closeted

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: being in a state of privacy that allows secret discussion.

- The ambassador was closeted with the foreign minister for over two hours.
[ترجمه شادی حامدی] سفیر بیش از دو ساعت پشت درهای بسته با وزیر امور خارجه جلسه داشت.
|
[ترجمه گوگل] سفیر بیش از دو ساعت در کنار وزیر امور خارجه بود
[ترجمه ترگمان] این سفیر بیش از دو ساعت با وزیر امور خارجه ارتباط داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

He closeted himself with his advisers
او با مشاوران خود خلوت کرد
دربسته، مخفی، پنهان؛ پنهان مانده، مخفی مانده
همچنین، این واژه و نیز ترکیب in the closet، که شاید بشود به ترتیب �پنهان مانده� و �در - کمد - مانده� ترجمه شان کرد، استعاره هایی برای افراد همجنسگرا ( لزبین یا گی ) ، دوجنسگرا و ترنسجندر و به طور کلی اعضای جامعه ی LGBTQ است که گرایش جنسی یا هویت جنسی خود را فاش نکرده اند. همچنین می تواند برای توصیف هر کسی که بخشی از هویت خود را به علت فشارهای اجتماعی پنهان می کند استفاده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس