clinker

/ˈklɪŋkər//ˈklɪŋkə/

معنی: آجر لعابی، آجر کاشی، پوسته اهن، تفاله شیشه در کوره قالگری
معانی دیگر: (قدیمی) آجر بسیار سخت، آجر دو آتشه، آجر جوش، (در کوره یا آتشخانه) سرباره، تفاله و جوش، فساله، پوکه، لایه ی سختی که پس از مدتی دیواره ی کوره ی زغالسنگ سوز را می پوشاند، کلینکر، (خودمانی) اشتباه لپی، گاف، ناکامی کامل، اجر لعابی، اجر کاشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hard stonelike chunk left from the burning of coal.

(2) تعریف: a hard brick used for paving.
اسم ( noun )
(1) تعریف: (slang) any error, esp. a misplayed note in a musical performance.

(2) تعریف: (informal) a total failure; unsatisfactory product.

جمله های نمونه

1. The singer hit a real clinker.
[ترجمه گوگل]این خواننده یک کلینکر واقعی زد
[ترجمه ترگمان]این خواننده به یک کلینکر واقعی برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This material is variously termed ash, clinker, cinders or slag.
[ترجمه گوگل]این ماده را با نام های مختلف خاکستر، کلینکر، سیندر یا سرباره می نامند
[ترجمه ترگمان]این مواد به طرق مختلف خاکستر، کلینکر، خاکستر یا سرباره نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The singer hit a real clinker in the last verse.
[ترجمه گوگل]این خواننده در بیت آخر یک کلینکر واقعی زد
[ترجمه ترگمان]این خواننده به یک کلینکر واقعی در آخرین آیه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The singer hit a clinker.
[ترجمه گوگل]این خواننده با کلینکر برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]این خواننده به یک کلینکر ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A bad burn could mean no usable clinker and hence no pay.
[ترجمه گوگل]سوختگی بد می تواند به معنای عدم وجود کلینکر قابل استفاده و در نتیجه عدم پرداخت باشد
[ترجمه ترگمان]سوختگی بد می تواند به معنی هیچ کلینکر مفید نباشد و از این رو پرداخت نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was clinker built without permanent decking and no evidence was found for a mast.
[ترجمه گوگل]این کلینکر بدون عرشه دائمی ساخته شد و هیچ مدرکی برای دکل یافت نشد
[ترجمه ترگمان]این clinker بدون عرشه کشتی ساخته شده بود و هیچ شواهدی هم برای دکل پیدا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Crow roasted the earth to a clinker, he charged into space - Where is the Black Beast?
[ترجمه گوگل]کلاغ زمین را روی یک کلینکر کباب کرد، او به فضا رفت - جانور سیاه کجاست؟
[ترجمه ترگمان]کلاغ، زمین را به یک کلینکر ذوب کرد، به فضا رفت - حیوان سیاه کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And at each stage, if a clinker shows up, you know, you lost a week.
[ترجمه گوگل]و در هر مرحله، اگر کلینکر ظاهر شد، می دانید که یک هفته از دست داده اید
[ترجمه ترگمان]و در هر مرحله، اگر یک کلینکر نشان داده شود، شما یک هفته را از دست داده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Its tough pale grass grows on mud and clinker dredged up from the docks.
[ترجمه گوگل]چمن کم رنگ سخت آن روی گل و گل و کلینکر لایروبی شده از اسکله می روید
[ترجمه ترگمان]علف خشک و خشن آن بر روی گل و آجر، که از اسکله دیده می شود، رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As production methods improved the clinker produced was harder and the cement had to be more finely ground.
[ترجمه گوگل]با بهبود روش‌های تولید، کلینکر تولید شده سخت‌تر بود و سیمان باید ریزتر می‌شد
[ترجمه ترگمان]با بهبود روش های تولید برق تولید کلینکر، سخت تر شده بود و سیمان باید دقیق تر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This was achieved by initially breaking the clinker with stone crushers before grinding.
[ترجمه گوگل]این با شکستن کلینکر در ابتدا با سنگ شکن قبل از آسیاب به دست آمد
[ترجمه ترگمان]این کار در ابتدا با از بین بردن کلینکر با سنگ crushers قبل از آسیاب کردن به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once the firing was completed the clinker was broken out and carted away to be ground.
[ترجمه گوگل]هنگامی که شلیک کامل شد، کلینکر شکسته شد و دور ریخته شد تا آسیاب شود
[ترجمه ترگمان]به محض این که تیراندازی تمام شد، clinker را از هم جدا کردند و به زور بردند به زمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Using natural forsterite and magnesite clinker as raw materials, the forsterite refractories with micropore and high strength has been prepared by foaming method.
[ترجمه گوگل]با استفاده از فورستریت طبیعی و کلینکر منیزیت به عنوان مواد اولیه، دیرگدازهای فوستریت با منافذ ریز و استحکام بالا به روش فومینگ تهیه شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از forsterite طبیعی و magnesite کلینکر به عنوان مواد خام، مواد نسوز forsterite با مقاومت بالا و قدرت بالا با استفاده از روش کف کردن تهیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The activation energy of clinker formation is reduced.
[ترجمه گوگل]انرژی فعال سازی تشکیل کلینکر کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]انرژی فعال تشکیل کلینکر کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The result shows that microstructure of clinker is various from different grinding system, and their burnability is also various.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که ریزساختار کلینکر از سیستم های مختلف آسیاب متفاوت است و قابلیت سوختن آنها نیز متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که ریز ساختار کلینکر برابر با سیستم آسیاب مختلف است و burnability نیز متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

آجر لعابی (اسم)
clinker

آجر کاشی (اسم)
tile, clinker

پوسته اهن (اسم)
clinker

تفاله شیشه در کوره قالگری (اسم)
clinker

تخصصی

[عمران و معماری] کلینکر - جوش - کلوخه - کوره - پوکه
[زمین شناسی] کلوخه آتشفشانی (آتشفشان شناسی): یک ذره آذرآواری یا خود برشی شده مضرس و محکم مانند آن که شبیه کلینکر یا سرباره کوره می باشد. صفت: کلینکری. کلینکر، آجر لعابی، کلوخه (زغال سنگ شناسی): الف) زغال سنگی که بوسیله توده نفوذی آذرین دگرسان شده است. مقایسه شود با کک طبیعی. مترادف: السکوریا (زغال شناسی). ب) توده های خاکستر زغال سنگ که محصول جانبی احتراق می باشد. مقایسه شود با: کک.
[] میخ سرپهن کفش
[نفت] تفاله ی کوره

انگلیسی به انگلیسی

• stony matter; failure (slang)

پیشنهاد کاربران

به توضیحات جامع تر کلمه " کلینکر" آبادیس مراجعه نمایید.
clinker ( حمل ونقل درون شهری ـ جاده ای )
واژه مصوب: پوکۀ معدنی
تعریف: نوعی مصالح برای استفاده در زیراساس با حداکثر 50 میلی متر ضخامت که خوب پخته و دانه بندی شده باشد
مرحله ای در تولید سیمان

بپرس