codec


(کامپیوتر - رسانگری) مدار مجتمع که داده های آنالوگ را به داده های دیجیتال تبدیل می کند و بالعکس، کودک

جمله های نمونه

1. Manchester codec Verilog code very good speed, but also occupy less resources.
[ترجمه گوگل]کدک منچستر کد Verilog سرعت بسیار خوبی دارد، اما منابع کمتری را نیز اشغال می کند
[ترجمه ترگمان]کد منچستر دارای سرعت بسیار خوبی است، اما منابع کمتری را اشغال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The research on the video codec and video stream transmission in wireless environment has become an active task in information science and technology field.
[ترجمه گوگل]تحقیق بر روی کدک ویدئویی و انتقال جریان ویدئویی در محیط بی سیم به یک وظیفه فعال در حوزه علم و فناوری اطلاعات تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد کدک ویدئویی و انتقال ویدیو در محیط بی سیم به یک کار فعال در زمینه علم و فن آوری اطلاعات تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Then it researches the different kinds of channel codec in DVB-H system, including pseudo random code, RS code, punctured convolutional code and interleaving.
[ترجمه گوگل]سپس انواع مختلف کدک کانال در سیستم DVB-H، از جمله کد شبه تصادفی، کد RS، کد کانولوشن سوراخ‌دار و interleaving را بررسی می‌کند
[ترجمه ترگمان]سپس انواع مختلف کدک کانال در سیستم DVB - H از جمله کد شبه تصادفی، کد RS، punctured convolutional و interleaving را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The silicon area efficiency of the codec is optimized.
[ترجمه گوگل]بازده ناحیه سیلیکونی کدک بهینه شده است
[ترجمه ترگمان]کارایی ناحیه سیلیکون در این کدک بهینه سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Second, the silicon area efficiency of the codec is optimized.
[ترجمه گوگل]دوم، بازده ناحیه سیلیکونی کدک بهینه شده است
[ترجمه ترگمان]دوم، کارایی ناحیه سیلیکون در کدک بهینه سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Firstly, our wavelet - based scalable video codec scheme and system are presented.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، طرح و سیستم کدک ویدئویی مقیاس پذیر مبتنی بر موجک ما ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، برنامه استاندارد کدک ویدئویی مقیاس پذیر ما ارائه می شود و سیستم ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. CMX649 is an excellent CVSD-based voice codec manufactured by CML Microcircuit, which is applicable in a wide range of voice coding applications, especially in wireless applications.
[ترجمه گوگل]CMX649 یک کدک صوتی عالی مبتنی بر CVSD است که توسط CML Microcircuit ساخته شده است که در طیف گسترده ای از برنامه های کدگذاری صوتی، به ویژه در برنامه های بی سیم قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]CMX۶۴۹ یک کدک صوتی بسیار عالی است که توسط CML Microcircuit تولید می شود، که در طیف گسترده ای از کاربردهای کدگذاری صدا، به خصوص در کاربردهای بی سیم قابل استفاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The paper took MBE codec as the mayor object of research. Detailed research and experiments had been done from the two aspects of speech analysis and synthesis.
[ترجمه گوگل]این مقاله کدک MBE را به عنوان هدف تحقیق انتخاب کرد تحقیقات و آزمایشات مفصلی از دو جنبه تجزیه و تحلیل گفتار و سنتز انجام شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک کدک MBE را به عنوان موضوع شهردار انتخاب کرد تحقیقات و آزمایش ها مفصل از دو جنبه آنالیز و تحلیل گفتار انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The selected video codec does not support interlaced processing.
[ترجمه گوگل]کدک ویدیویی انتخابی از پردازش درهم‌تنیده پشتیبانی نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]کدک ویدئویی انتخاب شده از پردازش گره خورده پشتیبانی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It features the company's third-generation video codec processors and multibus architecture.
[ترجمه گوگل]این پردازنده‌های نسل سوم کدک ویدیویی و معماری چند باس این شرکت را دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت شامل پردازنده ویدیویی نسل سوم شرکت و معماری multibus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Onboard audio CODEC supports uncompromising DVD audio quality[sentence dictionary], bringing about a more vivid sound sensation enabling high-quality audio without buying other advance sound card.
[ترجمه گوگل]CODEC صوتی داخلی از کیفیت صدای DVD غیرقابل انطباق [فرهنگ جملات] پشتیبانی می‌کند و حس صدای واضح‌تری را به ارمغان می‌آورد که صدای باکیفیت را بدون خرید کارت صدای قبلی دیگر امکان‌پذیر می‌سازد
[ترجمه ترگمان]CODEC صوتی Onboard از کیفیت صدا و کیفیت صدا [ فرهنگ لغت [ جمله ] پشتیبانی می کند، و باعث ایجاد حس قوی تری در کیفیت صدا بدون خریدن کارت صدا پیشرفته دیگر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the Stage of R ATM and IP become main medium of circuit switch instead of TDM, which make codec modes of core network more agility.
[ترجمه گوگل]در مرحله R ATM و IP به جای TDM تبدیل به رسانه اصلی سوئیچ مدار می شوند که حالت های کدک شبکه اصلی را چابکی تر می کند
[ترجمه ترگمان]در مرحله گذار ATM و IP به جای of، رسانه اصلی تبدیل مدار می شوند، که حالت های کدک با چابکی بیشتر شبکه هسته ای را می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The default converter provides default setting for each audio codec.
[ترجمه گوگل]مبدل پیش فرض تنظیمات پیش فرض را برای هر کدک صوتی فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]مبدل پیش فرض تنظیمات پیش فرض برای هر کدک صوتی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Introduce various types of static image format conversion between its various types of codec algorithms.
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از تبدیل فرمت تصویر ایستا را بین انواع مختلف الگوریتم های کدک خود معرفی کنید
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از تبدیل فرمت تصویر ایستا بین انواع مختلف الگوریتم کدک را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. DVB standards are introduced, and an implementation of DVB real-time channel codec using high-speed DSP is discussed.
[ترجمه گوگل]استانداردهای DVB معرفی می شوند و پیاده سازی کدک کانال بلادرنگ DVB با استفاده از DSP با سرعت بالا مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]استانداردهای DVB معرفی شده اند و اجرای کدک کانال با زمان واقعی با استفاده از DSP با سرعت بالا توضیح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Compressor Decompressor
موضوع: کامپیوتر
کوتاه شده عبارت Compressor/Decompressor ، کدک فناورى است براى فشرده سازى و بازسازى داده ها.
کدک ها مى توانند در نرم افزار و یا سخت افزار پیاده شوند. برخى از کدک هاى مشهور کامپیوتر، MPEG ، Indeo و Cinepak است.

تخصصی

[کامپیوتر] مدار الکترونیکی برای تبدیل سیگنالهای صوتی یا تصویری به یک خروجی دیجیتالی بخش اساسی یک تخته مدار صوتی یا کارت پردازش تصاویر دوربین ویدیویی-coder-Decoder - رمزگذار -رمزگشا
[برق و الکترونیک] coder - decoder-رمز گذار - رمزگشا ( کد ک ) عملیات رقمی - به - قیاسی و قیاسی - به - رقمی روی کارت مشترک تلفنی در مرکز تلفن

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) technology used to compress and decompress computer data (such as sound or video files, etc.)
(telecommunications) chip that converts digital signals to analog and from analog signals to digital (used in computer modems and other advanced communications devices)

پیشنهاد کاربران

بپرس