه می توان آن را تعمیم داد، معانی واقع گرایانه ای برای تمرین judicatory دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برای بحث در مورد اینکه چگونه می توان آن را تعمیم داد، معانی واقع گرایانه ای برای تمرین judicatory دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thus the whole society, including American whites, to cognize the absurdness, dominance and evil of racism and to eliminate racism on their own initiative.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کل جامعه، از جمله سفیدپوستان آمریکایی، پوچی، سلطه و شرارت نژادپرستی را بشناسند و نژادپرستی را به ابتکار خود از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]بنابراین کل جامعه، از جمله سفید پوستان، غلبه بر نژادپرستی، تسلط و شرارت نژاد پرستی و از بین بردن نژادپرستی بر روی ابتکار خودشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین کل جامعه، از جمله سفید پوستان، غلبه بر نژادپرستی، تسلط و شرارت نژاد پرستی و از بین بردن نژادپرستی بر روی ابتکار خودشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Chapter three demonstrates how to cognize the infringement of works of applied art.
[ترجمه گوگل]فصل سوم نشان می دهد که چگونه می توان نقض آثار هنری کاربردی را تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]فصل سوم نشان می دهد که چگونه نقض آثار هنری کاربردی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فصل سوم نشان می دهد که چگونه نقض آثار هنری کاربردی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید