cockamamie

/ˌkɒkəˈmeɪmi//ˌkɒkəˈmeɪmi/

(امریکا - خودمانی)، بنجل، نامرغوب، (از جنس) پست

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (slang) ridiculous; pointless; valueless.
مشابه: ludicrous

- a cockamamie scheme
[ترجمه گوگل] یک طرح کاکامی
[ترجمه ترگمان] نقشه ای طرح دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. What cockamamie idea will he think up next?
[ترجمه گوگل]او در مرحله بعد چه ایده کاکامی را در سر خواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی بعدش چی فکر می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had some cockamamie idea about turning waste paper into animal food.
[ترجمه گوگل]او در مورد تبدیل کاغذهای باطله به غذای حیوانات ایده کاکامی داشت
[ترجمه ترگمان]او در مورد تبدیل کردن کاغذ باطله به غذای حیوانات فکر بهتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That is the most cockamamie plan I've ever heard. It will never work.
[ترجمه گوگل]این مخوف ترین نقشه ای است که تا به حال شنیده ام هرگز کار نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این بهترین نقشه ای است که تا به حال شنیده ام هیچوقت جواب نمیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The transformation process is complicated and cockamamie, and it based script analysis and temp db technology.
[ترجمه گوگل]فرآیند تبدیل پیچیده و کاکائویی است و مبتنی بر تجزیه و تحلیل اسکریپت و فناوری db temp است
[ترجمه ترگمان]فرآیند تبدیل، پیچیده و cockamamie است و براساس آنالیز script و تکنولوژی db است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Vote statistics is a solemn and cockamamie work in democratic election, the method of manual vote is not only inefficiency but also prone tom ake a mistake.
[ترجمه گوگل]آمار رای در انتخابات دموکراتیک کاری موقر و کاکائوست، روش رای دستی نه تنها ناکارآمدی نیست، بلکه مستعد اشتباه است
[ترجمه ترگمان]آمار رای یک کار جدی و جدی در انتخابات دموکراتیک است، روش رای دستی تنها ناکارآمدی نیست، بلکه تام ake نیز در معرض اشتباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cockamamie rules of former invention are abandoned and only the scanning rule of taking the large and abandoning the small is remained.
[ترجمه گوگل]قواعد کاکاامی اختراع سابق کنار گذاشته شده و فقط قانون اسکن گرفتن بزرگ و رها کردن کوچک باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]قوانین مربوط به اختراع قبلی رها می شوند و تنها قاعده اسکن کردن بزرگ و رها کردن افراد کوچک باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That is the most cockamamie plan I've ever heard.
[ترجمه گوگل]این مخوف ترین نقشه ای است که تا به حال شنیده ام
[ترجمه ترگمان]این بهترین نقشه ای است که تا به حال شنیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He gave me a cockamamie reason for not going there.
[ترجمه گوگل]او به من دلیلی برای نرفتن به آنجا آورد
[ترجمه ترگمان]به من دلیل قانع کننده ای برای رفتن به آنجا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unemployment is not going to be solved by some cockamamie economic theory.
[ترجمه گوگل]بیکاری با برخی تئوری های اقتصادی کاکائویی حل نمی شود
[ترجمه ترگمان]نرخ بیکاری با برخی نظریه اقتصادی cockamamie حل نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In die design, the pressure center of stamping die is calculated generally using analytic method or schematic method. But these methods are cockamamie, ineffective and fallible.
[ترجمه گوگل]در طراحی قالب، مرکز فشار قالب مهر زنی به طور کلی با استفاده از روش تحلیلی یا روش شماتیک محاسبه می شود اما این روش ها کاکامی، بی اثر و خطاپذیر هستند
[ترجمه ترگمان]در طراحی مردن، به طور کلی از روش تحلیلی یا روش schematic استفاده می شود اما این روش ها cockamamie، بی اثر و جایزالخطا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Because no socialist has seriously thought through how their cockamamie system would work. Lenin used to say, oh whatever, just run the whole economy the same way the post office is run.
[ترجمه گوگل]زیرا هیچ سوسیالیستی به طور جدی به این فکر نکرده است که سیستم کاکائویی آنها چگونه کار خواهد کرد لنین می گفت، هر چه هست، کل اقتصاد را به همان شیوه اداره پست اداره کنید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هیچ سوسیالیست به طور جدی فکر نکرده است که سیستم cockamamie چگونه کار می کند لنین گفت: اوه، هر چی، فقط کل اقتصاد رو مثل اداره پست اداره کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Haha, too funny. Double kudos for China for not buying this cockamamie nonsense.
[ترجمه گوگل]هاها خیلی خنده دار تجلیل مضاعف برای چین برای نخریدن این مزخرفات کاکائویی
[ترجمه ترگمان]خیلی خنده دار بود برای چین به خاطر خریدن این مزخرفات بی معنی به خاطر چین تجلیل به عمل آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Busbar TrunkingSystem is now designed mainly by hand, which is cockamamie and inefficient.
[ترجمه گوگل]Busbar TrunkingSystem در حال حاضر عمدتاً با دست طراحی شده است، که کاکائویی و ناکارآمد است
[ترجمه ترگمان]busbar TrunkingSystem در حال حاضر عمدتا توسط دست طراحی شده است، که cockamamie و ناکارآمد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, the preset procedure is also characterized by utilization of poisonous reagents, cockamamie manipulation and long determination time during treatment of samples.
[ترجمه گوگل]با این حال، روش از پیش تعیین شده نیز با استفاده از معرف های سمی، دستکاری کاکائو و زمان تعیین طولانی در طول درمان نمونه ها مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، روش preset با استفاده از معرف های سمی، دستکاری cockamamie و زمان تعیین طولانی در طول درمان نمونه ها مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crazy, ridiculous, silly, pointless (slang)

پیشنهاد کاربران

مثال؛
That idea is completely cockamamie.
Someone might say, “I can’t believe you fell for that cockamamie story. ”
In a discussion about conspiracy theories, a person might dismiss them as “cockamamie theories. ”
Oxford dictionary: cockamamie, cockamamy /ˈ‍kɑːkəmeɪmi/: ( of an idea, a story, etc. ) silly; not to be believed مسخره، احمقانه، مذخرف
Not to mention that this whole cockamamie plan is dependent on a machine that no one in this world is qualified to operate! ناگفته نمونه که این طرح احمقانه ( طرح مسخره ) همش بستگی به ماشینی داره که هیچکس تو دنیا شرایط لازم برای بکار انداختنش رو نداره
...
[مشاهده متن کامل]

باورنکردنی، عجیب، شاخ دار، غیرقابل باور، باورناپذیر، احمقانه، دور از ذهن، ناممکن، ابلهانه.
چیزی که قروقاطی و شلخته است و عملی نیست.

بپرس