cochlea

/ˈkɑːkliə//ˈkɒklɪə/

معنی: پیچ و خم، حلزون گوش، صدف گوش
معانی دیگر: (کالبد شناسی) حلزون گوش، پیچال، پلکان پرپیچ وخم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: cochleae
مشتقات: cochlear (adj.)
• : تعریف: a spiral tube in the inner ear of most mammals, containing the endings of nerves that register sound in the brain.

جمله های نمونه

1. aqueduct of cochlea
گذرگاه حلزونی

2. The word cochlea reflects their resemblance to snail shells.
[ترجمه گوگل]کلمه حلزون شباهت آنها به صدف حلزون را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]کلمه حلزون گوش، شباهت آن ها به صدف حلزون را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Then whether injuried hair cells of cochlea have the ability to repair needs to study.
[ترجمه گوگل]سپس باید بررسی شود که آیا سلول های مویی آسیب دیده حلزون گوش توانایی ترمیم دارند یا خیر
[ترجمه ترگمان]سپس این که آیا سلول های مویی injuried می توانند نیاز به تعمیر داشته باشند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. CONCLUSION EOAE can access the function of cochlea(outer hair cells)of AN patients. Phenomenon of dissection ear was found in some AN patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری EOAE می‌تواند به عملکرد حلزون (سلول‌های موی بیرونی) بیماران مبتلا به AN دسترسی داشته باشد پدیده تشریح گوش در برخی از بیماران AN مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری EOAE می توانند به عملکرد حلزون گوش (سلول های موی بیرونی)یک بیمار دسترسی داشته باشند در برخی از بیماران، پدیده بریدن گوش مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cochlea is spiral - shaped part of the inner ear.
[ترجمه گوگل]حلزون گوش بخشی مارپیچی شکل از گوش داخلی است
[ترجمه ترگمان]cochlea بخشی از گوش داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We hear when the cochlea, in the inner ear, stimulates the auditory nerve.
[ترجمه گوگل]زمانی می شنویم که حلزون گوش داخلی، عصب شنوایی را تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]ما هنگامی می شنویم که حلزون گوش در گوش داخلی، عصب شنوایی را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. BACKGROUND: Speech coding program of artificial cochlea in China is based on foreign language features. So its tone recognition is not favorable.
[ترجمه گوگل]پس زمینه: برنامه کدگذاری گفتار حلزون مصنوعی در چین بر اساس ویژگی های زبان خارجی است بنابراین تشخیص لحن آن مطلوب نیست
[ترجمه ترگمان]سابقه: برنامه کد گذاری گفتار از حلزون گوش مصنوعی در چین بر پایه ویژگی های زبان های خارجی است بنابراین تشخیص لحن آن مطلوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To investigate the cochlea toxicity radix panacis quinquefolii by animal experiment.
[ترجمه گوگل]هدف برای بررسی سمیت حلزون گوش ریشه panacis quinquefolii با آزمایش حیوانی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد سمیت cochlea (panacis quinquefolii)از طریق آزمایش بر روی حیوانات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cochlea implant is successfully implanted in 37 cases of 228 deaf - mute infants tested with the device.
[ترجمه گوگل]کاشت حلزون حلزون در 37 مورد از 228 نوزاد کر و لال که با این دستگاه آزمایش شده بودند، با موفقیت کاشته شد
[ترجمه ترگمان]ایمپلنت cochlea با موفقیت در ۳۷ مورد از ۲۲۸ کودک ناشنوا و لال که با دستگاه آزمایش شده اند، به کار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Technique of mice Cochlea Corti 's organ external cultivation is a better way to study ototoxicity drugs.
[ترجمه گوگل]تکنیک کشت خارجی اندام کوچلا کورتی موش روش بهتری برای مطالعه داروهای سمیت گوش است
[ترجمه ترگمان]استفاده از تکنیک کشت خارجی اندام موش ها، روش بهتری برای مطالعه مواد مخدر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aim:To explore elementary character of micro vasomotion in cochlea and the effect of endothelium derived relaxing factor(EDRF/NO) on micro vasomotion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی خصوصیات اولیه میکرووازوموشن در حلزون و تأثیر فاکتور آرامش‌دهنده مشتق از اندوتلیوم (EDRF/NO) بر حرکت میکرووازوموشن
[ترجمه ترگمان]هدف: برای کشف ویژگی های اولیه میکرو vasomotion در حلزون گوش و اثر اندوتلیوم (NO \/ NO)در میکرو vasomotion استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then, whether mammalia animal cochlea hair cells possess regenerative ability after being destroyed is disputed.
[ترجمه گوگل]سپس، اینکه آیا سلول‌های موی حلزون گوش پستانداران پس از از بین رفتن توانایی بازسازی دارند یا خیر، مورد بحث است
[ترجمه ترگمان]سپس، چه سلول های مویی cochlea حیوانی دارای توانایی احیا کننده بعد از نابود شدن هستند، مورد مناقشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods Cochlea stria was separated by micrergy from guinea pigs and the stria tissue nubbles were cultured in vitro.
[ترجمه گوگل]استریا MethodsCochlea توسط micrergy از خوکچه هندی جدا شد و نوک بافت استریا در شرایط آزمایشگاهی کشت داده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها cochlea stria با micrergy از pigs هندی و the بافت stria در آزمایشگاه از هم جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aim To investigate whether Antioxidant N-L-acetylcysteine (NAC) can protect the cochlea from impulse noise trauma.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اینکه آیا آنتی اکسیدان N-L-استیل سیستئین (NAC) می تواند از حلزون گوش در برابر ضربه ناشی از نویز محافظت کند یا خیر
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی این که آیا Antioxidant N - L - acetylcysteine (NAC)می تواند از حلزون گوش در برابر آسیب ناشی از ضربه روحی محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The effects of streptomycin on ionic currents in outer hair cells isolated from the cochlea of guinea pig were investigated using a whole-cell recording patch-clamp technique.
[ترجمه گوگل]اثرات استرپتومایسین بر جریان‌های یونی در سلول‌های موی بیرونی جدا شده از حلزون گوش خوکچه هندی با استفاده از یک تکنیک ثبت کل سلولی پچ گیره بررسی شد
[ترجمه ترگمان]اثرات of بر جریان های یونی در سلول های مو بیرونی، جدا از حلزون گوش خوک هندی، با استفاده از یک تکنیک ضبط یک سلول کامل مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیچ و خم (اسم)
turn, bight, maze, cochlea, crankle, tortuosity, ruga

حلزون گوش (اسم)
cochlea

صدف گوش (اسم)
cochlea

تخصصی

[علوم دامی] گوش درونی
[روانپزشکی] حلزون گوش، مجرای مارپیچی که شبیه دیواره داخلی حلزون است و در قسمت قدامی لابیرنت استخوانی گوش قرار دارد.

انگلیسی به انگلیسی

• coiled structure in the inner ear

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : cochlea ✅ تلفظ واژه: KOK - lē - a ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: حلزون: قسمت مارپیچ گوش داخلی ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : cochle/o
[پزشکی] حلزون: قسمت مارپیچ گوش داخلی
پیچال ( پیچ ال ) بدلیل چم/معنایی که داره بهتره در جاهای دیگه از آن استفاده بشه . من واژه حلزونال ( حلزون ال ) رو پیشنهاد می کنم.
حلزونی گوش

بپرس