cloven

/ˈkloʊvn̩//ˈkləʊvn̩/

معنی: شکافته، شکاف دار
معانی دیگر: اسم مفعول فعل: cleave

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past participle of cleave
صفت ( adjective )
• : تعریف: being divided or split, as the hoof of a cow or goat.
مشابه: cleft

جمله های نمونه

1. having cloven hooves
(در جانوران سم دار) دارای سم شکافدار

2. The devil was painted with horns and cloven hooves.
[ترجمه گوگل]شیطان با شاخ و سم های شکافته رنگ شده بود
[ترجمه ترگمان]شیطان با شاخ و سم شکافته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His shoes were off and his cloven hooves showered sparks across the concrete floor.
[ترجمه گوگل]کفش‌هایش را درآورده بود و سم‌های شکافته‌اش جرقه‌هایی را روی زمین بتونی می‌بارید
[ترجمه ترگمان]کفش هایش خاموش بود و سم شکافته او جرقه های روی زمین سیمانی می پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When I spilled, she used to stamp her cloven hoof so daintily.
[ترجمه گوگل]وقتی من ریختم، او عادت داشت روی سم بریده شده اش آنقدر زیبا مهر بزند
[ترجمه ترگمان]وقتی من سرازیر شدم، سم سم شکافته او را خیلی با ظرافت نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Theirs are carefully placed slots made by cloven hooves, the ancient tread of wood-demons, Pan marks.
[ترجمه گوگل]شیارهای آنها با دقت قرار داده شده است که توسط سم های بریده شده، آج باستانی شیاطین چوبی، علائم پان ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]جای خود را با استفاده از سم شکافته و صدای قدم های باستانی از موجودات کهن - شیطان ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The traitor displayed his cloven foot before long.
[ترجمه گوگل]خائن دیری نپایید که پای شکافته خود را به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]خائن پیش از آن پا شکافته او را نمایان ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And there appeared unto them cloven tongues as of fire It'sat upon each of them.
[ترجمه گوگل]و زبانهای شکافته مانند آتش بر هر یک از آنها فرود آمد
[ترجمه ترگمان]و به نظر می رسید که به نظر آنان زبان شکافته بر هر یک از ایشان نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Blame my cloven hooves, If I sink what does it prove, I'll always be your prey.
[ترجمه گوگل]سم های شکافته ام را سرزنش کن، اگر غرق شوم چه چیزی را ثابت می کند، همیشه طعمه تو خواهم بود
[ترجمه ترگمان]سم شکافته مرا سرزنش کن، اگر غرق بشم چی ثابت می کنه، من همیشه طعمه تو خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The clear cloven Carrara mountains sent up their steadfast flame of marble summit into amber sky.
[ترجمه گوگل]کوه‌های شفاف کارارا شعله‌ی استوار خود از مرمر را به آسمان کهربایی می‌فرستند
[ترجمه ترگمان]کوه های کم ارتفاع کارارا شعله steadfast از سنگ مرمر را به آسمان کهربایی گسیل داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cloven hooves are sharp edged, elastic and concave.
[ترجمه گوگل]سم های شکاف دار لبه های تیز، الاستیک و مقعر هستند
[ترجمه ترگمان]سم ها تیز، لبه تیز، الاستیک و concave هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Quite early in life the pirate showed the cloven foot when he used to rob children of their toys.
[ترجمه گوگل]در اوایل زندگی، دزد دریایی زمانی که اسباب‌بازی‌های کودکان را می‌دزدید، پایش را نشان داد
[ترجمه ترگمان]در اوایل زندگی، دزدان دریایی، هنگامی که برای دزدیدن بچه ها از اسباب بازی استفاده می کرد، پای شکافته خود را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He finally betrayed his cloven foot.
[ترجمه گوگل]او بالاخره به پای شکافته اش خیانت کرد
[ترجمه ترگمان]بالاخره پای شکافته او را لو داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Foot - and - mouth disease affects animals cloven hooves, such as cattle, pigs, deer, goats and sheep.
[ترجمه گوگل]بیماری تب برفکی روی سم‌های بریده شده حیوانات مانند گاو، خوک، آهو، بز و گوسفند تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]بیماری پا و دهان بر حیوانات سم داری مثل گاو، خوک، گوزن، بز و گوسفند تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Foot and - mouth disease affects animals with cloven hooves, such as cattle, pigs, deer and sheep.
[ترجمه گوگل]بیماری تب برفکی حیواناتی را مبتلا می کند که سم تقسیم شده دارند، مانند گاو، خوک، آهو و گوسفند
[ترجمه ترگمان]بیماری های پا و دهان بر حیوانات با سم شکافته، مثل گاو، خوک، گوزن و گوسفند تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکافته (صفت)
bifid, cloven, forked, reft, laciniate, cut-in

شکاف دار (صفت)
crazy, cloven, cleft

انگلیسی به انگلیسی

• split, cleft
cloven is one of the past participle forms of cleave.

پیشنهاد کاربران

بپرس