clop

/klɑːp//klɒp/
معنی: صدای تلق تلق، لنگی اسب و غیره، لنگیدن
معانی دیگر: صدای سم اسب بر سنگفرش، کلپ کلپ، کلپ کلپ کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sharp, hollow striking sound, as of a horse's hoof on pavement.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: clops, clopping, clopped
• : تعریف: to make such a sound, or walk making such a sound.

جمله های نمونه

1. He clopped over to the reception counter in his large leather boots.
[ترجمه گوگل]او با چکمه های چرمی بزرگ خود به پیشخوان پذیرایی نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]و با صدای clopped روی پیشخوان پذیرایی که در چکمه های چرمی بزرگش قرار داشت، ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The steady clip clop of his horse's hooves drummed like a heartbeat.
[ترجمه گوگل]صدای یکنواخت سم اسب او مانند ضربان قلب طبل می پیچید
[ترجمه ترگمان]صدای تلق تلق تلق تلق سم اسبش مثل ضربان قلبش به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A clip - clop horsehorse from far and near, horseback sat a handsome youth.
[ترجمه گوگل]یک کلیپ - اسب اسب از دور و نزدیک، سوار بر اسب جوانی خوش تیپ نشست
[ترجمه ترگمان]صدای تلق تلق تلق تلق و clop از دور و نزدیک و دور اسب جوان جذابی نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In the time no motorcar, the clop of the gong reechoed among the Huajiang crack.
[ترجمه گوگل]در زمانی که هیچ موتوری وجود نداشت، صدای گونگ در میان شکاف هواجیانگ بازتاب یافت
[ترجمه ترگمان]در آن هنگام، صدای تلق تلق تلق تلق و صدای زنگ گونگ بوک از میان شکاف Huajiang به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The clip - clop of the horse's hooves faded away into the distance.
[ترجمه گوگل]کلیپ - پاره سم اسب در دوردست محو شد
[ترجمه ترگمان]صدای تلق تلق تلق تلق سم اسب در دوردست محو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The clip - clop of horses'hooves came closer and stopped right front of the inn.
[ترجمه گوگل]کلیپ - کلوپ سم اسب نزدیک شد و درست جلوی مسافرخانه ایستاد
[ترجمه ترگمان]صدای تلق تلق تلق تلق سم اسب نزدیک تر شد و جلوی مهمانخانه ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The streets were silent except for the clop - clop of their heavy military boots.
[ترجمه گوگل]خیابان‌ها ساکت بود به جز صدای چکمه‌های نظامی سنگینشان
[ترجمه ترگمان]خیابان ها ساکت و آرام بود، جز صدای تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق سنگین و سنگین آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The chip - clop of the horse's hooves faded away into the distance.
[ترجمه گوگل]تراشه سم اسب از دور محو شد
[ترجمه ترگمان]صدای تلق تلق تلق تلق سم اسب در دوردست محو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدای تلق تلق (اسم)
clop
لنگی اسب و غیره (اسم)
clop
لنگیدن (فعل)
halt, lag, limp, hobble, clop, stagger

پیشنهاد کاربران

بپرس