clock speed

جمله های نمونه

1. The new iterations will feature a higher clock speed processor and two chips per board.
[ترجمه گوگل]تکرارهای جدید دارای یک پردازنده با سرعت ساعت بالاتر و دو تراشه در هر برد خواهند بود
[ترجمه ترگمان]تکرار جدید یک پردازنده با سرعت بالاتر و دو چیپ برای هر بورد را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Faster clock speeds are expected later this year.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود در اواخر سال جاری سرعت ساعت بیشتر شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که در اواخر سال جاری سرعت پالس ساعت سریع تر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Despite the different clock speeds, all three offer roughly comparable performance when used to upgrade a 486 system.
[ترجمه گوگل]با وجود سرعت های ساعت متفاوت، هر سه عملکرد تقریباً قابل مقایسه ای را هنگام استفاده برای ارتقاء سیستم 486 ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]با وجود سرعت پالس ساعت، هر سه به شدت عملکرد قابل مقایسه را در زمانی که برای ارتقا سیستم ۴۸۶ مورد استفاده قرار می گیرند، ارایه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is used to indicate the clock speed of computers.
[ترجمه گوگل]این برای نشان دادن سرعت ساعت رایانه ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این برای نشان دادن سرعت ساعت کامپیوتر استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This machine has a clock speed of 6GHz.
[ترجمه گوگل]سرعت کلاک این دستگاه 6 گیگاهرتز است
[ترجمه ترگمان]این ماشین سرعت پالس ساعت ۶ گیگاهرتز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Operating at clock speed of 50 MHz in FPGA, the multiplier can meet the demand of DTR.
[ترجمه گوگل]این ضریب با سرعت کلاک 50 مگاهرتز در FPGA کار می کند و می تواند تقاضای DTR را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]در FPGA، ضرب کننده می تواند تقاضای of را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Clock speed of the processor cores handling the request on both sides.
[ترجمه گوگل]سرعت کلاک هسته های پردازنده که درخواست را در هر دو طرف انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]سرعت ساعت هسته های پردازنده به درخواست هر دو طرف رسیدگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lastly, the clock speed of the bus feeding scan chain data to the pins of the DUT is increased by multiplexing the scan chain data being transferred to the bus.
[ترجمه گوگل]در نهایت، سرعت ساعت داده‌های زنجیره اسکن گذرگاهی به پین‌های DUT با مالتی پلکس کردن داده‌های زنجیره اسکن در حال انتقال به گذرگاه افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، سرعت پالس ساعت ورودی اتوبوس به پین های chain از طریق تسهیم داده های زنجیره اسکن به باس افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In addition to processor clock speed, another important processor performance metric is clock cycles per instruction (CPI).
[ترجمه گوگل]علاوه بر سرعت ساعت پردازنده، یکی دیگر از معیارهای مهم عملکرد پردازنده، چرخه های ساعت در هر دستورالعمل (CPI) است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر سرعت کلاک پردازنده، یک متریک عملکرد پردازشگر مهم دیگر، سیکل های ساعت در هر دستورالعمل (CPI)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The clock speed (port speed) of the connection (local loop) to the Frame Relay cloud.
[ترجمه گوگل]سرعت ساعت (سرعت پورت) اتصال (حلقه محلی) به ابر Frame Relay
[ترجمه ترگمان]سرعت ساعت (سرعت بندر)اتصال (حلقه محلی)تا ابر فریم رله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The clock speed must be an exact multiple of the baud rate (i. e. 1200) while also being fast enough to execute the entire instruction sequence 8000 times per second for each sample.
[ترجمه گوگل]سرعت ساعت باید مضربی دقیق از نرخ باود (یعنی 1200) باشد و همچنین به اندازه کافی سریع باشد تا کل دنباله دستورالعمل را 8000 بار در ثانیه برای هر نمونه اجرا کند
[ترجمه ترگمان]سرعت ساعت باید تعداد دقیقی از مقدار baud باشد (i ای (۱۲۰۰)در حالی که به اندازه کافی سریع عمل می کند تا کل زنجیره آموزش را برای هر نمونه برای هر نمونه، ۸۰۰۰ بار در هر ثانیه اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The machine's clock speed would work out at around 7Hz, compared to the ZX81's 2MHz.
[ترجمه گوگل]سرعت کلاک دستگاه در حدود 7 هرتز در مقایسه با ZX81 2 مگاهرتز است
[ترجمه ترگمان]سرعت ماشین در حدود ۷ هرتز و در مقایسه با فرکانس ZX۸۱ ۲ MHz کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They didn't improve the clock speed, presumably to keep manufacturing design costs low and to keep battery performance at parity with the first model.
[ترجمه گوگل]آنها سرعت ساعت را بهبود ندادند، احتمالاً برای پایین نگه داشتن هزینه های طراحی ساخت و حفظ عملکرد باتری در برابر مدل اول
[ترجمه ترگمان]آن ها سرعت پالس ساعت را بهبود ندادند، احتمالا برای حفظ هزینه های طراحی تولید کم بوده و عملکرد باتری را با مدل اول حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When processors operate at a lower clock speed, they consume proportionately less power and generate less heat.
[ترجمه گوگل]وقتی پردازنده‌ها با سرعت ساعت پایین‌تری کار می‌کنند، به نسبت انرژی کمتری مصرف می‌کنند و گرمای کمتری تولید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که پردازشگرها با سرعت ساعت پایین تر عمل می کنند، از قدرت کمتری مصرف می کنند و گرمای کمتری تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Besides the clock speed, the technology used in a processor can affect performance.
[ترجمه گوگل]علاوه بر سرعت ساعت، فناوری مورد استفاده در یک پردازنده می تواند بر عملکرد تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر سرعت پالس ساعت، تکنولوژی مورد استفاده در یک پردازنده می تواند بر عملکرد تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] سرعت ساعت .

انگلیسی به انگلیسی

• frequency of a clock signal in computers measured in megahertz

پیشنهاد کاربران

بپرس