clinometer

/klaɪˈnɑːmɪtər//klaɪˈnɒmɪtə/

معنی: شیب سنج
معانی دیگر: شیب سنج نوعی طراز ابی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: clinometry (n.)
• : تعریف: an instrument used to measure the angle of an incline.

مترادف ها

شیب سنج (اسم)
clinometer

تخصصی

[سینما] شیب سنج
[عمران و معماری] شیب سنج
[مهندسی گاز] شیب سنج
[زمین شناسی] شیب سنج، زاویه سنج وسیله ای است که می توان با آن شیب زمین یا زاویه هر امتداد را با خط قایم اندازه گرفت و بطور خلاصه تشکیل شده است از یک قراولروی و یک اندکس که متصل به وزنه ایست در اثر قوه جازبه مانند شاقول در امتداد قایم قرار می گیرد و خط اندکس در مقابل دایره مدرجی زاویه خط قراولروی را با افق مشخص می کند بر طبق همین اصول انواع و اقسام آن ساخته شده است.

انگلیسی به انگلیسی

• instrument that measures slopes

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم clin
📌 این ریشه، معادل "lean/slope" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "lean" یا "slope" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 incline: to ‘lean’ or slope upward/downward
🔘 decline: to ‘lean’ or slope downward; worsen
🔘 recline: to ‘lean’ back or lie down
🔘 inclination: a tendency or ‘leaning’ toward something
🔘 declivity: a downward ‘slope’ or incline
🔘 acclivity: an upward ‘slope’ or ascent
🔘 clinometer: an instrument that measures the ‘lean’ or angle of slope
🔘 inclined: having a ‘leaning’ or tendency
🔘 recliner: a chair that ‘leans’ back for comfort
🔘 proclivity: a natural ‘leaning’ or predilection toward something

clinometer ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: شیب سنج
تعریف: وسیلۀ کوچک دستی برای اندازه گیری شیب

بپرس