cloudless

/ˈklaʊdləs//ˈklaʊdləs/

معنی: روشن، بی ابر
معانی دیگر: آفتابی، صاف

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of cloud.
متضاد: overcast

جمله های نمونه

1. the blue and cloudless empyrean
سپهر نیلگون و صاف

2. The sun shone brightly in a cloudless sky.
[ترجمه گوگل]خورشید در آسمانی بدون ابر می درخشید
[ترجمه ترگمان]خورشید در آسمان بی ابر می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The day dawned with a cloudless sky.
[ترجمه گوگل]روز با آسمانی بی ابر طلوع کرد
[ترجمه ترگمان]آسمان صاف و بی ابر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sky is quite blue and cloudless.
[ترجمه گوگل]آسمان کاملاً آبی و بدون ابر است
[ترجمه ترگمان]آسمان صاف و بی ابر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sun shone on for hours in a cloudless sky.
[ترجمه گوگل]خورشید ساعت ها در آسمان بی ابر می درخشید
[ترجمه ترگمان]خورشید ساعت ها در آسمان بی ابر می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For weeks we had cloudless blue skies.
[ترجمه گوگل]هفته ها آسمان آبی بدون ابر داشتیم
[ترجمه ترگمان]هفته ها آسمان آبی و بی ابر داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sky was a brilliant, cloudless blue.
[ترجمه گوگل]آسمان آبی درخشان و بی ابر بود
[ترجمه ترگمان]آسمان آبی و بی ابر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were swallows in the cloudless blue sky.
[ترجمه گوگل]پرستوهایی در آسمان آبی بی ابر بودند
[ترجمه ترگمان]پرستوها در آسمان آبی آسمانی فرو رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was a beautiful cloudless morning and the canopies of the plane trees were lush and transparently golden with sunlight.
[ترجمه گوگل]صبح زیبای بدون ابر بود و سایبان درختان چنار سرسبز و شفاف از نور خورشید طلایی شده بود
[ترجمه ترگمان]صبحی زیبا و بدون ابر بود و the درختان چنار بسیار شاداب و شفاف بودند و نور خورشید به روشنی می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sky above was darker blue, cloudless but for the usual storms that play about the snowy summit of Mount Olympus.
[ترجمه گوگل]آسمان بالا آبی تیره تر بود، بدون ابر اما برای طوفان های معمولی که در مورد قله برفی کوه المپ بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]آسمان بالای آن آبی تیره بود، بی ابر، اما برای طوفان های معمول که در مورد قله برفی کوه اورست بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Today she didn't even glance at the cloudless blue sky.
[ترجمه گوگل]امروز حتی به آسمان آبی بی ابر نگاه نکرد
[ترجمه ترگمان]امروز او حتی به آسمان آبی آسمانی نگاه نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even on a cloudless, sunny day, the late afternoon sunlight is much warmer in tone than it is at noon.
[ترجمه گوگل]حتی در یک روز بدون ابر و آفتابی، نور خورشید اواخر بعد از ظهر بسیار گرمتر از ظهر است
[ترجمه ترگمان]حتی در یک روز آفتابی، آفتابی اواخر بعد از ظهر، نور خورشید بعد از ظهر بسیار گرم تر از ظهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A blistering July sun, a cloudless blue sky and the wine-dark seas without even a ripple to show for themselves.
[ترجمه گوگل]یک خورشید تاول‌آمیز ژوئیه، یک آسمان آبی بدون ابر و دریاهای تاریک و بدون حتی موجی برای خودنمایی
[ترجمه ترگمان]یک خورشید گرم و آفتابی، یک آسمان آبی آسمانی و آب های تیره بی آن که حتی یک موج بر خود نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Moon in a cloudless blue sky is visible directly above the spacecraft.
[ترجمه گوگل]ماه در آسمان آبی بدون ابر مستقیماً بالای فضاپیما قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]ماه در یک آسمان آبی بدون ابر مستقیما بالای سفینه فضایی قابل رویت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. On a cloudless day you can see for miles.
[ترجمه گوگل]در یک روز بدون ابر می توانید کیلومترها را ببینید
[ترجمه ترگمان]در یک روز آفتابی می توانی مایل ها آن را ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روشن (صفت)
alight, light, bright, on, alive, clean, definite, explicit, express, unequivocal, shrill, vivid, set, transparent, intelligible, sunny, limpid, lucid, clean-cut, distinct, pellucid, clear-cut, cloudless, serene, diaphanous, eidetic, elucidated, fogless, luculent, legible, lightsome, nitid, perspicuous, transpicuous

بی ابر (صفت)
open, cloudless

انگلیسی به انگلیسی

• clear, without clouds
if the sky is cloudless, there are no clouds in it.

پیشنهاد کاربران

بدون ابر
مثال:
the day broke fair and cloudless
روز صاف و بدون ابر آغاز شد.
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مطلوب و دلپذیر:
✅ calm – very little wind
✅ clear – no clouds, rain, etc.
✅ clement – pleasant because it is neither very hot nor very cold
✅ cloudless – no clouds in the sky
...
[مشاهده متن کامل]

✅ equable – does not change very much
✅ fair – pleasant and not raining
✅ fine – sunny and not raining
✅ pleasant – dry and neither very hot nor very cold
✅ still – without wind
✅ temperate – a temperate climate or region is never extremely hot or extremely cold
✅ windless – without any wind
منبع: www. writerswrite. co. za

روشن، صاف، آفتابی
بدون ابر

بپرس