close down

/kloʊs daʊn//kləʊs daʊn/

1- (برای همیشه) تعطیل کردن یا شدن، منحل کردن یا شدن 2- (موقتا) تعطیل کردن یا شدن، (برنامه و غیره را) متوقف کردن 3- (درمورد تاریکی و مه و غیره) فرا گرفتن، نشستن بر

جمله های نمونه

1. Their factory had to close down for good.
[ترجمه Mehdi.V] کارخانه آنها مجبور شد تا برای همیشه تعطیل بشه.
|
[ترجمه گوگل]کارخانه آنها مجبور شد برای همیشه تعطیل شود
[ترجمه ترگمان]کارخانه آن ها می بایست به خوبی از هم جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then came the bombshell: the factory was to close down.
[ترجمه گوگل]سپس بمب آمد: کارخانه تعطیل می شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن چیز به ذهنش رسید: کارخانه نزدیک بود به زمین بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His accountant has advised him to close down his business.
[ترجمه گوگل]حسابدارش به او توصیه کرده است که کسب و کارش را تعطیل کند
[ترجمه ترگمان]حسابدار به او توصیه کرده است که کارش را تعطیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The firm has decided to close down its Chicago branch.
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم گرفته است شعبه شیکاگو خود را تعطیل کند
[ترجمه ترگمان]شرکت تصمیم گرفته است شعبه شیکاگو را تعطیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If we close down for repairs, we'll lose business.
[ترجمه گوگل]اگر برای تعمیر تعطیل کنیم، تجارت را از دست خواهیم داد
[ترجمه ترگمان]اگر به خاطر تعمیرات تعطیل کنیم، کارمان را از دست خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was low cloud, white drifts of mist close down on the ice.
[ترجمه گوگل]ابرهای کم ارتفاعی وجود داشت، رانش های سفیدی از غبار روی یخ بسته می شد
[ترجمه ترگمان]ابری از مه بر روی یخ خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lack of funding threatens to close down the museum.
[ترجمه گوگل]کمبود بودجه باعث تعطیلی موزه می شود
[ترجمه ترگمان]کمبود بودجه تهدیدی برای تعطیلی این موزه محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The women may close down the village boozer, but they will not shut down the business altogether.
[ترجمه گوگل]زنان ممکن است مشروب دهکده را ببندند، اما کسب و کار را به کلی تعطیل نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]این زنان ممکن است به روستای village نزدیک شوند، اما روی هم رفته تجارت را تعطیل نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Save your work and close down any applications that are open.
[ترجمه گوگل]کار خود را ذخیره کنید و برنامه‌هایی که باز هستند را ببندید
[ترجمه ترگمان]کارتان را ذخیره کرده و هر برنامه ای که باز است را ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was going to close down about half the stations, centralize operations, shatter the old ward boundaries of police districts.
[ترجمه گوگل]او می‌خواست حدود نیمی از ایستگاه‌ها را ببندد، عملیات‌ها را متمرکز کند، مرزهای بخش قدیمی مناطق پلیس را بشکند
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت حدود نیمی از ایستگاه ها را تعطیل کند، عملیات های متمرکز را متمرکز کند، مرزه ای بخش قدیمی مناطق پلیس را درهم بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Should we close down sewage plants because they are not absolutely perfectly clean?
[ترجمه گوگل]آیا باید کارخانه های فاضلاب را به دلیل اینکه کاملاً تمیز نیستند تعطیل کنیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما باید به کارخانجات فاضلاب نزدیک شویم، زیرا آن ها کاملا پاک نیستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So they fan off the loose and close down the spaces for the fly-half or blind-side winger.
[ترجمه گوگل]بنابراین آن‌ها فضای شل را از بین می‌برند و فضاها را برای وینگر مگس نیمه یا کور می‌بندند
[ترجمه ترگمان]پس آن ها شل و شل می شوند و فضای خالی را برای the نیمه چپ یا نیمه چپ رها می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Close down Excel and load it again, but this time your command centre worksheet is automatically loaded.
[ترجمه گوگل]اکسل را ببندید و دوباره آن را بارگیری کنید، اما این بار کاربرگ مرکز فرمان شما به طور خودکار بارگیری می شود
