cloud nine

/ˈklaʊdˈnaɪn//klaʊdnaɪn/

(خودمانی) شاد و خرم، سر حال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a state of great happiness or bliss.

- Vacation time puts me on cloud nine.
[ترجمه گوگل] زمان تعطیلات مرا در ابر نهم قرار می دهد
[ترجمه ترگمان] زمان تعطیلات مرا در ابر نه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He was on cloud nine after winning the competition.
[ترجمه A.G] او بعد از برنده شدن در مسابقه در پوست خود نمیگنجید
|
[ترجمه گوگل]او پس از برنده شدن در رقابت روی ابر نهم بود
[ترجمه ترگمان]او نه بعد از برنده شدن در مسابقه، در حال ابری شدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When Michael was born I was on cloud nine.
[ترجمه Zahra.me] وقتی مایکل متولد شد من حال خوشی داشتم ( در آسمان هفتم بودم )
|
[ترجمه گوگل]وقتی مایکل به دنیا آمد من در ابر نهم بودم
[ترجمه ترگمان]وقتی مایکل متولد شد، من در ساعت نه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She has been on cloud nine since the magazine printed the story she wrote.
[ترجمه گوگل]او از زمانی که مجله داستانی را که نوشته بود چاپ کرد، در ابر نهم بوده است
[ترجمه ترگمان]او در ساعت نه از زمانی که مجله داستان را به چاپ رساند، ابری بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's been on cloud nine ever since she heard the news.
[ترجمه گوگل]او از زمانی که این خبر را شنید در ابر نهم بوده است
[ترجمه ترگمان]از آخرین باری که اخبار رو شنیده، اون روی ابر بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most notable were the razor-sharp bottleneck on Cloud Nine and the familar, sliding refrain of Something.
[ترجمه گوگل]قابل توجه‌ترین گلوگاه تیغ تیز در Cloud Nine و رفرین معروف و لغزنده Something بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر قابل توجه، bottleneck تیز تیغ روی ابر نه و the بود که از چیزی اجتناب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Adam was on cloud nine after the birth of his son.
[ترجمه گوگل]آدم پس از تولد پسرش در ابر نهم بود
[ترجمه ترگمان]ادم درست نه بعد از تولد پسرش در ابری به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We were on cloud nine when our team won the championship.
[ترجمه گوگل]زمانی که تیم ما قهرمان شد، روی ابر 9 بودیم
[ترجمه ترگمان]زمانی که تیم ما در مسابقات قهرمانی پیروز شد، ما در ۹ مه ابر داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was on cloud nine after his wife had the baby.
[ترجمه گوگل]او بعد از بچه دار شدن همسرش در ابر نهم بود
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه همسرش بچه رو بدنیا آورد اون روی ابر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was on cloud nine when her mother came out of the house with a broom.
[ترجمه گوگل]روی ابر نه بودم که مادرش با جارو از خانه بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]وقتی مادرش با یک جاروی پرنده از خانه بیرون آمد روی ابر نشسته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He will be on cloud nine when he gets some complimentary words.
[ترجمه گوگل]او در ابر 9 خواهد بود که او چند کلمه تعارف دریافت کند
[ترجمه ترگمان] وقتی که چند تا کلمه برات تعریف کنه، اون روی ابر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My wife has been on cloud nine since I told her the other day I would spend my year-end bonus at the office to take us to Hawaii to celebrate our twentieth wedding anniversary.
[ترجمه گوگل]همسرم از زمانی که روز پیش به او گفتم پاداش پایان سال خود را در دفتر خرج خواهم کرد تا ما را به هاوایی ببرم تا بیستمین سالگرد ازدواجمان را جشن بگیریم، در ابر نهم بوده است
[ترجمه ترگمان]همسرم در ساعت نه از زمانی که من به او گفتم که من یک روز دیگر را در اداره بگذرانم تا ما را به هاوایی دعوت کنم تا جشن بیستمین سالگرد ازدواج ما را جشن بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The couple seemed to be on cloud nine.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید این زوج روی ابر نهم بودند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که این زوج در آسمان نه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I've finally landed my dream job! I'm on cloud nine.
[ترجمه گوگل]بالاخره به شغل رویایی ام رسیدم! من در ابر نهم هستم
[ترجمه ترگمان]بالاخره کار رویایی - م رو فرود آوردم من روی ابر شماره ۹ هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lisa: It'sure is. I've been on cloud nine all day long.
[ترجمه گوگل]لیزا: حتما هست من تمام روز را در ابر نهم بودم
[ترجمه ترگمان] حتما همینطوره تمام روز رو تو ابر بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Living on cloud nine is intoxicating and precarious.
[ترجمه گوگل]زندگی در ابر نهم مست کننده و مخاطره آمیز است
[ترجمه ترگمان]زندگی در ابر نه، مست کننده و نامطمئن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• feel of extreme happiness or of elation; (street slang) crack, cocaine

پیشنهاد کاربران

In the early 20th century, clouds were categorized into ten types, with "cloud nine" referring to the cumulonimbus cloud, which is one of the tallest types of clouds, often associated with thunderstorms.
...
[مشاهده متن کامل]
Because it's so high up in the atmosphere, being on "cloud nine" metaphorically represents being in an elevated state of joy or euphoria.

رو ابرا سیر کردن ( از خوشحالی )
بال دراوردن
شنگول و سرکیف
خیلی خوشحال بودن
از شدت هیجان در آسمون هفتم سیر کردن
We were on cloud nine, so excited
We were in seventh heaven, so excited
خر کیف شاد

بپرس