خانواده متحد و صمیمی
متضادش میشه
dysfunctional family
or
broken family
خانواده صمیمی
دوستی که اشاره کردن متضادش میشه distant family، اشتباهه. . . معنی distant family یا distant relative فامیل دور میشه
دوستی که اشاره کردن متضادش میشه distant family، اشتباهه. . . معنی distant family یا distant relative فامیل دور میشه
متضادش میشه
distant family
خانواده نزدیک
خانواده صمیمی و منسجم
خانواه صمیمی و متحد
خانواده صمیمی
خانواده صمیمی و گرم