cockle

/ˈkɒkl̩//ˈkɒkl̩/

معنی: موج، چین و چروک، رویش زگیل مانند، گره و برامدگی پارچه
معانی دیگر: (جانورشناسی) صدف ماهی (انواع نرم تنان تیره ی cardiidae دارای دو کپه ی قلب شکل و کنگره دار)، رجوع شود به: cockleshell، چین، چروک، چروکیدن، کیس برداشتن، چین خوردن، انواع علف های هرزه که در مزرعه ی گندم و جو و غیره می رویند (مثل علف ذرت: corn cockle)، سیاه دانه، لیخنس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: cockles of one's heart
(1) تعریف: any of a number of round or heart-shaped, often edible, mollusks with two hinged shells.

(2) تعریف: the ribbed shell of a cockle.

(3) تعریف: a crinkle or irregular gathering; wrinkle.
مشابه: pucker, rumple
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cockles, cockling, cockled
• : تعریف: to become wrinkled as the result of being drawn together.
مشابه: rumple
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to crinkle, wrinkle, or gather irregularly; pucker.
مشابه: rumple

جمله های نمونه

1. Yesterday, as the group of cockle pickers went about their business, police said there had been no further incidents.
[ترجمه گوگل]دیروز، در حالی که گروه کاکل‌چیان مشغول کار خود بودند، پلیس اعلام کرد که هیچ حادثه دیگری رخ نداده است
[ترجمه ترگمان]دیروز هنگامی که گروه of به کسب وکار خود رفتند، پلیس گفت که هیچ حادثه دیگری رخ نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The local cockle fishermen resent the newcomers and claim some of them are working beds while also claiming state benefits.
[ترجمه گوگل]صیادان کاکل محلی از تازه واردان خشمگین هستند و ادعا می کنند که برخی از آنها تخت کار هستند و در عین حال مدعی مزایای دولتی هستند
[ترجمه ترگمان]ماهیگیران محلی از تازه واردها شکایت دارند و ادعا می کنند که برخی از آن ها در حال کار بر روی تخت خواب هستند در حالی که ادعا می کنند منافع دولتی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stan pointed out Cockle Sands, mega-feeding area for many waders. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]استن به Cockle Sands اشاره کرد، منطقه ای که برای بسیاری از سرگردان ها تغذیه می کند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]استن به Cockle Cockle، منطقه غذای mega برای بسیاری از waders اشاره کرد فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Father-of-three Andrew Cockle, 3 was taken to hospital with neck and chest injuries but died after emergency surgery.
[ترجمه گوگل]اندرو کاکل، پدر سه فرزند، به دلیل جراحات از ناحیه گردن و قفسه سینه به بیمارستان منتقل شد اما پس از عمل جراحی اورژانسی درگذشت
[ترجمه ترگمان]پدر سه فرزند اندرو Cockle ۳ ساله پس از جراحی اورژانسی به بیمارستان منتقل شد اما پس از جراحی اورژانسی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Any of several weedy plants, especially the corn cockle.
[ترجمه گوگل]هر یک از چندین گیاه علف هرز، به خصوص کاکل ذرت
[ترجمه ترگمان]هر کدام از گیاهان پر از علف، به خصوص the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cockle papaya is also the health, wild and cultivated varieties.
[ترجمه گوگل]پاپایای کاکل نیز گونه ای سالم، وحشی و پرورشی است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، انواع پرورشی نیز شامل گونه های بهداشتی، وحشی و پرورشی نیز می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Onion-skin: Light weight cockle finish "bank paper" often used for airmail stationery.
[ترجمه گوگل]پوست پیاز: کاغذ کاکل سبک که اغلب برای لوازم التحریر پست هوایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]پیاز - پوست: سبک Light cockle - paper \" اغلب برای لوازم التحریر پست هوایی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the process of EPC production, the cockle defect on casting surface often occurs which influences surface quality of castings.
[ترجمه گوگل]در فرآیند تولید EPC، نقص کاکل در سطح ریخته‌گری اغلب رخ می‌دهد که بر کیفیت سطح ریخته‌گری تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]در فرآیند تولید EPC، نقص cockle روی سطح ریخته گری اغلب رخ می دهد که بر کیفیت سطح ریخته گری تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cockle the paper to make a flower.
[ترجمه گوگل]کاغذ را کاکل کنید تا یک گل درست کنید
[ترجمه ترگمان]کاغذ را پاره کنید تا یک گل بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The small shallow boat is called a cockle.
[ترجمه گوگل]قایق کم عمق کوچک کاکل نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]قایق کوچک کم عمق a نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Onion skin: Light weight cockle bank paper often used for airmail stationery.
[ترجمه گوگل]پوست پیاز: کاغذ کاکل کوچک وزنی که اغلب برای لوازم التحریر پست هوایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]پوست پیاز: کاغذ bank سبک Light اغلب برای لوازم التحریر پست هوایی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No. My cockle hat and staff and his my sandal shoon.
[ترجمه گوگل]نه کلاه و عصا و صندل من
[ترجمه ترگمان]نه کلاه و عصا و چوب دستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The taste of cockle is very good.
[ترجمه گوگل]طعم کاکل خیلی خوبه
[ترجمه ترگمان]مزه of بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The silk will cockle.
[ترجمه گوگل]ابریشم خمیده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]نخ ابریشم یا صدف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the Wash oystercatchers are innocent victims of the collapse of the estuary's cockle fishery.
[ترجمه گوگل]صدف‌گیران در واش قربانیان بی‌گناه سقوط ماهیگیری کاکل خور هستند
[ترجمه ترگمان]در the Wash قربانیان بی گناه سقوط خلیج estuary هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موج (اسم)
backwash, wave, orgy, surge, corrugation, billow, cockle

چین و چروک (اسم)
cockle, ruck, ruga, rugosity

رویش زگیل مانند (اسم)
cockle

گره و برامدگی پارچه (اسم)
cockle

تخصصی

[نساجی] چین خوردگی های مصنوعی که به منظور ایجاد طرح های متنوع در پارچه با همشکل کردن آنها بوجود می آورند

انگلیسی به انگلیسی

• shellfish; small light boat
cockles are a kind of small shellfish.

پیشنهاد کاربران

بپرس