cloture

/ˈklot͡ʃər//ˈklot͡ʃə/

معنی: کفایت مذاکرات، رای به کفایت مذاکرات دادن
معانی دیگر: (در پارلمان و گردهمایی) کفایت مذاکرات، کفایت مذاکرات را اعلام کردن، کفایت مذاکرات درمجلس شورا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in U.S. parliamentary procedure, a method of ending debate and causing an immediate vote on the matter being discussed.

- The Senate voted to invoke cloture in order to end the tactics of delay being employed by a few senators who hoped to round up more votes on their side.
[ترجمه گوگل] سنا به منظور پایان دادن به تاکتیک‌های تأخیر در به کارگیری چند سناتور که امیدوار بودند آرای بیشتری را از طرف خود جمع کنند، رای داد
[ترجمه ترگمان] سنا رای به کفایت مذاکرات داد تا به تاکتیک of که توسط چند سناتور که امیدوار بودند آرای بیشتری را در طرف خود جمع کنند، پایان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: clotures, cloturing, clotured
• : تعریف: to end (a debate) by this method.

جمله های نمونه

1. We believe the abuse of the cloture rule ending debate is a violation of fundamental Constitutional principles.
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که سوء استفاده از قاعده سرپوش گذاشتن برای پایان دادن به بحث، نقض اصول اساسی قانون اساسی است
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که سو استفاده از کفایت مذاکرات، نقض اصول اساسی اساسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To apply cloture to ( a parliamentary debate ).
[ترجمه گوگل]اعمال cloture به ( بحث مجلس )
[ترجمه ترگمان]برای درخواست دادن کفایت مذاکرات به (یک بحث پارلمانی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For most of the 19th century the majority in the Senate had no way to move to "cloture"—ie, end a filibuster and force a vote.
[ترجمه گوگل]در بیشتر قرن نوزدهم، اکثریت مجلس سنا راهی برای حرکت به سمت «کلوچر» نداشتند – یعنی پایان دادن به یک فیلیباستر و اجبار به رأی گیری
[ترجمه ترگمان]در بیشتر قرن نوزدهم، اکثریت مجلس سنا راه رفتن به \"کفایت مذاکرات\" را نداشتند - یعنی، ابستروکسیون را پایان دهد و رای بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This device, called “cloture,” can halt filibusters, but it was used rarely because as it was so difficult to gain the support of that many senators.
[ترجمه گوگل]این دستگاه که «کلوتور» نام دارد، می‌تواند فیلی‌باسترها را متوقف کند، اما به ندرت از آن استفاده می‌شد، زیرا جلب حمایت تعداد زیادی از سناتورها بسیار دشوار بود
[ترجمه ترگمان]این دستگاه که \"کفایت مذاکرات\" نامیده می شد، می تواند ابستروکسیون را متوقف کند، اما به ندرت به این دلیل مورد استفاده قرار می گرفت که برای جلب حمایت بسیاری از سناتورها دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yesterday, we saw the cloture of the Medicare Modernization Act.
[ترجمه گوگل]دیروز، ما شاهد بسته شدن قانون مدرنیزاسیون مدیکر بودیم
[ترجمه ترگمان]دیروز، کفایت مذاکرات برنامه مدرن سازی بیمه مراقبت های بهداشتی را دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Senators hold a wide range of political views, and not all party members will favor cloture on the same issues.
[ترجمه گوگل]سناتورها دارای طیف گسترده ای از دیدگاه های سیاسی هستند و همه اعضای حزب در مورد موضوعات مشابهی طرفدار پنهان کاری نیستند
[ترجمه ترگمان]سناتورها دامنه وسیعی از دیدگاه های سیاسی دارند، و همه اعضای حزب طرفدار کفایت مذاکرات در مسائل مشابه نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 197 the Senate reduced the number of votes needed for cloture to three-fifths (60).
[ترجمه گوگل]در سال 197 سنا تعداد آرای مورد نیاز برای کلتور را به سه پنجم کاهش داد (60)
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ سال، سنا تعداد آرای مورد نیاز برای کفایت مذاکرات را به سه پنجم (۶۰)کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Alternatively, even if the Democrats do not earn 60 seats, on certain topics they may be able to invoke cloture with the help of some moderate Republicans.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، حتی اگر دموکرات‌ها 60 کرسی به دست نیاورند، در برخی موضوعات ممکن است بتوانند با کمک برخی از جمهوری‌خواهان میانه‌رو به سرپوشی بیفتند
[ترجمه ترگمان]متناوبا، حتی اگر دموکرات ها ۶۰ کرسی در اختیار نداشته باشند، در برخی موارد ممکن است بتوانند به کفایت مذاکرات با کمک برخی از جمهوری خواهان میانه رو متوسل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ad suggests that if Obama wins the presidency and the Democrats have enough members to invoke cloture, the Democratic president’s proposals could pass through the Senate with minimal debate.
[ترجمه گوگل]این تبلیغ نشان می‌دهد که اگر اوباما برنده ریاست‌جمهوری شود و دموکرات‌ها اعضای کافی برای فراخوانی را داشته باشند، پیشنهادات رئیس‌جمهور دموکرات می‌تواند با حداقل بحث از سنا عبور کند
[ترجمه ترگمان]این تبلیغ نشان می دهد که اگر اوباما در مقام ریاست جمهوری پیروز شود و دموکرات ها به اندازه کافی اعضای کافی برای پشتیبانی از کفایت مذاکرات داشته باشند، پیشنهادها رئیس جمهور دموکرات می تواند با کم ترین بحث از مجلس سنا عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This minority resorts to the Senate rule requiring a three-fifths vote — 60 votes — to close (invoke cloture on) debate.
[ترجمه گوگل]این اقلیت به قانون سنا متوسل می شود که برای پایان دادن به (استناد به اختلاس) مناظره، نیاز به سه پنجم رأی - 60 رأی - دارد
[ترجمه ترگمان]این اقلیت به حکومت سنا متوسل می شوند که نیازمند آرای سه پنجم رای - ۶۰ رای - برای پایان دادن به بحث هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. None of Splash’s correspondents cared about or even knew Senator Kennedy’s position on the estate tax, or whether he’d invoke cloture on a resolution to incrementally finance the defense budget.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از خبرنگاران اسپلش به موضع سناتور کندی در مورد مالیات بر املاک اهمیتی نداده و حتی نمی‌دانستند، یا اینکه آیا او به قطعنامه‌ای برای تأمین مالی تدریجی بودجه دفاعی استناد می‌کند یا خیر
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از خبرنگاران Splash اهمیتی به موضع سناتور کندی در مالیات املاک نداشتند، یا اینکه او به کفایت مذاکرات برای بودجه دفاعی متوسل خواهد شد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Under Senate rules, it takes 60 votes to invoke cloture and usher a bill to a vote.
[ترجمه گوگل]بر اساس قوانین سنا، 60 رای برای استناد به کلتور و رای دادن به یک لایحه لازم است
[ترجمه ترگمان]تحت قوانین مجلس سنا، ۶۰ رای به کفایت مذاکرات اختصاص داده و یک لایحه برای رای گیری تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کفایت مذاکرات (اسم)
cloture

رای به کفایت مذاکرات دادن (فعل)
cloture

انگلیسی به انگلیسی

• act of ending a discussion with a vote; closure
close a discussion, end a discussion with a vote

پیشنهاد کاربران

بپرس