اسم ( noun )
• (1) تعریف: a powder made by roasting and grinding the seeds of the cacao tree and removing most of their fatty oil.
- This hot chocolate is made with high quality cocoa, sugar, and milk.
[ترجمه گوگل] این هات چاکلت با کاکائو، شکر و شیر مرغوب تهیه می شود
[ترجمه ترگمان] این شکلات داغ با کاکائو، شکر، و شیر تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این شکلات داغ با کاکائو، شکر، و شیر تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The recipe calls for half a cup of cocoa.
[ترجمه گوگل] دستور پخت نصف فنجان کاکائو می خواهد
[ترجمه ترگمان] دستور پخت نصف فنجان کاکائو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دستور پخت نصف فنجان کاکائو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a beverage made by mixing this powder with milk or water and sugar.
- The children came in from playing in the snow to have a cup of cocoa.
[ترجمه گوگل] بچه ها از برف بازی آمدند تا یک فنجان کاکائو بخورند
[ترجمه ترگمان] بچه ها از بازی کردن در برف برای داشتن یک فنجان کاکائو استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بچه ها از بازی کردن در برف برای داشتن یک فنجان کاکائو استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a brown or reddish brown color.
- The new carpets are in cocoa.
[ترجمه گوگل] فرش های جدید کاکائویی هستند
[ترجمه ترگمان] فرش های نو در کاکائو قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فرش های نو در کاکائو قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید