coat hanger

/koʊtˈhæŋər//kəʊtˈhæŋə/

معنی: جالباسی، جا رختی
معانی دیگر: جالباسی رخت اویز، چوب رخت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a piece of wire or other material shaped for hanging a piece of clothing and suspending it, as from a rod or hook.

جمله های نمونه

1. Foam padding, often used on coat hangers, is not ideal.
[ترجمه گوگل]روکش فوم که اغلب در رخت آویز استفاده می شود، ایده آل نیست
[ترجمه ترگمان]padding فوم که اغلب بر روی چوب لباسی به کار می رود، ایده آل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The vibrations you heard traveled through the metal coat hanger, then through the string and the pencils to your ear drum.
[ترجمه گوگل]ارتعاشاتی که شنیدید از رخت آویز فلزی عبور کرد، سپس از طریق نخ و مداد به طبل گوش شما رسید
[ترجمه ترگمان]ارتعاشات از طریق شمشیر فلزی به گوش می رسید، سپس از طریق نخ و مداد به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I can open this. Anybody got a coat hanger?
[ترجمه گوگل]من می توانم این را باز کنم کسی رخت آویز گرفته است؟
[ترجمه ترگمان] میتونم بازش کنم کسی یه چوب لباسی داشته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Locals have named the Sydney Harbor Bridge the "coat hanger" because of its arched shape.
[ترجمه گوگل]مردم محلی پل بندرگاه سیدنی را به دلیل شکل کمانی آن، «آویز پالتو» نامیده اند
[ترجمه ترگمان]افراد محلی به خاطر شکل هلالی خود، پل بندرگاه سیدنی را بر روی \"hanger کت\" نامیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I made a hook a wire coat hanger and carefully fastened it to a weighted line.
[ترجمه گوگل]من یک قلاب یک رخت آویز سیمی درست کردم و با احتیاط آن را روی یک خط وزنی محکم کردم
[ترجمه ترگمان]من یک چوب لباسی کردم و با دقت آن را به یک خط سنگین بستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The utility model designs a double-hook fall-off preventing coat hanger.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی یک رخت آویز با قلاب دوبل طراحی می کند که از افتادن آن جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی طرحی را برای جلوگیری از استفاده از شمشیر طراحی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I had to poke her with a coat hanger to get her to come out!
[ترجمه گوگل]مجبور شدم با چوب لباسی بهش بکوبم تا بیاد بیرون!
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم با یه چوب لباسی سیخونک بزنم که بیاد بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had used a coat hanger to break a seal on the catch.
[ترجمه گوگل]او از رخت آویز برای شکستن مهر و موم روی صید استفاده کرده بود
[ترجمه ترگمان]از یک چوب لباسی برای شکستن مهر استفاده کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Put your clothes on the coat hanger.
[ترجمه گوگل]لباس هایتان را روی رخت آویز بگذارید
[ترجمه ترگمان] لباسات رو بذار روی چوب لباسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I rigged up a temporary radio aerial from a coat hanger.
[ترجمه گوگل]من یک آنتن رادیویی موقت از رخت آویز برداشتم
[ترجمه ترگمان] یه آنتن رادیویی موقتی از یه چوب لباسی فرود آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Application Tell the students that chimes can be made by using a metal spoon instead of a coat hanger.
[ترجمه گوگل]کاربرد به دانش‌آموزان بگویید که زنگ‌های زنگ را می‌توان با استفاده از قاشق فلزی به جای رخت آویز درست کرد
[ترجمه ترگمان]برنامه به دانش آموزان بگویید که می توان از استفاده از یک قاشق فلزی به جای شمشیر استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yeah, that's what I think I saw, although it could've just as easily been a coat hanger or an ice pick or a broken pencil.
[ترجمه گوگل]بله، این چیزی است که فکر می‌کنم دیدم، اگرچه به همین راحتی می‌توانست یک رخت آویز یا یک چوب یخ یا یک مداد شکسته باشد
[ترجمه ترگمان]بله، این همان چیزی است که فکر می کنم، با این که به راحتی می توانست یک چوب لباسی یا یک مداد شکسته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We never met a problem we couldn't solve with some duct tape, a jury-rigged coat hanger, and a pinch of code.
[ترجمه گوگل]ما هرگز به مشکلی برخورد نکردیم که نتوانیم با مقداری نوار چسب، یک رخت آویز ساخته شده توسط هیئت منصفه و مقداری کد حل کنیم
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت با مشکلی مواجه نشده بودیم که نتونستیم با یک نوار چسب، یک چوب لباسی و یک کد رمز را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wife: They're over there in the dresser. And your shirt is on a coat hanger.
[ترجمه گوگل]زن: اونا اونجا تو کمد هستن و پیراهن شما روی یک رخت آویز است
[ترجمه ترگمان]آن ها آنجا در کمد قرار دارند و لباست هم روی یه چوب لباسی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جالباسی (اسم)
portmanteau, coat hanger

جا رختی (اسم)
hanger, portmanteau, wardrobe, coat hanger, costumier

انگلیسی به انگلیسی

• a coat hanger is a curved piece of wood, metal, or plastic for hanging clothes on.

پیشنهاد کاربران

noun - countable :
hanger
رخت آویز
چوب لباسی
جا لباسی
به عنوان مثال:
Application Tell the students that chimes can be made by using a metal spoon instead of a coat hanger
coat hangercoat hangercoat hanger
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/coat-hanger
I rigged up a temporary radio aerial from a coat hanger
از یه جالباسی یه آنتن ( هوایی ) رادیو سرهم کردن/سریع و موقتادرست کردن

بپرس