افتضاح کامل / گندکاری دسته جمعی / به هم ریختگی کامل ( ناشی از بی کفایتی یا اشتباهات متعدد ) - عبارت اسمی ( عامیانه، رکیک )
The entire operation was a complete cluster fuck from the start
وضعیت بسیار آشفته و بی نظم / هرج و مرج کامل - عبارت اسمی ( عامیانه، رکیک )
... [مشاهده متن کامل]
Organizing the festival turned into a total cluster fuck
شکست فاجعه بار / گندکاری مطلق - عبارت اسمی ( عامیانه، رکیک )
Poor planning resulted in a predictable cluster fuck
وضعیت بسیار آشفته و بی نظم / هرج و مرج کامل - عبارت اسمی ( عامیانه، رکیک )
... [مشاهده متن کامل]
شکست فاجعه بار / گندکاری مطلق - عبارت اسمی ( عامیانه، رکیک )