1. When cholesteric and isotropy phase were coexistent, the solution showed multi - texture behavior with variation of concentration.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فاز کلستریک و ایزوتروپی همزیستی داشتند، محلول رفتار چند بافتی با تغییر غلظت نشان داد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاز cholesteric و isotropy coexistent بودند، این راه حل رفتار چند بافتی با تغییرات غلظت را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاز cholesteric و isotropy coexistent بودند، این راه حل رفتار چند بافتی با تغییرات غلظت را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. INTRODUCTION :This work shows various coexistent conflicts of things between inside and outside, opening and closing, connecting and cutting off, etc.
[ترجمه گوگل]مقدمه: این اثر تضادهای مختلف همزیستی چیزها را بین درون و بیرون، باز و بسته شدن، اتصال و قطع کردن و غیره نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مقدمه: این کار نشان دهنده تضادهای متعدد بین داخل و بیرون، باز کردن و بستن، اتصال و قطع کردن و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقدمه: این کار نشان دهنده تضادهای متعدد بین داخل و بیرون، باز کردن و بستن، اتصال و قطع کردن و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. When cholesteric phase and isotropy phase were coexistent, the solution showed multi-texture behavior with variation of concentration.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فاز کلستریک و فاز ایزوتروپی همزیستی بودند، محلول رفتار چند بافتی با تغییر غلظت را نشان داد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاز cholesteric و فاز isotropy coexistent بودند، این راه حل رفتار چند بافتی با تغییرات غلظت را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاز cholesteric و فاز isotropy coexistent بودند، این راه حل رفتار چند بافتی با تغییرات غلظت را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As an organization coexistent of profitability and public resistance, the state-owned enterprise has the superiority and responsibility in the management of natural disaster crises.
[ترجمه گوگل]بنگاه دولتی به عنوان سازمانی توام با سودآوری و مقاومت عمومی، در مدیریت بحران های بلایای طبیعی برتری و مسئولیت دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سازمان coexistent از سودآوری و مقاومت عمومی، شرکت دولتی دارای برتری و مسیولیت در مدیریت بحران های بلایای طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سازمان coexistent از سودآوری و مقاومت عمومی، شرکت دولتی دارای برتری و مسیولیت در مدیریت بحران های بلایای طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The effects of matrix and coexistent elements on the determination were studied.
[ترجمه گوگل]اثرات ماتریس و عناصر همزیست بر تعیین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات ماتریس و عناصر coexistent بر روی اراده مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اثرات ماتریس و عناصر coexistent بر روی اراده مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This report describes two cases of scrotal cystocele coexistent with lipoma and the possible correlation between these two conditions.
[ترجمه گوگل]این گزارش دو مورد سیستوسل کیسه بیضه همراه با لیپوم و ارتباط احتمالی بین این دو وضعیت را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]این گزارش دو مورد \"scrotal cystocele\" را با lipoma و همبستگی ممکن بین این دو شرط توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گزارش دو مورد \"scrotal cystocele\" را با lipoma و همبستگی ممکن بین این دو شرط توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And the a gas liquid coexistent line.
[ترجمه گوگل]و خط همزیست مایع گازی
[ترجمه ترگمان]و یک خط لوله گاز مایع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و یک خط لوله گاز مایع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Histology of resected polyps revealed adenomata. Coexistent malignancy was found in 3% of polyps.
[ترجمه گوگل]بافت شناسی پولیپ های برداشته شده آدنومات را نشان داد بدخیمی همزمان در 3 درصد پولیپ ها مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]histology of polyps adenomata را نشان داد Coexistent malignancy در ۳ % of یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]histology of polyps adenomata را نشان داد Coexistent malignancy در ۳ % of یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If endometrial hyperplasia with atypia is diagnosed by blind biopsy, further evaluation is needed to exclude a coexistent endometrial adenocarcinoma, which is present in 25 percent.