[ترجمه ترگمان]دوباره اکسل را ببندید و دوباره آن را بار کنید، اما این بار کاربرگ مرکز فرماندهی شما به طور خودکار بار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If I close down the flue up the chimney, then less of the heat escapes up and out.
[ترجمه گوگل]اگر دودکش را روی دودکش ببندم، گرمای کمتری به بالا و خارج می رود
[ترجمه ترگمان]اگر لوله بخاری را تا بالای بخاری نزدیک کنم، کم تر از گرما به هوا می رود و بیرون می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The efforts on closedown and suspension of small sugar refineries, small saccharin refineries and small paper mills are also being carried out in steps.
[ترجمه گوگل]تلاش‌ها برای تعطیلی و تعلیق پالایشگاه‌های کوچک قند، پالایشگاه‌های کوچک ساخارین و کارخانه‌های کوچک کاغذ نیز به صورت مرحله‌ای در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]تلاش های on و تعلیق پالایشگاه های کوچک، پالایشگاه های کوچک و کارخانه های کوچک کاغذ نیز در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The factory owner sprang the news of closedown on the workers, leaving hundreds of them helpless.
[ترجمه گوگل]صاحب کارخانه خبر تعطیلی کارگران را منتشر کرد و صدها نفر از آنها را درمانده کرد
[ترجمه ترگمان]صاحب کارخانه خبر of را به کارگران داد و صدها تن از آن ها را بی پناه گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Closedown and bankruptcy, one of state-owned enterprise's main means to exit, is related to large mounts of asset, liability and employees, easily turning economic issues into social issues.
[ترجمه گوگل]تعطیلی و ورشکستگی، یکی از ابزارهای اصلی خروج شرکت‌های دولتی، به انبوهی از دارایی‌ها، بدهی‌ها و کارکنان مربوط می‌شود که به راحتی مسائل اقتصادی را به مسائل اجتماعی تبدیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]ورشکستگی و ورشکستگی، یکی از ابزارهای اصلی شرکت در خروج، مربوط به افزایش سرمایه، مسئولیت و کارمندان است که به راحتی مسائل اقتصادی را به مسائل اجتماعی تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Closedown of block of reproductive path deformation, Hymen and vaginal horizontal stroke are lain between, through department of gynaecology the examination gets very easily diagnostic.
[ترجمه گوگل]بسته شدن بلوک تغییر شکل مسیر تولید مثل، پرده بکارت و سکته افقی واژینال بین آنها قرار دارد، از طریق بخش زنان معاینه به راحتی تشخیص داده می شود
[ترجمه ترگمان]Closedown بلوک جابجایی مسیر باروری، Hymen و سکته افقی واژینال، از طریق بخش of، به راحتی تشخیص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The triamcinolone acetonide probably through shrinkage, closedown and restrain the hyperplasia of vessel, reduce the Oxygen support to prevent scars from hyperplasia.
[ترجمه گوگل]تریامسینولون استونید احتمالاً از طریق انقباض، بسته شدن و مهار هیپرپلازی رگ، حمایت اکسیژن را کاهش می دهد تا از اسکارهای هیپرپلازی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]The acetonide احتمالا از طریق انقباض، انقباض و مهار the کشتی، از حمایت اکسیژن برای جلوگیری از زخم ناشی از hyperplasia جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The efforts on closedown and suspension of small sugar refineries, small saccharin refineries and small paper mills are also being carried out in . . .
[ترجمه گوگل]تلاش‌ها برای تعطیلی و تعلیق پالایشگاه‌های کوچک قند، پالایشگاه‌های کوچک ساخارین و کارخانه‌های کاغذسازی کوچک نیز در این کشور در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]تلاش های on و تعلیق پالایشگاه های کوچک، پالایشگاه های کوچک و کارخانه های کوچک کاغذ نیز در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Closedown and bankruptcy of resource-exhausted state-owned enterprises is a kind of public policy, thus bankruptcy law is not exactly suited for this kind of problems.
[ترجمه گوگل]تعطیلی و ورشکستگی شرکت‌های دولتی با منابع تمام شده نوعی سیاست عمومی است، بنابراین قانون ورشکستگی دقیقاً برای این نوع مشکلات مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]ورشکستگی و ورشکستگی بنگاه های دولتی فرسوده از منابع، نوعی سیاست عمومی است، بنابراین قانون ورشکستگی دقیقا برای این نوع مشکلات مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Only the switchgear door is closed, and closedown state is released, Permit that grounding switch is closed.
