cocaine addict

جمله های نمونه

1. That young man is a cocaine addict.
[ترجمه گوگل]آن مرد جوان معتاد به کوکائین است
[ترجمه ترگمان]آن مرد جوان یک معتاد به کوکائین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cocaine addicts get specialized support from knowledgeable staff.
[ترجمه گوگل]معتادان به کوکائین از پشتیبانی تخصصی کارکنان آگاه برخوردار می شوند
[ترجمه ترگمان]معتادان کوکائین از کارکنان آگاه پشتیبانی تخصصی می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's a cocaine addict, and recently his behaviour has deteriorated rapidly.
[ترجمه گوگل]او یک معتاد به کوکائین است و اخیراً رفتارش به سرعت بدتر شده است
[ترجمه ترگمان]او یک معتاد به کوکائین است و اخیرا رفتارش به سرعت وخیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rank, a cocaine addict, commits suicide, but his followers continue his work.
[ترجمه گوگل]رانک، یک معتاد به کوکائین، خودکشی می کند، اما پیروانش به کار او ادامه می دهند
[ترجمه ترگمان]رتبه، یک معتاد به کوکائین، خودکشی می کند، اما پیروان او کارش را ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a former heroin and cocaine addict, I know that experience all too well.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک معتاد سابق به هروئین و کوکائین، این تجربه را به خوبی می دانم
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک معتاد سابق و معتاد به کوکائین، من می دانم که این تجربه بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Take Millie who was a stone cold neglectful cocaine addict when her child was an infant and who, against all odds, turned her life around and got clean and has been a great mom to her four kids since.
[ترجمه گوگل]میلی را در نظر بگیرید که زمانی که فرزندش شیرخوار بود، معتاد کوکائین بی‌توجهی بود و بر خلاف همه شانس‌ها، زندگی‌اش را تغییر داد و پاک شد و از آن زمان برای چهار فرزندش مادر بزرگی بوده است
[ترجمه ترگمان]مینی را در نظر بگیرید که زمانی که بچه اش یک نوزاد بود و با تمام احتمالات زندگی اش را عوض کرده بود، زندگی اش را عوض کرده و مادر بزرگ چهار فرزند او بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Let's look at a hypothetical situation in which Carol, a recovering cocaine addict, gets invited to a party.
[ترجمه گوگل]بیایید به یک موقعیت فرضی نگاه کنیم که در آن کارول، یک معتاد به کوکائین در حال بهبودی، به یک مهمانی دعوت می شود
[ترجمه ترگمان]بیایید به یک وضعیت فرضی نگاه کنیم که در آن کارول، معتاد به کوکائین، به مهمانی دعوت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Forgot this One, George W. Bush fell off a Segway and Chocked on a Pretzel and was a Cocaine addict.
[ترجمه گوگل]این یکی را فراموش کرده بود، جورج دبلیو بوش از سگوی افتاد و به یک چوب شور افتاد و یک معتاد به کوکائین بود
[ترجمه ترگمان]یادم آمد این یکی، جورج دبلیو بوش در یک pretzel سقوط کرد و یک معتاد به کوکائین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One unnamed American college student told of their overwhelming cravings, which they confessed was similar to “itching like a crackhead (crack cocaine addict)”.
[ترجمه گوگل]یکی از دانشجویان کالج آمریکایی که نامش فاش نشده است از هوس شدید آنها گفت، که آنها اعتراف کردند که شبیه "خارش مانند یک سر کراک (معتاد به کراک)" است
[ترجمه ترگمان]یکی از دانشجویان کالج آمریکایی که نامش ذکر نشده است، از نیاز شدید خود که به آن اعتراف کرده اند شبیه به \"خارش مثل داروی اعتیاد به کوکائین\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who feels a compulsive need to use cocaine

پیشنهاد کاربران

بپرس