1. peaceful coexistence
همزیستی مسالمت آمیز
2. peaceful coexistence
همزیستی مسالمت آمیز
3. He also believed in coexistence with the West.
 [ترجمه گوگل]او همچنین معتقد به همزیستی با غرب بود 
[ترجمه ترگمان]او همچنین به هم زیستی با غرب اعتقاد داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The two communities enjoyed a period of peaceful coexistence.
 [ترجمه گوگل]این دو جامعه از یک دوره همزیستی مسالمت آمیز برخوردار بودند 
[ترجمه ترگمان]دو جامعه از یک دوره هم زیستی مسالمت آمیز بهره مند بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Long periods of enforced coexistence may include concessions or agreements and important, often fruitful, cultural exchange.
 [ترجمه گوگل]دوره های طولانی همزیستی اجباری ممکن است شامل امتیازات یا توافقات و تبادل فرهنگی مهم و اغلب مثمر ثمر باشد 
[ترجمه ترگمان]دوره های طولانی هم زیستی اجباری ممکن است شامل امتیازات یا توافقنامه ها و مهم، اغلب مثمر ثمر و فرهنگی باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The coexistence in Francia of Louis and Lothar as co- emperors was possible so long as Lothar remained unmarried.
 [ترجمه گوگل]همزیستی لویی و لوتار در فرانسیا به عنوان امپراتورهای مشترک تا زمانی که لوتار ازدواج نکرده بود امکان پذیر بود 
[ترجمه ترگمان]هم زیستی در Francia لویی و لوتار اشمید، به عنوان یکی از امپراطوران، تا این هنگام ممکن بود که کریستوف کلمب مجرد باقی بماند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Rational persuasion is thus the foundation of peaceful coexistence.
 [ترجمه گوگل]بنابراین اقناع منطقی پایه همزیستی مسالمت آمیز است 
[ترجمه ترگمان]در نتیجه ترغیب عقلانی، بنیان هم زیستی مسالمت آمیز است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Zionism always stood for peaceful coexistence with other people native to the land.
 [ترجمه گوگل]صهیونیسم همیشه طرفدار همزیستی مسالمت آمیز با دیگر مردم بومی این سرزمین بود 
[ترجمه ترگمان]صهیونیسم همیشه برای هم زیستی مسالمت آمیز با افراد دیگر بومی این سرزمین بوده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. But long - term coexistence is to have a little business mentality.
 [ترجمه گوگل]اما همزیستی بلندمدت داشتن کمی ذهنیت تجاری است 
[ترجمه ترگمان]اما هم زیستی بلند مدت باید ذهنیت تجاری کمی داشته باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The third is the coexistence of armed resistance and capitulation in China.
 [ترجمه گوگل]سوم همزیستی مقاومت مسلحانه و کاپیتولاسیون در چین است 
[ترجمه ترگمان]سوم هم زیستی مقاومت مسلحانه و تسلیم در چین است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. There's a coexistence between the gas phase and the liquid phase. And what does it mean for A liquid to be coexistent with A in the gas phase?
 [ترجمه گوگل]بین فاز گاز و فاز مایع همزیستی وجود دارد و همزیستی مایع با A در فاز گاز به چه معناست؟ 
[ترجمه ترگمان]بین فاز گازی و فاز مایع هم زیستی وجود دارد و در فاز گازی چه معنایی برای یک مایع وجود دارد؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Memory is heel, lonesome is dent, I a person coexistence.
 [ترجمه گوگل]خاطره پاشنه است، تنهای فرورفته است، من همزیستی آدمی هستم 
[ترجمه ترگمان]حافظه، پاشنه، تنهایی، فرو رفتگی است، من یک نفر زندگی می کنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. On the basis of the five principles for peaceful coexistence there can be reasonable dialogue between any two governments.
 [ترجمه گوگل]بر اساس اصول پنج گانه برای همزیستی مسالمت آمیز می توان گفت و گوی معقولی بین هر دو دولت وجود داشت 
[ترجمه ترگمان]براساس پنج اصل هم زیستی مسالمت آمیز، می توان گفت و گو بین هر دو دولت وجود داشته باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Uniplex says it will provide application programming interfaces and gateways between onGO and its existing software to insure migration and coexistence.
 [ترجمه گوگل]Uniplex میگوید که رابطهای برنامهنویسی کاربردی و دروازههایی را بین onGO و نرمافزار موجود خود برای تضمین مهاجرت و همزیستی فراهم میکند 
[ترجمه ترگمان]Uniplex می گوید که به منظور تضمین مهاجرت و هم زیستی، واسط های برنامه نویسی برای برنامه های کاربردی و دروازه های موجود بین onGO و نرم افزارهای موجود فراهم خواهد کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید