clock out

جمله های نمونه

1. She had clocked out of her bank at 02pm using her plastic card.
[ترجمه گوگل]او با استفاده از کارت پلاستیکی خود ساعت 2 بعد از ظهر از بانک خود خارج شده بود
[ترجمه ترگمان]او ساعت ۰۲ بعد از ظهر با استفاده از کارت پلاستیکی از بانکش خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Workers in a factory must clock out when they leave.
[ترجمه گوگل]کارگران در یک کارخانه باید هنگام خروج از کار خود را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]کارگران در یک کارخانه باید زمانی که آن ها را ترک می کنند، زنگ بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ignoring feelings of tiredness knocks our body clocks out of kilter.
[ترجمه گوگل]نادیده گرفتن احساس خستگی، ساعت بدن ما را از حالت عادی خارج می کند
[ترجمه ترگمان]بی توجهی به احساس خستگی ساعت بدن ما را از kilter بیرون می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They have to clock out when leaving their desk and clock back in before returning.
[ترجمه گوگل]آنها باید هنگام خروج از میز خود ساعت را رعایت کنند و قبل از بازگشت باید ساعت را به داخل برگردند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید زمانی که میز خود را ترک می کنند و قبل از بازگشت به خانه، ساعت را ترک کنند، زنگ بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The workers in this factory clock out ( or: off ) at 5:00 PM.
[ترجمه گوگل]کارگران در این کارخانه ساعت 5:00 بعدازظهر از کار (یا: خاموش) استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]کارگران این کارخانه در ساعت ۵: ۰۰ بعد از ظهر (یا: خاموش)کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The workers in this factory clock out at 5:00.
[ترجمه گوگل]ساعت کاری کارگران این کارخانه ساعت 5:00 است
[ترجمه ترگمان]کارگران این کارخانه ساعت ۵: ۰۰ حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Through the clock out of every scan revealed a complete character .
[ترجمه گوگل]از طریق ساعت از هر اسکن یک شخصیت کامل را نشان داد
[ترجمه ترگمان]در طول ساعت از هر اسکن، یک شخصیت کامل نمایان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why did the boy throw the clock out of the window?
[ترجمه گوگل]چرا پسر ساعت را از پنجره پرت کرد؟
[ترجمه ترگمان]چرا پسر ساعت را از پنجره بیرون انداخت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do I need to clock in clock out?
[ترجمه گوگل]آیا من نیاز به ساعت در ساعت بیرونی دارم؟
[ترجمه ترگمان]آیا لازم است که زنگ ساعت به پایان برسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Why did the person throw a clock out the window?
[ترجمه گوگل]چرا آن شخص ساعتی را از پنجره بیرون انداخت؟
[ترجمه ترگمان]چرا اون شخص یه ساعت از پنجره پرت کرد بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The workers in this factory clock out at 4:00.
[ترجمه گوگل]ساعت کاری کارگران این کارخانه ساعت 4:00 است
[ترجمه ترگمان]کارگران این کارخانه در ساعت ۴: ۰۰ به کار خود ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why did the person throw a clock out the window? 1
[ترجمه گوگل]چرا آن شخص ساعتی را از پنجره بیرون انداخت؟ 1
[ترجمه ترگمان]چرا اون شخص یه ساعت از پنجره پرت کرد بیرون؟ ۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't forget to clock out before you go.
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که قبل از رفتن ساعت کاری خود را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]یادت نره قبل از اینکه بری ساعت رو بیرون بذاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't forget clock out before you go.
[ترجمه گوگل]قبل از رفتن ساعت را فراموش نکنید
[ترجمه ترگمان]یادت نره ساعت رو قبل از اینکه بری بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• register on a time clock at the end of a work shift, punch out

پیشنهاد کاربران

مثال؛
I can’t wait to clock out and relax for the evening.
A coworker might say, “Let’s finish up these tasks and then we can all clock out. ”
In a conversation about work - life balance, someone might mention, “I try to prioritize self - care by always clocking out on time. ”
بیرون زدن، خارج شدن، کارت خروج زدن
کارت زدن ( خروج از کار ) [clock off]
– Don't forget to clock out before you go
– The workers in this factory clock out at 5:00 PM
– Workers in a factory must clock out when they leave
کارت زدن ( خروجی )
ساعت خروجی

بپرس