[ترجمه گوگل]اگر هیپرپلازی آندومتر همراه با آتیپی با بیوپسی کور تشخیص داده شود، ارزیابی بیشتر برای رد آدنوکارسینوم آندومتر که در 25 درصد وجود دارد، مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]اگر endometrial با atypia تشخیص داده شود نمونه برداری بیشتر مورد نیاز است تا a endometrial adenocarcinoma که در ۲۵ درصد حاضر وجود دارد را حذف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر endometrial با atypia تشخیص داده شود نمونه برداری بیشتر مورد نیاز است تا a endometrial adenocarcinoma که در ۲۵ درصد حاضر وجود دارد را حذف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The numerical experiments are used to analyze the lost profit because of ignoring the inventory-driven substitutable demand when price-driven and inventory-driven are coexistent.
[ترجمه گوگل]آزمایشهای عددی برای تجزیه و تحلیل سود از دست رفته به دلیل نادیده گرفتن تقاضای قابل تعویض مبتنی بر موجودی در زمانی که قیمت محور و موجودی محور همزیستی هستند، استفاده میشود
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها عددی برای تجزیه و تحلیل سود از دست رفته استفاده می شوند به دلیل نادیده گرفتن تقاضای جایگزین مبتنی بر فهرست موجودی زمانی که مبتنیبر قیمت و inventory - هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها عددی برای تجزیه و تحلیل سود از دست رفته استفاده می شوند به دلیل نادیده گرفتن تقاضای جایگزین مبتنی بر فهرست موجودی زمانی که مبتنیبر قیمت و inventory - هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Chunks allocated at about the same time by a program tend to have similar reference patterns and coexistent lifetimes.
[ترجمه گوگل]تکه هایی که تقریباً در همان زمان توسط یک برنامه تخصیص داده می شوند، الگوهای مرجع مشابه و طول عمر همزمان دارند
[ترجمه ترگمان]Chunks که در حدود همان زمان توسط یک برنامه اختصاص داده شده بود، تمایل به داشتن الگوهای مرجع مشابه و طول عمره ای coexistent داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Chunks که در حدود همان زمان توسط یک برنامه اختصاص داده شده بود، تمایل به داشتن الگوهای مرجع مشابه و طول عمره ای coexistent داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There's a coexistence between the gas phase and the liquid phase. And what does it mean for A liquid to be coexistent with A in the gas phase?
[ترجمه گوگل]بین فاز گاز و فاز مایع همزیستی وجود دارد و همزیستی مایع با A در فاز گاز به چه معناست؟
[ترجمه ترگمان]بین فاز گازی و فاز مایع هم زیستی وجود دارد و در فاز گازی چه معنایی برای یک مایع وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بین فاز گازی و فاز مایع هم زیستی وجود دارد و در فاز گازی چه معنایی برای یک مایع وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Alternatively, continuous oral megestrol at doses of 40 mg two to four times per day can be administered after coexistent endometrial cancer is excluded.
[ترجمه گوگل]متناوباً، مژسترول خوراکی مداوم در دوزهای 40 میلیگرم دو تا چهار بار در روز میتواند پس از حذف همزمان سرطان آندومتر تجویز شود
[ترجمه ترگمان]متناوبا، megestrol شفاهی مداوم در دوزهای ۴۰ mg دو یا چهار بار در روز می تواند بعد از cancer coexistent endometrial تجویز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متناوبا، megestrol شفاهی مداوم در دوزهای ۴۰ mg دو یا چهار بار در روز می تواند بعد از cancer coexistent endometrial تجویز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Implicit learning and explicit learning, which consist of a coexistent system working in parallel and mutual independent way, are the two types of learning.
[ترجمه گوگل]یادگیری ضمنی و یادگیری آشکار که از یک سیستم همزیستی تشکیل شده است که به صورت موازی و مستقل متقابل کار می کند، دو نوع یادگیری هستند
[ترجمه ترگمان]یادگیری ضمنی و یادگیری صریح که شامل یک سیستم coexistent است که به روش مستقل و متقابل عمل می کند، دو نوع یادگیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یادگیری ضمنی و یادگیری صریح که شامل یک سیستم coexistent است که به روش مستقل و متقابل عمل می کند، دو نوع یادگیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید