coffee cup


فنجان قهوه خوری

جمله های نمونه

1. She crumpled up her coffee cup.
[ترجمه گوگل]فنجان قهوه اش را مچاله کرد
[ترجمه ترگمان]فنجان قهوه اش را مچاله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She started some whiskey into my coffee cup.
[ترجمه گوگل]او مقداری ویسکی در فنجان قهوه من ریخت
[ترجمه ترگمان] یه مقدار ویسکی توی فنجون قهوه من ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Who broke my coffee cup?
[ترجمه گوگل]چه کسی فنجان قهوه مرا شکست؟
[ترجمه ترگمان]کی فنجان قهوه منو شکسته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She rinsed out her coffee cup.
[ترجمه گوگل]فنجان قهوه اش را آبکشی کرد
[ترجمه ترگمان]فنجان قهوه اش را شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jesse Johnson tipped back his empty coffee cup and flicked his tongue at the last drop.
[ترجمه گوگل]جسی جانسون فنجان خالی قهوه اش را به عقب برگرداند و در آخرین قطره زبانش را تکان داد
[ترجمه ترگمان]جسی جانسون فنجان قهوه اش را جمع کرد و آخرین قطره زبانش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He placed a few coins by his empty coffee cup and waved at the waiter.
[ترجمه گوگل]چند سکه کنار فنجان خالی قهوه اش گذاشت و برای پیشخدمت دست تکان داد
[ترجمه ترگمان]او چند سکه در فنجان خالی او گذاشت و به پیشخدمت دست تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He sat holding his coffee cup in both hands, looking out over the Mekong.
[ترجمه گوگل]او نشسته بود و فنجان قهوه اش را در دو دست گرفته بود و به بیرون از مکونگ نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که فنجان قهوه اش را در هر دو دست نگه داشته بود، در حالی که مراقب عملیات Mekong بود، نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She spooned more sugar into her empty coffee cup and motioned to the waitress for a refill.
[ترجمه گوگل]شکر بیشتری در فنجان قهوه خالی ریخت و به پیشخدمت اشاره کرد تا دوباره پر کند
[ترجمه ترگمان]او شکر بیشتری در فنجان قهوه اش انداخت و به پیشخدمت اشاره کرد که دوباره پرش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The coffee cup lurched in his fingers and he felt two scalding drops on his hand.
[ترجمه گوگل]فنجان قهوه در انگشتانش فرو رفت و دو قطره سوزان را روی دستش احساس کرد
[ترجمه ترگمان]فنجان قهوه روی دستش چرخید و دو قطره عرق روی دستش حس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I left my coffee cup on the roof of the car.
[ترجمه گوگل]فنجان قهوه ام را روی سقف ماشین گذاشتم
[ترجمه ترگمان]فنجان قهوه را روی سقف ماشین جا گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A liar might unconsciously place objects ( book, coffee cup, etc. ) between themselves and you.
[ترجمه گوگل]یک دروغگو ممکن است ناخودآگاه اشیایی (کتاب، فنجان قهوه و غیره) را بین خود و شما قرار دهد
[ترجمه ترگمان]یک دروغگو ممکن است ناخودآگاه اشیا (کتاب، فنجان قهوه و غیره)را بین خودشان و شما قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His hands went around the coffee cup as they had before.
[ترجمه گوگل]دستانش مثل قبل دور فنجان قهوه چرخید
[ترجمه ترگمان]همچنان که پیش از آن بودند، دستانش دور فنجان قهوه رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lock Cup - Anti - Theft Coffee Cup.
[ترجمه گوگل]لیوان قفل - فنجان قهوه ضد سرقت
[ترجمه ترگمان]در جام Coffee Cup - ضد سرقت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A cup of proper coffee in a copper coffee cup.
[ترجمه گوگل]یک فنجان قهوه مناسب در یک فنجان قهوه مسی
[ترجمه ترگمان]یک فنجان قهوه درست در یک فنجان قهوهی مسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small bowl-shaped container made especially for coffee

پیشنهاد کاربران

بپرس