فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: clomps, clomping, clomped
• : تعریف: to walk heavily and loudly; clump. • مشابه: clump, pound, stump
انگلیسی به انگلیسی
• stomp around, walk with loud heavy steps
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: با صدای بلند و سنگین راه رفتن / قدم زدن سنگین در زبان محاوره ای: با پاهای سنگین راه رفتن، تق تق راه رفتن، پُت پُت کردن 🔸 تعریف ها: 1. ( حرکت فیزیکی – صدادار ) : راه رفتن با قدم های سنگین و صدادار، معمولاً با کفش های بزرگ یا در حالت عصبانیت یا بی حوصلگی. ... [مشاهده متن کامل]
مثال: He clomped down the hallway in his boots. او با چکمه هایش تق تق کنان از راهرو گذشت. 2. ( توصیف حالت – غیرظریف ) : حرکتی که فاقد ظرافت یا نرمی باشد، و بیشتر حالت زمخت یا خشن داشته باشد. مثال: She clomped into the room without saying a word. او بدون گفتن کلمه ای با قدم های سنگین وارد اتاق شد. 🔸 مترادف ها: stomp – trudge – plod – clump – lumber