cobwebs

جمله های نمونه

1. blow (or clear) the cobwebs away
(در مورد انسان) سر حال آوردن،(در مورد موتور و غیره) روان کردن

2. behind the desk, one could see a few dust-covered cobwebs
پشت میز چند تار عنکبوت پوشیده از گرد و غبار به چشم می خورد.

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) confusion, lack of order

پیشنهاد کاربران

بپرس