clothed


معنی: ملبس
معانی دیگر: ملبس

جمله های نمونه

1. mourners were all clothed in sober garments
همه ی عزاداران جامه های سنگین پوشیده بودند.

2. the hill was clothed in snow
تپه از برف پوشیده بود.

3. they were both clothed in white
هر دو (لباس) سپید پوشیده بودند.

4. they are better fed and better clothed than ever before
آنان از همیشه بهتر خوراک می خورند و لباس می پوشند.

مترادف ها

ملبس (صفت)
clad, clothed, dressed

پیشنهاد کاربران

بپرس