close with


(با دشمن) درگیر شدن

جمله های نمونه

1. They didn't close with each other until the end of the meeting.
[ترجمه گوگل]تا پایان جلسه با هم بسته نشدند
[ترجمه ترگمان]تا پایان جلسه به هم نزدیک نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't close with him; he is a foolish man.
[ترجمه گوگل]با او نبندید؛ او مرد احمقی است
[ترجمه ترگمان]به او نزدیک نشو؛ او یک آدم احمق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's always been very close with her money.
[ترجمه گوگل]او همیشه با پول خود بسیار نزدیک بوده است
[ترجمه ترگمان]اون همیشه با پولش خیلی صمیمی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two ministers didn't close with each other until near the end of the meeting.
[ترجمه گوگل]دو وزیر تا نزدیک به پایان جلسه با یکدیگر بسته نشدند
[ترجمه ترگمان]این دو وزیر تا پایان جلسه به هم نزدیک نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The decade drew to a close with the threat of war hanging over Europe.
[ترجمه گوگل]این دهه با تهدید جنگ بر فراز اروپا به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]این دهه با تهدید جنگ به اروپا نزدیک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The event came to a close with a disco.
[ترجمه گوگل]این مراسم با یک دیسکو به پایان رسید
[ترجمه ترگمان] مراسم نزدیک یه دیسکو اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She got 90%, but Fred ran her close with 87%.
[ترجمه گوگل]او 90 درصد را به دست آورد، اما فرد با 87 درصد امتیاز را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]۹۰ درصد گرفت، اما فرد با ۸۷ درصد او را نزدیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's very close with his money.
[ترجمه گوگل]او با پولش بسیار نزدیک است
[ترجمه ترگمان]خیلی به پولش نزدیکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Such letters will close with Yours faithfully.
[ترجمه گوگل]چنین نامه هایی با وفاداری با شما بسته می شود
[ترجمه ترگمان]این نامه ها با وفاداری شما بسته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shin/instep protectors which close with velcro are more heavily padded than the tube variety and so allow a greater leeway in impact.
[ترجمه گوگل]محافظ‌های شینی/پایانی که با نوار چسب بسته می‌شوند، نسبت به تیوب‌های مختلف دارای لایه‌بندی سنگین‌تر هستند و به این ترتیب، آزادی عمل بیشتری در ضربه ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]محافظان شین و ساق پا که با velcro بسته می شوند نسبت به تنوع لوله ای به شدت بالا رفته اند و در نتیجه اجازه آزادی عمل بیشتری می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We close with one or two remarks on terminology and notation.
[ترجمه گوگل]ما با یکی دو نکته در مورد اصطلاحات و نشانه گذاری پایان می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما با یک یا دو حرف در مورد واژگان و نماد سازی نزدیک می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Trials proceed until the case comes to a close with a verdict, mistrial or late settlement.
[ترجمه گوگل]محاکمه ها تا زمانی ادامه می یابد که پرونده با صدور حکم، محاکمه یا توافق دیرهنگام به پایان برسد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها تا زمانی ادامه می یابند که پرونده با حکم، محاکمه نادرست و یا توافق دیر انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He said plastic surgeons were working close with the surgery team.
[ترجمه گوگل]او گفت که جراحان پلاستیک از نزدیک با تیم جراحی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]او گفت که جراحان پلاستیک در نزدیکی تیم جراحی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then in injury time Pittman again came close with an angular shot across the face of the goal.
[ترجمه گوگل]سپس در وقت های اضافی پیتمن دوباره با یک شوت زاویه ای از کنار دروازه به نزدیکی رسید
[ترجمه ترگمان]سپس در زمان آسیب دیدگی، Pittman دوباره با ضربه زاویه ای به سمت دروازه نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Finally, in transition to the next chapter, we close with an awkward point about truth.
[ترجمه گوگل]در نهایت، در انتقال به فصل بعدی، با یک نکته ناخوشایند در مورد حقیقت پایان می دهیم
[ترجمه ترگمان]در نهایت، در گذار به فصل بعد، ما با یک نکته ناخوشایند در مورد حقیقت نزدیک می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

رابطه نزدیک و صمیمی داشتن با ( کسی، چیزی . . . . )
مثال :are you close with your family
"beta character ai"

بپرس