cocoon

/kəˈkuːn//kəˈkuːn/

معنی: پیله، پیله کرم ابریشم
معانی دیگر: پوشاندن (مثل پیله ی ابریشم)، در میان گرفتن، منزوی کردن، مجزا کردن، (در مورد کرم ابریشم و برخی حشرات دیگر) پیله، گوزه، هر گونه پوشش پیله مانند (مثلا پیله ی تخم برخی عنکبوت ها)، (به ویژه در مورد تجهیزات نظامی) روکش (که هنگام حمل و نقل یا انبار کردن برای حفظ تجهیزات از رطوبت و غیره به کار می رود)، محفظه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fibrous covering produced by immature insects, such as butterfly and moth larvae, to protect them during metamorphosis, or by some spiders to hide their eggs.

(2) تعریف: any of several coverings made to protect something, such as certain plastic films sprayed on unused machinery.

جمله های نمونه

1. He stood there in a cocoon of golden light.
[ترجمه گوگل]او آنجا در پیله ای از نور طلایی ایستاد
[ترجمه ترگمان]او در یک پیله نور طلایی ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Love a way out Do not make the cocoon since the stroke.
[ترجمه گوگل]عشق راهی برای خروج از سکته مغزی پیله درست نکنید
[ترجمه ترگمان]عشق یک راه خروج را از زمان سکته به خود جلب نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The baby peered out of its cocoon of blankets.
[ترجمه گوگل]بچه از پیله پتوهایش بیرون نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]بچه از cocoon بیرون خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Doctors cocoon ed the patient in blankets.
[ترجمه گوگل]پزشکان بیمار را در پتو پیله کردند
[ترجمه ترگمان]پزشکان بیمار را در پتو پوشاندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was surrounded by the cocoon of a loving family.
[ترجمه گوگل]او توسط پیله یک خانواده دوست داشتنی احاطه شده بود
[ترجمه ترگمان]او توسط یک خانواده دوست داشتنی احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A silkworm spins a cocoon that can yield 800 metres of pure silk.
[ترجمه گوگل]یک کرم ابریشم پیله ای را می چرخاند که می تواند 800 متر ابریشم خالص تولید کند
[ترجمه ترگمان]کرم ابریشم یک پیله کرم ابریشم را به کار می اندازد که می تواند ۸۰۰ متر ابریشم خالص را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You cannot live in a cocoon and overlook these facts.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید در یک پیله زندگی کنید و این حقایق را نادیده بگیرید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید در پیله زندگی کنید و این واقعیت ها را نادیده بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not surprisingly, the more layers of the cocoon there are, the greater the protection from dehydration.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که هر چه لایه های پیله بیشتر باشد، محافظت بیشتری در برابر کم آبی بدن خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]به طور شگفت انگیزی، لایه های بیشتری از پیله وجود دارند که حفاظت از آب بدن بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The silkworm spins cocoon.
[ترجمه امیرحسین فتحی] کرم ابریشم پیله می سازد.
|
[ترجمه گوگل]کرم ابریشم پیله می چرخد
[ترجمه ترگمان]کرم ابریشم به دور خود می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pheiffer warns that we should not cocoon our daughters, even if it were possible.
[ترجمه گوگل]فیفر هشدار می دهد که ما نباید دخترانمان را پیله کنیم، حتی اگر ممکن باشد
[ترجمه ترگمان]Pheiffer هشدار می دهد که ما نباید دختران خود را از بین ببریم، حتی اگر امکان پذیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He had rolled through childhood in a warm cocoon of love provided by endless cousins, uncles, aunts and servants.
[ترجمه گوگل]او دوران کودکی را در پیله گرم عشقی که توسط عموزاده ها، عموها، خاله ها و خدمتکاران بی پایان فراهم شده بود، طی کرده بود
[ترجمه ترگمان]او در کودکی در پیله گرمی از عشق غلت زده بود که از عموها و عموها و خاله ها و عمو و خاله و خاله جان بداری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their many tiny cocoons now completely filled the moth cocoon.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی پیله کوچک آنها اکنون پیله پروانه را کاملا پر کرده است
[ترجمه ترگمان]many کوچک آن ها اکنون به طور کامل از پیله پروانه ای پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These children live outside the cocoon of the middle class.
[ترجمه گوگل]این کودکان خارج از پیله طبقه متوسط ​​زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]این کودکان خارج از پیله طبقه متوسط زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She entered a cocoon from which a butterfly would emerge on the wedding night.
[ترجمه گوگل]او وارد پیله ای شد که شب عروسی از آن پروانه بیرون می آمد
[ترجمه ترگمان]او وارد یک پیله شد که یک پروانه در شب عروسی پدیدار می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Annie felt her hand enclosed in a warm cocoon of talcum powder and smooth baby skin.
[ترجمه گوگل]آنی احساس کرد که دستش در یک پیله گرم از پودر تالک و پوست صاف کودک محصور شده است
[ترجمه ترگمان]انی احساس کرد که دستش در یک پیله گرم از پودر طلق و پوست صاف بچه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیله (اسم)
cocoon

پیله کرم ابریشم (اسم)
cocoon

تخصصی

[زمین شناسی] پیله. محفظه ای که لارو رشد کرده در آن به حشره کامل تبدیل می شود
[نساجی] پیله کرم ابریشم

انگلیسی به انگلیسی

• silky envelope spun by larvae to protect themselves in the pupal stage; any of a number of protective coverings produced by animals
wrap or envelop tightly, insulate
a cocoon is a covering of silky threads made by the larvae of moths and other insects before they grow into adults.
you can use cocoon to describe a safe and protective environment.

پیشنهاد کاربران

پناه گرفتن
I need to be out of my coocon
نیازه از پیله خودم خارج بشم
To be isolated or protected from harsh, dangerous, or disturbing realities, especially by remaining indoors at home in one's free time
ماندن ( در خانه و . . . )
مورد حمایت کسی بودن
to protect or surround someone or something completely, especially so that they feel safe
این واژه به شکل استعاری هم به کار می رود، مثال:
I was wrapped in my cocoon of pain and loneliness
در پیله ی درد و تنهایی ام فرورفته بودم
( پایان بازی سایلنت هیل 2 )
She could cocoon herself away from the world
او می توانست خود را از دنیا جدا کند
تکیه گاه
پیله کرم ابریشم

بپرس