clinically

جمله های نمونه

1. It has been clinically proved that it is better to stretch the tight muscles first.
[ترجمه گوگل]از نظر بالینی ثابت شده است که بهتر است ابتدا عضلات سفت کشیده شوند
[ترجمه ترگمان]از لحاظ بالینی ثابت شده است که بهتر است ابتدا ماهیچه های سفت را کشش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Leaving aside the tiny minority who are clinically depressed, most people who have bad moods also have very good moods.
[ترجمه گوگل]اگر اقلیت کوچکی که از نظر بالینی افسرده هستند را کنار بگذاریم، اکثر افرادی که خلق و خوی بدی دارند، خلق و خوی بسیار خوبی نیز دارند
[ترجمه ترگمان]صرفنظر از اقلیت کوچکی که افسردگی بالینی دارند، اغلب افرادی که حالت روحی بدی دارند، حالت های بسیار خوبی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In 1975 she was certified clinically insane and sent to a mental hospital.
[ترجمه گوگل]در سال 1975 گواهی مجنون بالینی دریافت کرد و به بیمارستان روانی فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۵ او از لحاظ بالینی گواهی نامه بالینی دریافت کرده و به بیمارستان روانی فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is shown clinically by the decrease or total loss of secretion of the affected glands.
[ترجمه گوگل]این از نظر بالینی با کاهش یا از دست دادن کل ترشح غدد آسیب دیده نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]این به طور بالینی با کاهش یا کاهش کلی ترشح غدد آسیب دیده نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Doctors declared her clinically brain-dead.
[ترجمه ونوس] پزشکان او را از نظر بالینی مرگ مغزی اعلام کردند
|
[ترجمه گوگل]پزشکان او را از نظر بالینی مرگ مغزی اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]پزشکان او را از نظر بالینی مرده اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although most chronically infected patients appear to have clinically apparent hepatitis, a subclinical chronic carrier state also exists.
[ترجمه گوگل]اگرچه اغلب بیماران مبتلا به عفونت مزمن به نظر می رسد هپاتیت آشکار بالینی داشته باشند، یک حالت ناقل مزمن تحت بالینی نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه اغلب بیماران مبتلا به بیماری مزمن هپاتیت را تشخیص می دهند، یک وضعیت حامل مزمن subclinical نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Four patients with clinically active Crohn's disease of the terminal ileum were also studied.
[ترجمه گوگل]چهار بیمار مبتلا به بیماری کرون فعال بالینی ایلئوم انتهایی نیز مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]چهار بیمار مبتلا به بیماری بالینی Crohn active ترمینال نیز مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Another form of mental disorder, pellagra, was associated clinically with diarrhoea and dermatitis.
[ترجمه گوگل]شکل دیگری از اختلال روانی، پلاگر، از نظر بالینی با اسهال و درماتیت همراه بود
[ترجمه ترگمان]شکل دیگری از اختلال ذهنی، pellagra، از لحاظ بالینی همراه با اسهال و درماتیت مرتبط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Twelve patients with clinically active disease had normal erythrocyte sedimentation rate values; all of these had raised scan score.
[ترجمه گوگل]12 بیمار مبتلا به بیماری فعال بالینی دارای مقادیر نرخ رسوب گلبول قرمز طبیعی بودند همه اینها امتیاز اسکن را بالا برده بود
[ترجمه ترگمان]دوازده بیمار مبتلا به بیماری فعال بالینی دارای مقادیر سرعت رسوب نرمال erythrocyte بودند؛ همه اینها نمره اسکن شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some patients were clinically depressed and suicidal.
[ترجمه گوگل]برخی از بیماران از نظر بالینی افسرده و تمایل به خودکشی داشتند
[ترجمه ترگمان]برخی از بیماران از لحاظ بالینی افسرده و خودکشی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Design - Screening study of patients suspected clinically to have Creutzfeldt-Jakob disease and other neurodegenerative diseases by prion protein gene analysis.
[ترجمه گوگل]طرح - مطالعه غربالگری بیماران مشکوک بالینی به بیماری کروتزفلد-جاکوب و سایر بیماری‌های نورودژنراتیو با تجزیه و تحلیل ژن پروتئین پریون
[ترجمه ترگمان]بررسی طراحی و غربالگری بیمارانی که به طور بالینی مشکوک به بیماری Creutzfeldt - ژاکوب و سایر بیماری های مخرب عصبی از طریق آنالیز ژن prion هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most of the patients studied were free of clinically detectable vascular disease.
[ترجمه گوگل]اکثر بیماران مورد مطالعه فاقد بیماری عروقی قابل تشخیص بالینی بودند
[ترجمه ترگمان]بیشتر بیمارانی که مطالعه می شدند عاری از بیماری های قلبی قابل تشخیص بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Clinically the consequences are reflected as inappetence, weight loss and diarrhoea, the precise cause of the diarrhoea being unknown.
[ترجمه گوگل]از نظر بالینی عواقب آن به صورت بی اشتهایی، کاهش وزن و اسهال منعکس می شود که علت دقیق اسهال ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]clinically این پیامدها به عنوان inappetence، کاهش وزن و اسهال و علت دقیق اسهال مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is a myth that is clinically naive and will not stand up in the face of empirical evidence.
[ترجمه گوگل]این افسانه ای است که از نظر بالینی ساده لوحانه است و در مقابل شواهد تجربی ایستادگی نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این یک افسانه است که از لحاظ بالینی ساده است و در مواجهه با شواهد تجربی ایستادگی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Diagnosis of the clinically severe forms of sickle cell disease is not difficult, providing awareness of the disease is high.
[ترجمه گوگل]تشخیص اشکال بالینی شدید بیماری سلول داسی کار دشواری نیست، آگاهی از این بیماری بالا است
[ترجمه ترگمان]تشخیص اشکال جدی بالینی بیماری سلول داسی شکل دشوار نیست و آگاهی از این بیماری بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• from a clinical standpoint; in an unfeeling manner

پیشنهاد کاربران

۱. از لحاظ بالینی. به طور بالینی ۲. با سردی. با خونسردی. بدون احساس
مثال:
It has been clinically proved that it is better to stretch the tight muscles first.
از لحاظ بالینی ثابت شده است که بهتر است ابتدا ماهیچه های سفت را کشش دهید.
به نقل از فرهنگ مرحوم باطنی: ( علاوه بر معانی فوق ) با سردی، با خونسردی، بدون احساس
مانند:
She reported these facts almost clinically, as if speaking about someone else.
یا
 "they calmly and clinically documented the ongoing destruction"
به لحاظ بالینی
According to medical science and
examination of patients
بر طبق شواهد و قرائن پزشکی بیمار

بپرس