clivus

پیشنهاد کاربران

**Clivus** ( به معنای "شیب" در زبان لاتین ) یک ساختار آناتومیکی در پایه جمجمه است که به عنوان بخشی از استخوان پس سری شناخته می شود. این ساختار در زیر ناحیه ای به نام **dorsum sellae** قرار دارد و از **foramen magnum** ( مکانی که نخاع از جمجمه خارج می شود ) به سمت جلو امتداد می یابد.
...
[مشاهده متن کامل]

### ویژگی های کلیدی Clivus:
- **ساختار و موقعیت:**
- Clivus به صورت یک سطح شیب دار و کم عمق در ناحیه میانه جمجمه قرار دارد و به استخوان های **sphenoid** و **basiocciput** متصل می شود.
- این ساختار به طور خاص با عروق خونی و اعصاب مهمی مانند عصب **abducens** ( CN VI ) در ارتباط است.
- **عملکرد:**
- Clivus نقش مهمی در حمایت از مغز و جداسازی بخش های مختلف حفره جمجمه ایفا می کند.
- همچنین، این ناحیه ممکن است محل بروز تومورهایی مانند **chordomas** و **chondrosarcomas** باشد که می توانند بر روی clivus شکل بگیرند.
- **توسعه و تغییرات:**
- Clivus در دوران جنینی از چندین غضروف جداگانه تشکیل می شود که با هم ادغام می شوند تا پایه جمجمه را بسازند.
- تغییرات آناتومیکی مختلفی ممکن است در clivus رخ دهد که برخی از آن ها ممکن است عواقب بالینی داشته باشند.
- **تصویربرداری:**
- Clivus در تصویربرداری های پزشکی مانند MRI و CT نمایان می شود و تغییرات در ساختار آن ممکن است نشانه ای از بیماری یا آسیب باشد.
به طور کلی، clivus یک ساختار حیاتی در آناتومی جمجمه است که نقش مهمی در عملکرد صحیح سیستم عصبی مرکزی دارد.

The Latin root **"clivus"**, meaning **"slope"** or **"incline, "** has influenced several English words related to inclination, sloping, or rising. Here are a few words derived from **"clivus"**:

...
[مشاهده متن کامل]

1. **Climb** – To move upward or ascend, often used in reference to a slope or incline.
- *Example:* We had to **climb** the steep hill to reach the summit.
2. **Proclivity** – A natural inclination or tendency toward something.
- *Example:* She has a **proclivity** for adventure.
3. **Decline** – To slope downward or decrease; also used to mean a reduction in quality or quantity.
- *Example:* The road **declines** as you head toward the valley.
4. **Incline** – To have a tendency or preference for something; also refers to a slope or hill.
- *Example:* He felt an **incline** to help his friend with the project.
5. **Reclined** – To lie back or lean backward, often on a sloped surface.
- *Example:* He **reclined** in his chair, enjoying the relaxation.
These words all share the idea of movement, tendency, or positioning related to a slope or incline, stemming from **"clivus"** in Latin.
chatgpt

کلیووس بخشی از اسفنوئید ( یکی از استخوان های کف جمجمه ) است که به عنوان پایه ای برای پل مغزی و basilar artery است.
کلیووس - مربوط به آناتومی مغز است - سطح استخوانی در حفره خلفی جمجمه که از سوراخ پشت سری تا زین ترکی بطور سراشیبی امتداد دارد ،

بپرس