1. Cities, if unrestricted, tend to coalesce into bigger and bigger conurbations.
[ترجمه گوگل]شهرها، اگر محدودیتی نداشته باشند، تمایل دارند که در شهرکهای بزرگتر و بزرگتر ادغام شوند
[ترجمه ترگمان]شهرها، اگر نامحدود باشند، تمایل دارند یکی بزرگ تر و بزرگ تر جمع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The view of party leader coalesce to form a coherent policy.
[ترجمه گوگل]دیدگاه رهبر حزب برای تشکیل یک سیاست منسجم متحد می شود
[ترجمه ترگمان]دیدگاه رهبر حزب متحد شدن برای تشکیل یک سیاست منسجم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Only as these islands coalesce is the full Madelung energy involved, producing the observed increase in adsorption heat with coverage.
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که این جزایر به هم می پیوندند، انرژی کامل مادلونگ درگیر می شود و افزایش مشاهده شده در گرمای جذب را با پوشش ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]تنها به عنوان یکی از این جزایر یکی شدن کامل انرژی مورد نظر است که افزایش مشاهده شده در گرمای جذب با پوشش را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Thus, the effect of socio-economic factors may coalesce with the effect of biological factors.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تأثیر عوامل اجتماعی-اقتصادی ممکن است با تأثیر عوامل بیولوژیکی ترکیب شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تاثیر عوامل اجتماعی - اقتصادی ممکن است با تاثیر عوامل بیولوژیکی یکی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The ingredients that were to coalesce into the new music were all there.
[ترجمه گوگل]عناصری که قرار بود در موسیقی جدید ادغام شوند، همه وجود داشتند
[ترجمه ترگمان]موادی که برای جمع شدن در موسیقی جدید جمع می شدند، همه جا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His disciples coalesce around him as he lurches towards the inevitable.
[ترجمه گوگل]شاگردانش در حالی که او به سوی امر اجتناب ناپذیر می رود، دور او جمع می شوند
[ترجمه ترگمان]وقتی به سوی اجتناب ناپذیر شدن می رود، disciples دور او جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They frequently coalesce into one another, and with the other primal images of desert and sea.
[ترجمه گوگل]آنها اغلب در یکدیگر و با دیگر تصاویر اولیه صحرا و دریا ترکیب می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب در یکدیگر متحد می شوند و با دیگر تصاویر اولیه بیابان ها و دریا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There they coalesce to form a single nucleus.
[ترجمه گوگل]در آنجا آنها به هم می پیوندند و یک هسته واحد را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]برای تشکیل یک هسته متحد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A few tried vainly to coalesce into a hardier entity.
[ترجمه گوگل]چند نفر بیهوده تلاش کردند تا در یک موجودیت سخت تر ادغام شوند
[ترجمه ترگمان]چند نفری سعی کردند یکی از آن ها را جمع و جور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Something could coalesce from the dictates of battlefield skirmishes.
[ترجمه گوگل]چیزی می تواند از دستورات درگیری های میدان جنگ ادغام شود
[ترجمه ترگمان]یه چیزی به جور در میاد که از قوانین مبارزات انتخاباتی مبارزه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Afterwards, coalesce into actions and plans.
[ترجمه گوگل]پس از آن، در اقدامات و برنامه ها متحد شوید
[ترجمه ترگمان]پس از آن، در فعالیت ها و برنامه های خود متحد می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And maybe, just maybe, that awareness could coalesce into a market force that rewards openness and accountability, and punishes arbitrary, high-handed behaviour.
[ترجمه گوگل]و شاید، فقط شاید، این آگاهی بتواند در یک نیروی بازار ادغام شود که به صراحت و مسئولیت پذیری پاداش می دهد و رفتار خودسرانه و بلندپایه را مجازات می کند
[ترجمه ترگمان]و شاید، شاید، آن آگاهی می تواند در یک نیروی بازار متحد شود که باز بودن و پاسخگویی پاداش می دهد، و رفتار مستبدانه و high را مجازات می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Gas bubbles coalesce to grow as they rise.
[ترجمه گوگل]حباب های گاز با بالا آمدن به هم می پیوندند تا رشد کنند
[ترجمه ترگمان]حباب های گاز در حال رشد برای رشد هستند و در حال افزایش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Operations to split and to coalesce chunks take time.
[ترجمه گوگل]عملیات تقسیم و ادغام تکه ها زمان می برد
[ترجمه ترگمان]عملیات تقسیم و متحد کردن قطعات متحد زمان می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید