1. plaque has clogged the aorta
پلاک خونی شاهرگ آئورت را بند آورده است.
2. my nose is clogged
دماغم گرفته است.
3. nowrooz travellers had clogged the roads
مسافران نوروز جاده ها را بند آورده بودند.
4. the drain is clogged
راه آب گرفته است.
5. the sink is clogged
دستشویی گرفته است.
6. a bad cold and the tight clogged nose
سرماخوردگی بد و بینی گرفته و پر اخلاط