cloakroom

/ˈkloʊkruːm//ˈkləʊkruːm/

معنی: رخت کن
معانی دیگر: (در مدخل هتل ها یا تالارها و غیره) رختکن، اطاقی که کلاه وبالاپوش واسبابهای دیگردرانجامی سپارند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a room in a school, club, theater, or the like where coats, hats, and other outdoor clothing may be temporarily left.

جمله های نمونه

1. I went to the cloakroom in the first interval.
[ترجمه مجید وحید] در اولین زمان تنفس برنامه به قسمتی که لباسها را امانت میدهند رفتم.
|
[ترجمه گوگل]در فاصله اول رفتم رختکن
[ترجمه ترگمان]من برای اولین بار به رخت کن رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Imes removed his greatcoat from the cloakroom.
[ترجمه گوگل]ایمز کت بزرگش را از رختکن درآورد
[ترجمه ترگمان]و پالتوی خود را از رخت کن بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Excuse me, where's the ladies' cloakroom?
[ترجمه گوگل]ببخشید رخت کن خانم ها کجاست؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید، رخت کن خانم ها کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He deposited his overcoat in the cloakroom.
[ترجمه گوگل]پالتویش را در رختکن گذاشت
[ترجمه ترگمان]پالتوی خود را در رخت کن گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I left my coat with the cloakroom attendant.
[ترجمه گوگل]کتم را پیش متصدی رختکن گذاشتم
[ترجمه ترگمان]کتم رو با مستخدم رخت کن جا گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That betraying look in her eyes in the cloakroom just now must have told him he'd won again.
[ترجمه گوگل]آن نگاه خیانت آمیز در چشمان او در رختکن باید به او می گفت که دوباره برنده شده است
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که او دوباره به او گفته بود که دوباره برنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was a cloakroom too, if she remembered rightly, with a nice rosy brick floor that really paid for doing.
[ترجمه گوگل]رخت‌خانه‌ای هم وجود داشت، اگر درست به خاطر بیاورد، با یک کف آجری گلگون و زیبا که واقعاً هزینه‌اش را می‌داد
[ترجمه ترگمان]یک اتاق هم بود، اگر درست به یاد داشت، با آن کف آجری قرمز و قشنگ که واقعا برای انجام دادن آن پرداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Leaving the box, she went to the cloakroom where she was violently and unexpectedly sick.
[ترجمه گوگل]او جعبه را ترک کرد و به رختکن رفت که در آنجا به شدت و به طور غیرمنتظره ای بیمار بود
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه جعبه را ترک کرد به رخت کن رفت که به شدت و به طور غیر منتظره مریض شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then she ran from the cloakroom, down the narrow dark passage and out into the night.
[ترجمه گوگل]سپس از رخت‌کن، از گذرگاه تاریک باریک دوید و تا شب بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]سپس از رخت کن بیرون دوید و در راهروی تاریک تاریک و تاریک شب ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Until now, when one sat here in the cloakroom, surrounded by old raincoats, shaking as though struck down by fever.
[ترجمه گوگل]تا حالا، وقتی یکی اینجا در رختکن نشسته بود، دور تا دورش را بارانی‌های کهنه احاطه کرده بود و انگار تب کرده بود می‌لرزید
[ترجمه ترگمان]تا این لحظه، وقتی کسی در رخت کن نشسته بود با کت و شلوار old که انگار تب کرده بود، می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And that dreadful woman in the ladies' cloakroom - no, that didn't bear thinking about.
[ترجمه گوگل]و آن زن وحشتناک در رختکن خانم ها - نه، حوصله فکر کردن به آن را نداشت
[ترجمه ترگمان]و آن زن وحشتناک در رخت کن خانم ها - نه، این اصلا به فکر کردن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I take the mug out to the cloakroom and tip the dusty brown nothingness away down the sink.
[ترجمه گوگل]لیوان را به رخت‌کن می‌برم و رنگ قهوه‌ای غبارآلود را به داخل سینک برمی‌گردانم
[ترجمه ترگمان]من لیوان را به رخت کن می برم و به پوچی قهوه ای رنگ کثیف و گرد و خاکی که در حال غرق شدن است اشاره می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By November 1958 there was nothing in the cloakroom.
[ترجمه گوگل]تا نوامبر 1958 هیچ چیز در رختکن نبود
[ترجمه ترگمان]تا نوامبر ۱۹۵۸ در the چیزی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No one used the cloakroom where Jarvis's grandfather had hanged himself and no grown-up person ever would.
[ترجمه گوگل]هیچ کس از رختکنی که پدربزرگ جارویس خود را در آن حلق آویز کرده بود استفاده نکرد و هیچ فرد بالغی هم هرگز از آن استفاده نمی کرد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس از رخت کن که پدربزرگ جارو یس خودش را دار زده بود استفاده نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She presides over the cloakroom, which is in a hallway under the stairs of the adjacent building.
[ترجمه گوگل]او بر رختکن، که در راهروی زیر پله‌های ساختمان مجاور است، ریاست می‌کند
[ترجمه ترگمان]او بر cloakroom نظارت می کند که در راهرو زیر پلکان ساختمان کناری قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رخت کن (اسم)
changing room, cloakroom, checkroom

