cobbled

/ˈkɑːbl̩//ˈkɒbl̩/

سنگ فرش، سنگ فرش کردن، پینه دوزی

جمله های نمونه

1. a cobbled street
خیابان سنگفرش (شده)

2. tanks clanked through cobbled streets
تانک ها تلق تلق کنان از خیابان های سنگفرش شده رد می شدند.

3. The group had cobbled together a few decent songs.
[ترجمه گوگل]این گروه چند آهنگ خوب را با هم ساخته بودند
[ترجمه ترگمان]این گروه چند تا آهنگ درست و حسابی جمع کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The diplomats cobbled an agreement together.
[ترجمه گوگل]دیپلمات ها با هم توافق کردند
[ترجمه ترگمان]دیپلمات ها با هم موافقت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With its narrow cobbled streets and gabled houses, Brugge must be one of the most beautiful cities in Europe.
[ترجمه گوگل]بروژ با خیابان های باریک سنگفرش شده و خانه های شیروانی خود یکی از زیباترین شهرهای اروپاست
[ترجمه ترگمان]بروگ با خیابان های باریک و باریک خود، باید یکی از زیباترین شهرهای اروپا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cottrell strode out across the cobbled courtyard.
[ترجمه گوگل]کاترل از حیاط سنگفرش شده بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]سپس با گام های بلند از محوطه سنگی بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She cobbled together a tent from a few pieces of string and a sheet.
[ترجمه گوگل]او از چند تکه ریسمان و یک ملحفه چادر را سنگفرش کرد
[ترجمه ترگمان]او یک چادر را از چند تکه نخ و یک ملافه جمع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The place is a cobbled triangle.
[ترجمه گوگل]محل یک مثلث سنگفرش شده است
[ترجمه ترگمان]این مکان یک مثلث cobbled است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The student cobbled together an essay in half an hour.
[ترجمه گوگل]دانش آموز در نیم ساعت یک انشا را با هم ساخت
[ترجمه ترگمان]محصل در عرض نیم ساعت یک مقاله به هم ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The government seems to have cobbled together these proposals.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد دولت این پیشنهادها را با هم ترکیب کرده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که دولت این پیشنهادها را به هم زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She cobbled together an essay in half an hour.
[ترجمه گوگل]او یک انشا را در نیم ساعت گرد هم آورد
[ترجمه ترگمان]در عرض نیم ساعت یک مقاله به هم ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They walked through the arch and into the cobbled courtyard.
[ترجمه گوگل]از طاق عبور کردند و وارد حیاط سنگفرش شدند
[ترجمه ترگمان]از تاق دروازه گذشتند و وارد حیاط سنگی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The reforms have been very hastily cobbled together.
[ترجمه گوگل]اصلاحات بسیار عجولانه به هم پیوسته اند
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات به سرعت با هم ادغام شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She followed Will along the mean cobbled streets until he paused alongside a narrow alley.
[ترجمه گوگل]او ویل را در امتداد خیابان‌های سنگ‌فرش شده دنبال کرد تا اینکه در کنار کوچه‌ای باریک مکث کرد
[ترجمه ترگمان]به دنبال ویل در خیابان های پر پیچ وخم پیش می رفت تا آن که در کنار یک کوچه باریک توقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There was a wide, cobbled enclosure, flanked on all sides by sagging black buildings.
[ترجمه گوگل]محوطه ای وسیع و سنگفرش شده وجود داشت که از هر طرف با ساختمان های سیاه و آویزان احاطه شده بود
[ترجمه ترگمان]محوطه پر از سنگ فرش شده بود که در همه طرف در کنار ساختمان های سیاه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• paved with cobblestones; with cobblestones
a cobbled street has a surface made of cobblestones.

پیشنهاد کاربران

مثال:
I was walking along Amsterdam's narrow cobbled streets
من در خیابانهای باریک و سنگفرش شدة آمستردام قدم می زدم.
سنگ فرش شده

بپرس