1. He is cogitating upon some means of revenge.
[ترجمه گوگل]او به دنبال ابزاری برای انتقام است
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد قصد انتقام داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She is cogitating mischief against us.
3. He sat silently cogitating.
[ترجمه گوگل]ساکت نشسته بود و فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]ساکت نشسته بود و به فکر فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. cogitate mischief against sb.
5. Archimedes stroked his beard and retired to cogitate.
[ترجمه گوگل]ارشمیدس ریش او را نوازش کرد و بازنشسته شد تا فکر کند
[ترجمه ترگمان]ارشمیدس به ریش خود دست کشید و به cogitate رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Only when carry out the change in existent cogitate style according to times, can people promote the practice course and arise the living conditions with a greater force.
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که تغییر سبک فکری موجود بر حسب زمان انجام شود، افراد می توانند دوره تمرین را ارتقا دهند و شرایط زندگی را با نیروی بیشتری ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]تنها زمانی که تغییرات سبک cogitate موجود را با توجه به زمان انجام دهید، افراد می توانند روند تمرین را ارتقا دهند و شرایط زندگی را با نیرویی بیشتر ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Should cogitate the necessity and the possibility that the teacher carries on educating a research.
[ترجمه گوگل]باید ضرورت و امکانی را که معلم برای آموزش یک تحقیق انجام می دهد، در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]باید ضرورت و امکان تحصیل یک معلم را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The reason is lack of strategic management cogitate.
[ترجمه گوگل]دلیل آن عدم مدیریت استراتژیک فکری است
[ترجمه ترگمان]دلیل آن فقدان مدیریت استراتژیک مدیریت استراتژیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. However we should cogitate for it will soon be spring.
[ترجمه گوگل]با این حال باید فکر کنیم که به زودی بهار فرا می رسد
[ترجمه ترگمان]با این حال، به زودی بهار خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What does he cogitate all those months and months of winter?
[ترجمه گوگل]او در تمام آن ماه ها و ماه های زمستان چه فکری می کند؟
[ترجمه ترگمان]در این ماه ها و ماه ها زمستان چه می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I need a few days to cogitate the problem.
[ترجمه گوگل]من به چند روز نیاز دارم تا مشکل را درک کنم
[ترجمه ترگمان]من به چند روز احتیاج دارم تا در مورد مشکل جدا بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The author poses that the cultivation of clinical cogitate ability must be rooted not in academic discussion but in teaching practice.
[ترجمه گوگل]نویسنده بیان می کند که پرورش توانایی ذهنی بالینی باید نه در بحث آکادمیک بلکه در عمل تدریس ریشه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نویسنده ادعا می کند که پرورش توانایی cogitate بالینی باید ریشه در بحث آکادمیک داشته باشد، اما در عمل تدریس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They will cogitate over policy, and they will issue grave decisions on sustainable development.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد سیاست ها فکر خواهند کرد و تصمیمات جدی در مورد توسعه پایدار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد سیاست صحبت خواهند کرد و آن ها تصمیمات جدی در مورد توسعه پایدار خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was able to cogitate quite clearly while exchanging honeyed impertinences with Mrs. Branderton.
[ترجمه گوگل]او در حین مبادله جسارت های عسلی با خانم براندرتون توانست کاملاً واضح فکر کند
[ترجمه ترگمان]او می توانست در حین رد شدن impertinences با خانم Branderton، کام لا کام لا مشخص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید