1. coal dust
خاکه ی زغالسنگ
2. coal is a relatively inexpensive fuel
زغالسنگ سوخت نسبتا ارزانی است.
3. coal is freighted overland from kerman
زغال سنگ از راه خشکی از کرمان حمل می شود.
4. coal truck
واگن زغالسنگ
5. coal bin
زغالدان،سطل زغالسنگ
6. coal black
سیاه زغالی،سیاه سوخته،بسیار سیاه
7. coal face
(انگلیس - معدن) رگه ی زغالسنگ
8. a coal hopper
ظرف زغال سنگ
9. a coal mine
کان زغال سنگ
10. burning coal
زغال گرفته،زغال سوزان یا سرخ
11. fat coal
زغال سنگ چرب
12. the coal is glowing
زغال گرفته است (زغال سرخ شده است).
13. the coal mining industry
صنعت استخراج زغالسنگ
14. an active coal mine
معدن زغالسنگ دایر
15. nubbins of coal
آت و آشغال زغال سنگ
16. oil replaced coal as the major fuel
نفت به عنوان سوخت عمده جایگزین زغالسنگ شد.
17. to feed coal into the stove
زغال سنگ در بخاری گذاشتن
18. a lump of coal
یک کلوخه زغال سنگ
19. a truckload of coal
یک کامیون زغال سنگ
20. inexhaustible reserves of coal
ذخایر تمام نشدنی زغالسنگ
21. the output of coal
فرورد (تولید) زغال سنگ
22. the utility of coal as a household fuel
فایده ی زغال سنگ به عنوان سوخت منزل
23. to work a coal mine
از معدن زغال سنگ بهره برداری کردن
24. carry (or take) coal to newcastle
زیره به کرمان بردن
25. a bucket full of coal
یک سطل پر از زغالسنگ
26. a new method whereby coal can be turned into petroleum
روش جدیدی که می توان از طریق آن زغال سنگ را تبدیل به نفت کرد
27. a workable vein of coal
یک رگه ی زغالسنگ قابل استخراج
28. their main export is coal
صادرات عمده ی آنها زغال سنگ است.
29. we should mechanize our coal mines
ما باید کان های زغال سنگ خود را مکانیزه کنیم.
30. workers who toiled in coal mines from morning to evening
کارگرانی که در کان زغالسنگ صبح تا شب زحمت می کشیدند
31. anthracite is a vatriety of coal
آنتراسیت گونه ای زغالسنگ است.
32. miners were hewing out the coal
معدنچیان زغالسنگ را می کندند و بیرون می آوردند.
33. the fossils were embedded in coal
سنگواره ها در زغال سنگ جایگزین شده بودند.
34. the smudged faces of the coal miners
چهره های چرکین کارگران معدن زغال سنگ
35. we bought in lots of coal before the strike
قبل از اعتصاب مقدار زیادی زغالسنگ خریدیم.
36. we had to hump the coal to the top of the hill
باید زغال سنگ ها را تا بالای تپه برپشت خود حمل می کردیم.
37. a boat that can trail three coal barges across the persian gulf
یک کشتی که می تواند سه دوبه ی زغال سنگ را در راستای خلیج فارس یدک بکشد.
38. diamonds found on a bed of coal
الماس هایی که بر بستری (لایه ای) از زغال سنگ یافت می شود
39. the mine contains rich veins of coal
کان حاوی رگه های غنی زغالسنگ است.
40. they spent their youth slaving in coal mines
آنان جوانی خود را با جان کندن در معدن های زغال سنگ طی کردند.
41. to strike a rich vein of coal
یک رگه ی غنی زغال سنگ کشف کردن
42. we encourage factories to switch from coal to gas
ما کارخانه ها راتشویق می کنیم که به جای زغال سنگ گاز مصرف کند.
43. with a pair of tongs she put coal on the fire
با انبر زغال روی آتش گذاشت.