coalescence

/ˌkoʊəˈlesəns//ˌkəʊəˈlesəns/

معنی: انعقاد، بهم امیختگی
معانی دیگر: بهم امیختگی، انعقاد

جمله های نمونه

1. the coalescence of various ethnic groups
یکپارچگی (یا ادغام یا هم آمیخت) گروه های نژادی مختلف

2. The electricity, rheology and coalescence kinetics of oral harmine emulsion were determined by electrophoresis, viscometry and conductometry respectively.
[ترجمه گوگل]الکتریسیته، رئولوژی و سینتیک ادغام امولسیون هارمین خوراکی به ترتیب با الکتروفورز، ویسکومتری و هدایت سنجی تعیین شد
[ترجمه ترگمان]جریان الکتریسیته، rheology و سینتیک of دهانی به ترتیب با با الکتروفورز، viscometry و conductometry تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bubble coalescence time is an important parameter in the study of coalescence behavior.
[ترجمه گوگل]زمان ادغام حباب یک پارامتر مهم در مطالعه رفتار ادغام است
[ترجمه ترگمان]زمان coalescence حباب یک پارامتر مهم در مطالعه رفتار coalescence است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The microcosmic mechanism of emulsion coalescence affected by polymer al 8 o discussed.
[ترجمه گوگل]مکانیسم کوچک کیهانی ادغام امولسیون تحت تأثیر پلیمر al 8 o مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مکانیسم microcosmic امولسیون تحت تاثیر پلیمر ۸ قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At the next stage, called coalescence beyond thought, objects cease to be colored by memory; nowformless, only their essential nature shines forth.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعدی، که ادغام فراتر از فکر نامیده می شود، اشیا با حافظه رنگ نمی گیرند اکنون بدون شکل، فقط ماهیت اساسی آنها می درخشد
[ترجمه ترگمان]در مرحله بعدی، به نام coalescence فراتر از تفکر، اشیا از حافظه رها می شوند؛ nowformless، تنها ماهیت اصلی آن ها می درخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The particles are preferably prepared by the limited coalescence polymerization technique.
[ترجمه گوگل]ذرات ترجیحاً با روش پلیمریزاسیون ادغام محدود تهیه می شوند
[ترجمه ترگمان]ذرات ترجیحا توسط تکنیک پلیمریزاسیون coalescence محدود آماده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Researching on the coalescence of droplets on the gradient surface energy by visualizing experiment, and the effect of droplets movement by the coalescence process would be analyzed.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد ادغام قطرات بر روی انرژی سطح گرادیان با تجسم آزمایش، و اثر حرکت قطرات توسط فرآیند ادغام تجزیه و تحلیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد the قطرات بر روی انرژی سطح گرادیان به وسیله تصویرسازی تجربه، و تاثیر حرکت قطرات با فرآیند coalescence آنالیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mechanism and reaction dynamics of coalescence were explored through the comparison experiment of oil removal performance of several coalescence fillers.
[ترجمه گوگل]مکانیسم و ​​دینامیک واکنش ادغام از طریق آزمایش مقایسه عملکرد حذف روغن چندین پرکننده ادغام مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مکانیسم و دینامیک واکنش of از طریق آزمایش مقایسه عملکرد حذف نفت چندین پر کننده coalescence بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The coalescence between short cracks leads to crack propagation and the crack path is predominantly transgranular.
[ترجمه گوگل]ادغام بین ترک های کوتاه منجر به انتشار ترک می شود و مسیر ترک عمدتاً ترانس دانه ای است
[ترجمه ترگمان]شکاف بین ترک های کم منجر به رشد ترک می شود و مسیر ترک عمدتا transgranular است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Secondly, the organic coalescence of the juristic attribute and the political attribute of constitution prejudication makes democracy tend towards the essential democracy from the formal democracy.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، ادغام ارگانیک صفت حقوقی و ویژگی سیاسی پیش داوری قانون اساسی باعث می شود که دموکراسی از دموکراسی رسمی به سمت دموکراسی اساسی گرایش پیدا کند
[ترجمه ترگمان]دوم، تجزیه و تحلیل ارگانیک مشخصه juristic و مشخصه سیاسی قانون اساسی prejudication باعث می شود دموکراسی به سمت دموکراسی اساسی از دموکراسی رسمی گرایش پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The phenomenon represented a sudden coalescence of intellectual or sensitive people with the lumpen elements.
[ترجمه گوگل]این پدیده نمایانگر ادغام ناگهانی افراد روشنفکر یا حساس با عناصر لومپن بود
[ترجمه ترگمان]این پدیده نشان دهنده ظهور ناگهانی افراد روشنفکر و یا حساس با عناصر lumpen بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The interaction between joints and the coalescence of joints are important problem for geotechnical engineering.
[ترجمه گوگل]اندرکنش بین اتصالات و ادغام اتصالات مشکل مهمی برای مهندسی ژئوتکنیک است
[ترجمه ترگمان]؟ برهمکنش میان مفاصل و اتصالات چسبی برای مهندسی ژیوتکنیک، از اهمیت ویژه ای برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The fat globule can take place partial coalescence over 60% only in whipping process, it made phase inversion of ropy whipped topping emulsions turn into stable solidity foam.
[ترجمه گوگل]گلبول چربی فقط در فرآیند شلاق می تواند ادغام جزئی را بیش از 60٪ انجام دهد، این باعث شد که وارونگی فاز امولسیون های روپینگ زده شده به فوم جامد پایدار تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]The های چاق می توانند فقط در فرآیند شلاق، coalescence جزیی را بیش از ۶۰ درصد به دست آورند، که وارونگی فازی را به هوا معلق کرده و به درون یک فوم استحکام پایدار تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The partial coalescence of fat in whipped dairy emulsions and the effects of whipping conditions, oil type and absorbed layer of fat on partial coalescence are introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ادغام جزئی چربی در امولسیون های لبنی زده شده و اثرات شرایط شلاق، نوع روغن و لایه چربی جذب شده بر ادغام جزئی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]The جزیی چربی در محصولات لبنی شلاق زده و اثرات شلاق زدن، نوع روغن و لایه جذب چربی در coalescence جزیی در این مقاله معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The phenomena of drops coalescence were studied in liquid - liquid circulating fluidized bed.
[ترجمه گوگل]پدیده ادغام قطرات در بستر سیال در گردش مایع - مایع مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]پدیده قطره قطره در بس تر سیال شده مایع - مایع مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انعقاد (اسم)
conclusion, ratification, coagulation, coalescence, gelation, ligation

بهم امیختگی (اسم)
coalescence

تخصصی

[شیمی] بهم پیوستگی، بهم امیختگى، انعقاد
[عمران و معماری] التصاق - پیوستن - ادغام
[نساجی] دو فازه شدن امولسیون
[پلیمر] بهم پیوستِ ذرات

انگلیسی به انگلیسی

• act or process of merging, uniting; growing together

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: The process of coming together to form one whole 🌐
🔍 مترادف: Union
✅ مثال: The coalescence of different ideas led to a groundbreaking solution.
coalescence: انطباق
in the coalescence: در انطباق
in the coalescence of these attitudes: در انطباق با این نگرش ها
امتزاج، آمیزش، هم آمیزی، ادغام، درهم آمیزی
[فلوتاسیون] الحاق ( دو یا چند حباب )
همدستی
هم پیمانی
ادغام
در مهندسی پلیمر یعنی تلفیق دوباره ی ذرات در محیط امولسیونی
aggregation
مهندسی شیمی - ائتلاف

در تحلیل مقابله ای به معنای "ادغام" است.

بپرس