coccyx

/ˈkɑːksɪks//ˈkɒksɪks/

معنی: عظم عصعص
معانی دیگر: (کالبد شناسی) دنبالچه، دنبلیچه، عصعص، دمغازه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: coccyges
مشتقات: coccygeal (adj.)
• : تعریف: the small triangular bone at the lower end of the spinal column, consisting of several fused vertebrae.

جمله های نمونه

1. Pain like this after a fall on the coccyx.
[ترجمه گوگل]چنین درد پس از افتادن روی دنبالچه
[ترجمه ترگمان]درد مثل این بعد از افتادن ستون فقرات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The histopathologic picture of the nodule over the coccyx showed numerous xanthoma cells and some fibroblastic proliferations.
[ترجمه گوگل]تصویر هیستوپاتولوژیک ندول روی دنبالچه سلول‌های زانتومای متعدد و تکثیر فیبروبلاستیک را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]تصویر histopathologic از گره بالای the، سلول های xanthoma متعدد و برخی از fibroblastic proliferations را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The coccyx is a small bone at the base of the spine.
[ترجمه گوگل]دنبالچه استخوان کوچکی در پایه ستون فقرات است
[ترجمه ترگمان]The استخوان کوچکی در پایه ستون فقرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The coccyx is the remnant of what was once a human tail.
[ترجمه گوگل]دنبالچه بقایای چیزی است که زمانی دم انسان بوده است
[ترجمه ترگمان]ستون فقرات هنوز بقایای انسانی بود که زمانی یک دم انسانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Flex low back so coccyx moves up toward ceiling.
[ترجمه گوگل]کمر را خم کنید تا دنبالچه به سمت سقف حرکت کند
[ترجمه ترگمان]دوباره خم می شود، به طوری که coccyx به سوی سقف حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Your Qi hibernates in coccyx for long time. I arouse it by proper notes.
[ترجمه گوگل]Qi شما برای مدت طولانی در دنبالچه در خواب زمستانی است من آن را با یادداشت های مناسب بیدار می کنم
[ترجمه ترگمان]استخوان های \"Qi\" تو ستون فقرات مدت زیادی در ستون فقرات هستند با یادداشت های مناسب آن را بیدار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And coccyx has a pointed state protuberant how be to return a responsibility?
[ترجمه گوگل]و دنبالچه یک حالت برجسته دارد چگونه می توان مسئولیت را برگرداند؟
[ترجمه ترگمان]و \"coccyx\" در مورد این که چگونه باید یک مسئولیت را بر عهده داشته باشد، نقش ایفا می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. of or relating to or near the coccyx.
[ترجمه گوگل]مربوط به دنبالچه یا نزدیک آن
[ترجمه ترگمان]یا مربوط به یا مربوط به the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And coccyx has a pointed state protuberant how be to a responsibility?
[ترجمه گوگل]و دنبالچه دارای یک حالت برآمدگی نوک تیز است
[ترجمه ترگمان]و coccyx حاکی از آن است که چگونه باید مسئولیت یک مسئولیت را به عهده داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The coccyx also supports the position of the anus.
[ترجمه گوگل]دنبالچه همچنین از موقعیت مقعد پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]coccyx همچنین از موقعیت مقعد (مقعد)حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These patients should be few sitting on the pillow or other support the thing on, lest increase the pressure, aggravate symptoms coccyx.
[ترجمه گوگل]این بیماران باید کمی روی بالش بنشینند و یا از چیز دیگری حمایت کنند، مبادا با افزایش فشار، علائم دنبالچه را تشدید کنند
[ترجمه ترگمان]این بیماران باید کمی روی بالش بنشینند و یا دیگر از آن حمایت کنند، تا این که فشار را افزایش دهند، علائم را بدتر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You notice a male Fashion Editor wearing leg warmers over his black Superfines and you don't fall off her seat and laugh as hard that you break your coccyx.
[ترجمه گوگل]متوجه می‌شوید که یک ویرایشگر مد مرد که گرم‌کننده‌های پا را روی Superfines مشکی‌اش پوشیده است، از صندلی او نمی‌افتید و آنقدر نمی‌خندید که دنبالچه خود را می‌شکنید
[ترجمه ترگمان]تو توجه می کنی که ویراستار مجله مد روز روی لباس سیاه او پا بر پا کرده و تو هم از روی صندلی اش بلند نیستی و به همان اندازه که ستون فقرات خود را می شکنی، می خندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, there have been numerous case studies of human children being born with an extended coccyx—a tail—that was removed without incident.
[ترجمه گوگل]با این حال، مطالعات موردی متعددی در مورد کودکانی که با دنبالچه‌ای کشیده (دم) متولد شده‌اند، انجام شده است که بدون هیچ حادثه‌ای برداشته شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، مطالعات موردی بیشماری در مورد کودکانی که با یک دنباله extended گسترش یافته به دنیا آمده اند وجود داشته است - که بدون حادثه از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One striking example of an atavism is the human coccyx, or tailbone, which is a relic of the mammalian tail.
[ترجمه گوگل]یکی از نمونه‌های بارز آتاویسم، دنبالچه انسان یا دنبالچه است که یادگاری از دم پستانداران است
[ترجمه ترگمان]یک نمونه برجسته از an، coccyx انسان یا tailbone است که یادگار دم پستاندار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عظم عصعص (اسم)
coccyx

تخصصی

[بهداشت] استخوان دنبالچه

انگلیسی به انگلیسی

• small triangular bone at the base of the spinal column (anatomy)
the coccyx is the small triangular bone at the lower end of the spine in human beings and some apes.

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : coccyx ✅ تلفظ واژه: KOK - siks ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: ( استخوان ) دنبالچه: استخوان انتهایی ستون مهره ها ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : coccy/o, coccyg/o
[پزشکی] ( استخوان ) دنبالچه: استخوان انتهایی ستون مهره ها
tailbone / coccyx = دنبالچه
coccyx
نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت بدن انسان به انگلیسی:
✅️ skull / cranium = جمجمه 💀
✅️ cheekbone = استخوان گونه
✅️ jawbone / mandible = استخوان فک
✅️ ribcage = قفسه سینه
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ collarbone / clavicle = ترقوه، استخوان چنبر
✅️ shoulder blade / scapula = استخوان شانه، استخوان کتف
✅️ breastbone / sternum = استخوان جناغ سینه
✅️ humerus = استخوان بازو
❗️جمع: hemeri ( هیومِرای )
✅️ rib = دنده
✅️ vertebra = مهره ی ستون فقرات
❗️جمع: vertebrae ( وِرتِبریی )
✅️ spine / backbone = ستون فقرات
✅️ ulna = استخوان زند زیرین
✅️ radius = استخوان زند زِبَرین
✅️ pelvis = لگن، لگن خاصره
✅️ hip bone = استخوان خاصره
✅️ tailbone / coccyx = دنبالچه
✅️ thigh bone / femur = استخوان ران
✅ cartilage = غضروف
✅ tibia / shin bone = استخوان درشت نی
✅ fibula = استخوان نازک نی

بپرس