انگلیسی به انگلیسی

• room where items (coats, umbrellas, etc.) can be left temporarily
a cloakroom is a small room where you can leave your coat and hat in a public building. it is also a room containing toilets and washbasins.

پیشنهاد کاربران

این کلمه که اسم است در دیکشنری زیر و همچنین در دیکشنری کالینز که لینکش داده شده است دارای دو تعریف است:
New Oxford American Dictionary 🔰
Cloakroom /ˈkləʊkrʊm/ ( n ) – meaning:
1. a room in a public building where outdoor clothes or luggage may be left.
...
[مشاهده متن کامل]

اتاقی که در مکان هایی مانند هتل لباسهایی مثل پالتو یا بارانی و حتی چمدان های خود را در آنجا به شکل موقت می گذاریم؛ محل کندن جامه و تحویل اسباب؛ اتاق امانت اثاثیه
Example 1: 👇
I left my coat with the cloakroom attendant.
کتم را پیش متصدی رختکن ( اتاق تحویل جامه ) گذاشتم.
Example 2: 👇
He deposited his overcoat in the cloakroom.
پالتویش را در محل تحویل جامه گذاشت.
Example 3: 👇
Imes removed his greatcoat from the cloakroom
ایمز، کت بزرگش را از رختکن درآورد.
2. ( Brit. English ) a room that contains a toilet or toilets; lavatory
اتاقی که دارای توالت و یا توالت ها است؛ دستشویی؛ سرویس بهداشتی
Example 1: 👇
Excuse me, where’s the lady’s cloakroom.
ببخشید، دستشویی خانم ها کجاست؟
Example 2: 👇
There is a downstairs cloakroom with a WC and hand basin.
یک سرویس بهداشتی شامل توالت و دستشویی در طبقه ی پایین وجود دارد.
Example 3: 👇
MAJOR METCALF: ( To MOLLIE; with old - fashioned modesty ) Mrs. Ralston, is your husband about? I’m afraid the pipes of the downstairs cloakroom are frozen.
MOLLIE: Oh dear. What an awful day. First the police and then the pipes.
* The Mousetrap - a play by Agatha Christie
سرگرد متکالف [با صاحب مهمانخانه صحبت می کند]: خانم رالستون، شوهر شما این طرفها نیست؟ متاسفانه لوله های سرویس بهداشتی طبقه پایین یخ زده.
مولی: اوه عزیزم. چه روز افتضاحی. اول پلیس و بعد لوله ها.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #تله موش، # اثر آگاتا کریستی

cloakroom
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/cloakroom
رختکن

بپرس