1. clockwork toys
اسباب بازی های مکانیکی
2. like clockwork
بسیار منظم و دقیق و هموار
3. The tape was driven by a clockwork motor.
[ترجمه گوگل]نوار توسط یک موتور ساعت حرکت می کرد
[ترجمه ترگمان]نوار با موتور ماشین حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After the clockwork of the watch was cleaned the watch kept perfect time.
[ترجمه گوگل]پس از تمیز کردن ساعت ساعت، ساعت در زمان مناسب نگه داشته شد
[ترجمه ترگمان]بعد از ساعت کشیک ساعت، ساعت تمیز و مرتب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Like clockwork, he cranks out a new book every year.
[ترجمه گوگل]او مانند ساعت، هر سال یک کتاب جدید منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]او هر سال کتاب جدیدی را بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Queen's holiday is arranged to go like clockwork, everything pre-planned to the minute.
[ترجمه گوگل]تعطیلات ملکه طوری تنظیم شده است که مانند ساعت پیش برود، همه چیز از قبل برنامه ریزی شده است
[ترجمه ترگمان]تعطیلات ملکه قرار است مثل ساعت حرکت کند، همه چیز قبل از هر دقیقه برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The sports day went like clockwork, with every race starting and finishing on time.
[ترجمه گوگل]روز ورزش مانند ساعت بود و هر مسابقه به موقع شروع می شد و به پایان می رسید
[ترجمه ترگمان]روز ورزش مانند ساعت حرکت می کرد و هر مسابقه شروع می شد و به مرور زمان تمام می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In this country the trains are regular as clockwork.
[ترجمه گوگل]در این کشور قطارها به صورت ساعتی منظم هستند
[ترجمه ترگمان]در این کشور قطارها مثل عقربه ساعت منظم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Like clockwork the three nurses and I followed along with the male radio voice and did a ten-minute exercise routine.
[ترجمه گوگل]مثل ساعت، من و سه پرستار همراه با صدای رادیو مرد دنبال کردیم و یک تمرین ده دقیقه ای انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]درست مثل ساعت سه پرستار و من با صدای رادیو گوش به دنبالش راه افتادم و یک ورزش ده دقیقه ای انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Gilfach Iago and Inclino Top continued like clockwork and gave us no surprises.
[ترجمه گوگل]گیلفاچ یاگو و اینکلینو تاپ مانند ساعتی ادامه دادند و هیچ غافلگیری نکردند
[ترجمه ترگمان]Gilfach Iago و Inclino تاپ مثل ساعت کار می کردند و هیچ چیز غافلگیر کننده ای به ما نمی دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. At 6:30 every evening, like clockwork, Ari went out to milk the cows.
[ترجمه گوگل]ساعت 6:30 هر شب، مثل ساعت، آری برای دوشیدن گاوها بیرون می رفت
[ترجمه ترگمان]ساعت ۶: ۳۰ هر شب، مثل ساعت \"آری\" رفت سراغ گاوها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Like clockwork, she goes to the local health clinic every third month for three new cycles of free birth control pills.
[ترجمه گوگل]مانند ساعت، او هر سه ماه یک بار برای سه دوره جدید قرص های ضد بارداری رایگان به کلینیک بهداشتی محلی می رود
[ترجمه ترگمان]مانند ساعت، او هر ماه برای سه چرخه جدید قرص های کنترل تولد رایگان به کلینیک سلامت محلی می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These Rhodes lay like clockwork, though of course they all have a poor period, a sort of resting period.
[ترجمه گوگل]این رودس مانند ساعت قرار گرفته اند، البته همه آنها دوره ضعیفی دارند، نوعی دوره استراحت
[ترجمه ترگمان]این رودس مانند عقربه ساعت کار می کرد، هر چند که آن ها دوره سختی داشتند، نوعی دوره استراحت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It so happened that the mainspring of my clockwork mouse had broken that very morning.
[ترجمه گوگل]اتفاقاً همان روز صبح چشمه اصلی موش ساعتی من شکست
[ترجمه ترگمان]همین طور اتفاق افتاد که دلیل اصلی موش من آن روز صبح نیز شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sometimes it ran like clockwork, sometimes-as I wrote at the time-it ran like the movie Clockwise.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مانند ساعت کار می کرد، گاهی اوقات - همانطور که در آن زمان نوشتم - مانند فیلم Clockwise اجرا می شد
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها مثل ساعت کار می کرد، گاهی - همان طور که در زمان نوشته بودم - مثل فیلم Clockwise بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید