1. i am cognizant of the fact that they are poor
نیک می دانم که آنها مسکین اند.
2. We are cognizant of the problem.
3. He was cognizant of the peculiarities of the case.
[ترجمه گوگل]او از ویژگی های این پرونده آگاه بود
[ترجمه ترگمان]از این موضوع آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was cognizant of the truth.
5. Even the lengthy deliberations of the convention were cognizant of sound weather planning, namely, finishing before winter arrived.
[ترجمه گوگل]حتی مذاکرات طولانی این کنوانسیون به برنامه ریزی مناسب آب و هوا، یعنی اتمام قبل از رسیدن زمستان، توجه داشت
[ترجمه ترگمان]حتی مذاکرات طولانی کنوانسیون هم از برنامه ریزی آب و هوا آگاه بودند، یعنی به پایان رسیدن زمستان قبل از رسیدن زمستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. B to become chief executive of Cognizant.
[ترجمه گوگل]ب تا مدیر اجرایی Cognizant شود
[ترجمه ترگمان]B به مدیر اجرایی of تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I'm cognizant of the fact that your client has tried to pay the debt.
[ترجمه گوگل]من از این واقعیت آگاهم که مشتری شما سعی کرده است بدهی را بپردازد
[ترجمه ترگمان]من از این حقیقت آگاه هستم که مشتری شما برای پرداخت بدهی تلاش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The third component of Cognizant will be Gartner Group, which provides market research and consulting about technology.
[ترجمه گوگل]سومین جزء Cognizant گروه گارتنر خواهد بود که تحقیقات بازار و مشاوره در مورد فناوری را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]جز سوم of گروه گارتنر است، که تحقیقات بازار و مشاوره در مورد فن آوری را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is cognizant of his own situation.
10. Prevention . Be cognizant of potential dangers and hazards around the court area at all times.
[ترجمه گوگل]جلوگیری همیشه از خطرات و خطرات احتمالی در اطراف محوطه دادگاه آگاه باشید
[ترجمه ترگمان]پیش گیری آگاه از خطرات و خطرات بالقوه در اطراف محوطه دادگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Always be cognizant of what people are doing around you.
[ترجمه گوگل]همیشه از کارهایی که اطرافیان شما انجام می دهند آگاه باشید
[ترجمه ترگمان]همیشه از آنچه که مردم در پیرامون خود انجام می دهند آگاه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Be cognizant of the freedom of choice of individuals.
[ترجمه گوگل]از آزادی انتخاب افراد آگاه باشید
[ترجمه ترگمان]از آزادی انتخاب افراد آگاه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Tea Party is fully cognizant that it has been given a bazooka, and it's just itching to pull the trigger.
[ترجمه گوگل]تی پارتی کاملاً می داند که به آن بازوکا داده شده است و فقط برای کشیدن ماشه خارش دارد
[ترجمه ترگمان]تی پارتی به طور کامل آگاه است که به یک بازوکا داده شده است، و فقط برای کشیدن ماشه آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Science bears not only significant cognizant and technical value, but also important cultural and spiritual value.
[ترجمه گوگل]علم نه تنها ارزش شناختی و فنی قابل توجهی دارد، بلکه ارزش فرهنگی و معنوی مهمی نیز دارد
[ترجمه ترگمان]علم نه تنها بر ارزش و ارزش فنی اهمیت دارد، بلکه دارای ارزش فرهنگی و معنوی نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید