cobwebbed

/ˈkɒbwebd//ˈkɒbwebd/

تارعنکبوت دار

جمله های نمونه

1. the window was cobwebbed with ropes
پنجره را با شبکه ای از طناب پوشانده بودند.

2. Laws are like cobwebs, which may catches small flies, but let wasps and horns break through.
[ترجمه گوگل]قوانین مانند تار عنکبوت هستند که ممکن است مگس های کوچک را بگیرند، اما اجازه می دهند زنبورها و شاخ ها از بین بروند
[ترجمه ترگمان]قوانین مثل تار عنکبوت هستند، که ممکن است مگس های کوچک را جذب کند، اما اجازه دهید که زنبورها و شاخ ها از هم جدا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The furniture was covered in dust and cobwebs.
[ترجمه گوگل]مبلمان پوشیده از گرد و غبار و تار عنکبوت بود
[ترجمه ترگمان]اثاثیه آن پوشیده از گرد و غبار و تار عنکبوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Under the coating of dust and cobwebs, he discovered a fine French Louis XVI clock.
[ترجمه گوگل]او در زیر پوشش غبار و تار عنکبوت، یک ساعت فرانسوی لویی شانزدهم زیبا را کشف کرد
[ترجمه ترگمان]زیر پوشش گرد و غبار و تار عنکبوت، ساعت لویی شانزدهم فرانسه را کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He brushed a cobweb out of his hair.
[ترجمه گوگل]تار عنکبوت را از موهایش بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]تار عنکبوتی را از موهایش پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spiders cobwebbed the cellar.
[ترجمه گوگل]عنکبوت ها زیرزمین را تار عنکبوت کشیدند
[ترجمه ترگمان]عنکبوت زیر زمین تار عنکبوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thick cobwebs hung in the dusty corners.
[ترجمه گوگل]تار عنکبوت های ضخیم در گوشه های غبار آلود آویزان بود
[ترجمه ترگمان]عنکبوت های کلفت و ضخیمی از گرد و غبار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A brisk walk should blow the cobwebs away.
[ترجمه گوگل]یک پیاده روی سریع باید تار عنکبوت را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]راه رفتن باید تار عنکبوت را پاک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A brisk walk will soon blow the cobwebs away.
[ترجمه گوگل]یک پیاده روی سریع به زودی تار عنکبوت را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]پیاده روی خیلی زود تاره ای عنکبوت را محو خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The night had strewn a carpet of dew-beaded cobwebs across the lawn and mist was rising from the river.
[ترجمه گوگل]شب فرشی از تار عنکبوت های شبنم دار را در سراسر چمن پخش کرده بود و مه از رودخانه بلند می شد
[ترجمه ترگمان]شب بر روی چمن پوشیده شده بود و مه بر روی چمن ها جریان داشت و مه از رودخانه بلند می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are enough teachers who sleepwalk through their profession, mindsets clogged with cobwebs.
[ترجمه گوگل]به قدر کافی معلمان وجود دارند که حرفه خود را در خواب راه می اندازند، ذهنیت هایی که با تار عنکبوت مسدود شده اند
[ترجمه ترگمان]معلمان کافی وجود دارند که از حرفه خود منحرف می شوند، mindsets که با تار عنکبوت مسدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. From a decade of cobwebs and dyed glass she felt old leaf-like hands reach out and brush her.
[ترجمه گوگل]از یک دهه تار عنکبوت و شیشه های رنگ شده، او احساس کرد که دست های کهنه برگ مانند دراز شده و او را مسواک می زند
[ترجمه ترگمان]از یک دهه پر از تار عنکبوت و شیشه رنگ شده، احساس کرد که برگ قدیمی برگ مانند دست دراز می کند و او را نوازش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Laws are like cobwebs, which may catch small flies, but let wasps and hornets break through. Jonathan Swift
[ترجمه گوگل]قوانین مانند تار عنکبوت هستند که ممکن است مگس های کوچکی را بگیرند، اما اجازه می دهند زنبورها و هورنت ها از بین بروند جاناتان سویفت
[ترجمه ترگمان]قوانین مثل تار عنکبوت هستند، که ممکن است مگس های کوچک را بگیرند، اما به زنبورها و زنبوره ای hornets اجازه عبور می دهند جاناتان سوییفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mungo noticed a red admiral caught in cobwebs on the window overlooking the green.
[ترجمه گوگل]مونگو متوجه یک دریاسالار قرمز رنگ شد که در تار عنکبوت روی پنجره مشرف به سبزه گیر کرده بود
[ترجمه ترگمان]Mungo متوجه یک دریاسالار قرمز شد که در تار عنکبوت های آبی رنگی قرار داشت که به رنگ سبز مشرف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• resembling the web spun by a spider; covered with spider webs
something that is cobwebbed is covered with cobwebs.

پیشنهاد کاربران

بپرس