clothespin


گیره ی رجه (گیره ای که لباس شسته را روی رجه نگه می دارد)، گیره ی رخت خشک کنی (clothes-peg هم می گویند)، گیره ای که با ان لباس هارا روی بند نگهمیدارند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a clip or forked peg of wood or plastic, used to secure clothes on a line for drying.

جمله های نمونه

1. He had run out of clothespins.
[ترجمه گوگل]گیره لباسش تمام شده بود
[ترجمه ترگمان]او از پشت سر هم رد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Amy slept with a patent clothespin pinching it, she couldn't attain the Grecian effect she so much desired.
[ترجمه گوگل]امی با گیره رخت اختراعی که آن را نیشگون گرفته بود، خوابید، او نمی توانست به جلوه یونانی که آنقدر می خواست دست یابد
[ترجمه ترگمان]ای می با یک clothespin ورنی که آن را نیشگون می گرفت خوابیده بود، نمی توانست به تاثیر یونانی که آن همه آرزویش را داشت دست پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A hanger and clothespin don't just come in handy for doing laundry, they can also be used to straighten out coiled cords, even ones that may appear permanently kinked.
[ترجمه گوگل]چوب لباسی و گیره لباس نه تنها برای شستن لباس‌ها مفید هستند، بلکه می‌توانند برای صاف کردن سیم‌های پیچ‌دار، حتی آن‌هایی که ممکن است دائماً تاب خورده به نظر برسند، استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]شمشیر و شمشیر فقط برای انجام لباس شویی به کار نمی روند، و همچنین می توانند برای صاف کردن تاره ای coiled استفاده شوند، حتی آن هایی که ممکن است برای همیشه ظاهر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They strung the wash out on the wire, pressed clothespins at the end of each piece.
[ترجمه گوگل]آنها مواد شستشو را روی سیم می‌چسبانند و گیره‌های لباس را در انتهای هر قطعه فشار می‌دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها میله ها را با سیم آهنی بسته بودند و در پایان هر قطعه بسته می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Benjy returned to the clothesline with three spongy, muddy clothespins.
[ترجمه گوگل]بنجی با سه گیره لباس اسفنجی و گل آلود به بند رخت برگشت
[ترجمه ترگمان]Benjy با سه بازی اسفنجی به طناب رخت clothesline بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here is the cool part, you can take your three words and make a goal tower right at your desktop, with a clothespin, two micro clips and a pencil.
[ترجمه گوگل]قسمت جالب اینجاست، می توانید سه کلمه خود را بردارید و با یک گیره لباس، دو گیره میکرو و یک مداد، درست روی دسکتاپ خود یک برج هدف بسازید
[ترجمه ترگمان]این بخش خنک است، شما می توانید سه کلمه را بردارید و یک برج هدف درست در رومیزی شما با یک گیره، دو گیره میکرو و یک مداد ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I went down to the local kmart and looked for a clothesline and clothespin.
[ترجمه گوگل]به Kmart محلی رفتم و دنبال بند رخت و گیره لباس گشتم
[ترجمه ترگمان]به to محلی رفتم و به دنبال یک طناب رخت clothesline و clothespin گشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• clip for attaching clothes to a clothesline
a clothes pin is the same as a clothes peg; used in american english.

پیشنهاد کاربران

بپرس