[ترجمه گوگل]فقط درب تابلو بسته است، و حالت بسته شدن آزاد می شود، اجازه دهید که سوئیچ زمین بسته شود
[ترجمه ترگمان]تنها در کلید بسته شده است و state آزاد می شود و اجازه می دهد که سوئیچ grounding بسته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. About 90 percent of the ravers were still dancing enthusiastically when closedown finally came.
[ترجمه گوگل]حدود 90 درصد از ریورها هنوز با شور و شوق می رقصیدند که سرانجام تعطیلی فرا رسید
[ترجمه ترگمان]حدود ۹۰ درصد of هنوز با شور و هیجان می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. When the clinical watch of deep caries is existing easy as phlogistic as dental pulp of sex of dental pulp hyperaemia, chronic closedown, dental pulp is necrotic (gangrenous) interblend confuse.
[ترجمه گوگل]هنگامی که مشاهده بالینی پوسیدگی عمیق به راحتی فلوژیستیک مانند پالپ دندان از جنس پرخونی پالپ دندان، بسته شدن مزمن، پالپ دندان نکروزه (گانگرنوز) ترکیبی گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]وقتی که ساعت بالینی of عمیق، مثل خمیر دندان در رابطه جنسی با خمیر دندان نیش، closedown مزمن، easy مزمن و pulp دارای necrotic (gangrenous)باشد، pulp ((gangrenous)گیج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Some problems such as start-up of the motor, vector control, SPWM output, fault protection closedown, system communication, were discussed in this paper.
[ترجمه گوگل]برخی از مشکلات مانند راه اندازی موتور، کنترل برداری، خروجی SPWM، بسته شدن حفاظت از خطا، ارتباط سیستم، در این مقاله مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برخی از مشکلات مانند راه اندازی موتور، کنترل برداری، خروجی SPWM، closedown حفاظت از خطا، ارتباطات سیستم، در این مقاله مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Secondly, we studied the market barriers systematically which are now circumscribed to greenfield entry and closedown exit.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، ما موانع بازار را به طور سیستماتیک مورد مطالعه قرار دادیم که اکنون به ورودی و خروجی گرین‌فیلد محدود شده‌اند
[ترجمه ترگمان]دوم، موانع بازار را به طور سیستماتیک مورد مطالعه قرار دادیم که در حال حاضر محدود به مدخل greenfield و خروج closedown است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. But some industry experts say it is unlikely to see a complete closedown of the website.
[ترجمه گوگل]اما برخی از کارشناسان صنعت می گویند بعید است که شاهد بسته شدن کامل وب سایت باشیم
[ترجمه ترگمان]اما برخی متخصصان صنعت می گویند که بعید است که یک نسخه کامل از این وب سایت را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Because the enterprise has run out of resources and has heavy burdens of debt and personnel, the State has favored it closedown and bankruptcy policy since then.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شرکت با کمبود منابع مواجه شده و بار سنگینی از بدهی و پرسنل دارد، دولت از آن زمان سیاست تعطیلی و ورشکستگی آن را ترجیح داده است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این شرکت از منابع خارج شده است و بار سنگینی بر بدهی و پرسنل دارد، دولت از آن زمان به سیاست ورشکستگی و ورشکستگی کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cease to operate, cause cessation of operations (e.g. "i close down my store every night at 9 p.m.")
closedown is the end of broadcasting for the day on the television or radio.
a closedown is also the act or process of closing something down and stopping it from working or continuing to exist.

پیشنهاد کاربران

پلمپ کردن، تخته کردن
برای همیشه تعطیل شدن یه چیزی مثلا رستوران.
cease business or operation, especially permanently.
: )
یجورایی اصطلاحیه مثلا ما تو فارسی ممکنه بگیم تخته شد/تخته کرد
پلمپ شد /پلمپ کرد ی چیزی تو این مایه ها معنی میده
بستن و تعطیل کردن مغازه یا کارگاه و . . .
ورشکست کردن
جلوگیری کردن

بپرس